تکمیل افول آمریکا در سرزمین بولیوار همراه با سفر رئیسی

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنلاین مجله روز، سفر سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران به سه کشور آمریکای لاتین (ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا) در قاره‌ای که طی دهها سال گذشته حیاط خلوت آمریکا محسوب می‌شد، بر این گزاره تأکید دارد که جهان تک قطبی به سر آمده است و هیچ کشوری دیگر یارای مقابله با روابط میان کشورهایی که همسو نیستند را ندارد.

تکمیل افول آمریکا در سرزمین بولیوار همراه با سفر رئیسی

این سفر در مجموع پنج روزه است، دو روز آن در ونزوئلا گذشت و رئیس‌جمهور ایران صبح امروز وارد «ماناگوآ» پایتخت نیکاراگوئه شد و قرار است پس از آن راهی کوبا شود؛ سه کشوری که شاهد تنش‌های تاریخی در خلال جنگ سرد بود و بارها هدف توطئه‌های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سی. آی.ای) قرار گرفته‌اند.

اهداف سفر

۱- تقویت مبادلات تجاری و اقتصادی ایران و کشورهای آمریکای لاتین (در قالب دیپلماسی اقتصادی). این هدف در بطن سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی قرار دارد که به دنبال تنوع بخشیدن به گزینه‌های اقتصادی کشور است.

در این زمینه، ایران و ونزوئلا در این سفر ۲۵ قرارداد همکاری امضا کردند و آقای رئیسی – در نشست خبری مشترک با نیکلاس مادورو همتای ونزوئلایی خود در کاخ ریاست جمهوری در کاراکاس – گفت که دو کشور دارای منافع، دیدگاه‌ها و دشمنان مشترک هستند.

آقای رئیسی همچنین گفت که مردم ایران در سالهای گذشته دوستی خود را با مردم ونزوئلا ثابت کرده‌اند و همواره در روزهای سخت دوستی خود را نشان داده اند. به گفته او هدف آینده دو کشور افزایش حجم مبادلات سالانه از ۳ میلیارد دلار در سال به ۱۰ میلیارد دلار در سال در مرحله اول و سپس به ۲۰ میلیارد دلار در سال است.

«نیکولاس مادورو» نیز گفت که ایران به عنوان یکی از «بزرگترین قدرت‌های نوظهور در جهان» نقش درجه فعالی را ایفا می‌کند؛ او با انتقاد از دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا گفت: «ما در سمت درست تاریخ هستیم؛ با هم شکست ناپذیر خواهیم بود». مادورو همچنین گفت که از آقای رئیسی خواستار حمایت بیشتر در جهت تقویت همکاری‌های علمی و فنی قوی شده است.

۲- توافق برای توسعه همکاری‌های میان ایران و سه کشور مذکور در حوزه‌های صنعت، کشاورزی، علوم و تکنولوژی و پزشکی

۳- توافق بر روی سیاست‌های کلی و راههای غلبه بر تحریم‌ها و محاصره اقتصادی یکجانبه آمریکا

۴- توسعه همکاری و هماهنگی میان ایران و کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا در زمینه سیاسی در سطح نهادهای بین‌المللی

 

حیاط خلوت

آمریکا از سال ۱۸۲۳ میلادی، زمانی که حدود ۵۰ سال از عمر این کشور می‌گذشت (از استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۶)، اعمال دکترین مونرو که به موجب آن، سراسر قلمرو آمریکای لاتین، منطقه انحصاری نفوذ ایالات متحده شناخته می‌شد را آغاز کرد و به تدریج تلاش کرد نفوذ خود را افزایش دهد.

آمریکا در این مسیر با مانع اسپانیا مواجه شد، کشوری که همچنان مناطق وسیعی از آمریکای جنوبی را تحت اشغال خود داشت، در نهایت دو کشور در سال ۱۸۹۸ رودر روی یکدیگر قرار گرفتند که نتیجه نبرد، شکست سنگین اسپانیا و خروج این کشور از مستعمرات خود بود و مالکیت برخی از مناطق غربی اقیانوسیه و همچنین آمریکای لاتین به دست ایالات متحده آمریکا افتاد.

 


سفیر فرانسه به نیابت از اسپانیا یادداشت تسلیم را امضا می‌کند

پس از ظهور شوروی و در شرایطی که گفتمان چپ برای ساکنان کشورهای تحت ظلم آمریکا جذابیت بالایی داشت، بسیاری از کشورها تلاش کردند مسیر جداگانه‌ای از آمریکا را در پیش بگیرند که با مقاومت شدید  واشنگتن و ایادی آمریکا مواجه شدند؛ مقابله‌ای که منجر به وقوع هشت کودتا و دو حمله نظامی از سوی آمریکا شد.

حمله نظامی و اشغال نیکاراگوئه از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۳۳، حمله نظامی به پاناما در سال ۱۹۸۹، کودتا در آرژانتین در سال ۱۹۷۶، کودتا در بزریل در سال ۱۹۶۴، کودتا در بولیوی در سال ۱۹۷۱، کودتا در شیلی در سال ۱۹۷۳ که حکومت سیاه «آگوستو پینوشه» را بر سر کار آورد، کودتا در کاستاریکا در سال ۱۹۴۸، کودتا در جمهوری دومنیکن در سال  ۱۹۶۱، کودتا در گواتمالا ۱۹۵۴ و کودتا در پاراگوئه در سال ۱۹۸۹ حاکی از این است که ایالات متحده آمریکا از هرگونه تغییری در آمریکای لاتین که همسو با منافعش نباشد، هراس شدیدی دارد.


جرج بوش پدر و پینوشه

در دو کشور کوبا و ونزوئلا نیز هرچند آمریکا هرگز موفق به انجام کودتای موفقیت آمیز نشد، اما برای سرنگونی دولت‌های ضد امپریالیسم این دو کشور نیز هر کاری که توانسته انجام داده است که آخرین نمونه را در سال ۲۰۱۹ و حمایت از ریاست‌جمهوری غیر قانونی «خوان گوایدو» در برابر «نیکولاس مادورو» شاهد بودیم.

نکته مهم اینکه دولت آمریکا در سه دهه اخیر تلاش دارد از مداخله کلاسیک امثال کودتا و جنگ دوری جسته و به سمت راهبردهای جدید با ابزارهای نو برای کنش‌‌گری در آمریکای لاتین پیش برود.

در این راستا دولت «جو بایدن» با گذشت حدود دو ماه از تصدی منصب ریاست‌جمهوری آمریکا، سند رهنمود استراتژیک موقت امنیت ملی (Interim National Security Strategic Guidance) را منتشر کرد. «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه این کشور همزمان با انتشار این سند اعتراف کرد که کودتاها و مداخله‌های نظامی، راهبردهایی شکست خورده هستند. بلینکن اعلام کرد: «ما دموکراسی را از طریق مداخله‌های نظامی پرهزینه یا با تلاش برای سرنگونی رژیم‌های استبدادی با زور ترویج نخواهیم کرد. ما این تاکتیک‌ها را در گذشته امتحان کرده‌ایم. هر چقدر هم که نیت خوبی داشته باشند، کار نکرده‌اند. اعتماد مردم آمریکا را از دست داده‌اند. ما کارها را متفاوت انجام خواهیم داد».

از سوی دیگر، اگرچه آقای مقصد دکتر رئیسی سه کشور کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه است، اما جمهوری اسلامی ایران گوش چشمی نیز بر نقش فعال و مهم برزیل به عنوان یک بازیگر بزرگ صنعتی و اقتصادی در این قاره و حتی در جهان، دارد.

در این خصوص باید گفت که از زمان روی کار آمدن «لولا داسیلوا» به عنوان رئیس‌جمهور برزیل، او در موارد متعددی جهت‌گیری‌های مثبتی در قبال ایران و در تضاد با جهان غرب به رهبری آمریکا در پیش گرفته است که حداقل می‌توان گفت از سه مورد آن که در رسانه‌ها نیز بازتاب داشته است، اطلاع داریم.

۱- موافقت با عبور نفتکش‌های ایرانی از دریای کارائیب و مرزهای آبی برزیل علیرغم تهدیدهای پنهان و آشکار دولت آمریکا

۲- حمایت از عضویت ایران در گروه بریکس (برزیل یکی از اعضای اصلی بریکس و از برجسته‌ترین حامیان جهان چندقطبی است).

۳- تاکید بر نقش منفی ناتو در شعله ور شدن جنگ در اوکراین و در عین حال تلاش برای تاثیرگذاری بر بازیگران غربی برای فراهم‌سازی بستر مذاکرات صلح در جهت پایان جنگ، این همان چیزی است که دولت‌های ایران و برزیل به طور کامل بر آن توافق دارند.

در پایان باید تأکید کرد در شرایطی که آمریکا از هر ابزاری برای مقابله با کشورهای غیر همسو بهره برده و در تلاش برای استفاده از ابزارهای جدید از جمله فشار اقتصادی است و در آن سوی ماجرا با قدرت‌یابی چین و روسیه شاهد افول وضعیت تک قطبی در عرصه بین‌الملل هستیم، جمهوری اسلامی ایران توانسته در عرصه منطقه‌ای بیشترین دستاورد ممکن را کسب کند و کشورهای منطقه‌ای نیز به این نتیجه رسیده‌اند که چاره‌ای جز همراهی با ایران ندارد؛ در این شرایط جمهوری اسلامی ایران با کسب نفوذ منطقه‌ای به سمت نقش‌آفرینی فرامنطقه‌ای پیش رفته است.

پایان پیام /


دکمه بازگشت به بالا