چرا افغانستان برای ایران شمشیر را از رو بسته است؟

چرا افغانستان برای ایران شمشیر را از رو بسته است؟

مهسا مژده: روابط ایران و افغانستان اخیراً شدیدتر شده است. در دو ماه گذشته ، برخی سعی در برهم زدن روابط دو کشور و همسایگانشان داشته اند. ترکیب برخی رسانه ها در افغانستان و برخی رسانه های مخالف ، مسئله عقلانیت را به یک بحران بین دو کشور تبدیل کرده است.

داستان از کجا شروع شد؟

تقریباً دو ماه پیش ، افغانستان ادعا كرد كه چندین شهروند كه سعی در عبور از مرزهای غیرقانونی داشتند ، در رودخانه حریرود غرق شده اند. برخی رسانه های این کشور با افرادی که ادعا می کنند نجات یافته اند مصاحبه کردند. برخی تصاویر از این حادثه نیز در رسانه ها منتشر شد و حمله رسانه ای و توئیتر علیه ایران آغاز شد.

اندکی پس از آن ، طرف ایرانی پس از اعزام تیمی برای بررسی اینکه این حادثه در بخش ایران رودخانه هریرود رخ نداده است ، گفت و از کارشناسان افغان خواست تا برای بررسی به صحنه بیایند. . در همین حال ، جو ایجاد شده علیه کشور ما ، بدون آنکه ابعاد تاریخ را فاش کند ، به اوج خود رسیده است.

حادثه دوم هفته گذشته اتفاق افتاد. خودروی حامل چهارده تبعه افغانی که با کمک قاچاقچیان قاچاق انسان به ایران قاچاق می شد ، پس از متوقف شدن پلیس و نادیده گرفتن آن ، با استفاده از لاستیک لاستیکی ، که باعث آتش سوزی شد سرعت عالی این آتش سوزی به آتش کشیده شد و باعث کشته شدن چندین سرنشین شد. بلافاصله ، رسانه ها و فعالان توییتر شروع به جاسوسی کردند و موضوع را به عنوان دشمنی بین دو ملت کنار گذاشتند و جو منفی و سنگینی علیه کشور ما ایجاد شد. به حدی که هشتگ علیه ایران راه اندازی شد که توسط برخی رسانه های خارجی نیز منتشر شد.

چرا بحران شد؟

وقایع ناگوار دو ماه گذشته که با همدلی مقامات ایران همراه بود ، می توانست در یک محیط دلسوزانه تر دنبال شود و به نتیجه ای مشترک و دستیابی به دلایل اصلی این موضوع منجر شود. با این وجود ورود به رسانه های فارسی زبان با رویکرد مخالف ، جو عاطفی و عصبانیت را فراتر از عقلانیت قرار داد. تلاش های ایران برای بازگشت به عقلانیت و پیگیری این واقعیت ها در میان شورش ها و جنجال ها ، با تجربه هر دو طرف از بین رفته است. حتی وقتی سفیر افغانستان در تهران گفت علت این سانحه راننده یزد و یک باند قاچاقچی انسان است که هشدارهای پلیس را نادیده گرفته است ، نه فقط جو در رسانه های اجتماعی آرام نگرفتند ، بلکه برخی رسانه های خارجی بخشی از حقیقت را پنهان کردند. اظهارات سفیر حاکی از قول مأمورین استانی برای ادامه تیراندازی بود و هیچ اشاره ای به بخش دیگر این سخنان صورت نگرفت که قاچاقچیان را مقصر دانست.

به نظر می رسد دست هایی وجود دارد که از اختلافات بین تهران و کابل تغذیه می کند. این دستان ابتدا سعی کرده اند مذاکرات ایران با طرف های درگیر در افغانستان را اشتباه نشان دهند و سپس ایران را به دلیل اختلافات میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله بر سر قدرت مقصر بدانند. البته ، این ترفندها کارساز نبودند و اکنون موضوعات حقوق بشر برای حمله به تهران از مرکز رسانه های اجتماعی تبدیل شده است.

در همین حال ، ایران نشان داده است که برای رفع سوء تفاهمات بین دو کشور آماده همکاری گسترده است. رویکرد سفیر افغانستان به تهران همچنین نشان داد که آنچه اتفاق افتاد ، یک ماجرای از پیش تعیین نشده نبود ، بلکه یک حادثه تلخ بود که در آن هیچ دولت دست نداشت. جوامع زبانی و فرهنگی بین دو کشور به گونه ای است که در سالهای اخیر روابط نزدیک بین آنها برقرار بوده است. از طرف دیگر ، بیش از دو میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی می کنند و از حق تحصیل و معالجه و خدمات اجتماعی رایگان برخوردار می شوند. منابع اندک افغانستان برای محافظت از مرزهای خود با ایران باعث شده است که قاچاقچیان با زندگی انسان بازی کنند.

علاوه بر این موضوعات عجیب ، دولت افغانستان علاقه زیادی به روشن شدن مسئله حریرود نشان نداده است. ایران نتیجه تحقیقات خود را اعلام کرده است ، اما این مسئله تاکنون از طرف طرف افغانستان سکوت شده است ، و هیچ توضیحی مبنی بر اینکه چرا حمله رسانه ها به ایران به طور ناگهانی صورت گرفته است. به نظر می رسد در حال حاضر رویکرد ایران که کابل را به مشارکت در حل اختلافات دو کشور دعوت می کند ، در ارگ بسیار محبوب نیست. برخی از ناظران بر این باورند که ردپاهای خارجی در اشتعال شعله مؤثر نبوده است. نکته قابل توجه دیگر ، اجماع مخالفان ایران در رسانه های اجتماعی است که فارغ از ریشه آنچه اتفاق افتاده است ، فقط ایران را متهم می کند و حملات انحصاری را انجام می دهد. فایده تنش بین دو همسایه یک سؤال بزرگ است که با گذشت زمان و سهل انگاری مقامات دو کشور در آینده پاسخ خواهد داد.

312 310

دکمه بازگشت به بالا