در آخرین روزهای حضور شرکلیف در تهران وضعیت چنان برای آقای سفیر سخت و دردناک شد که او رو به رقاصی در حیاط سفارتخانه آورده بود.
به گزارش مجله روز، مشرق در گزارشی تحلیلی نوشت: سفارت انگلیس در تهران با انتشار ویدیویی از پایان مأموریت سایمون شرکلیف سفیر این کشور در ایران خبر داد، شرکلیف در آخرین مأموریت کاری خود در تهران یک تور سفارت گردی برگزار کرده و در آن به تقدیر از حکومت قاجاریه پرداخت، شرکلیف در هنگام ورود به ایران گفته بود که آمده است تا دیگر به لندن بازنگردد اما ناکامی در اجرای طرحهای وزارت خارجه و بخش اطلاعات خارجی سرویس اطلاعات مخفی انگلیس (امآی ۶) باعث شد تا این افسر بریتانیایی دست از پا درازتر به خان برگردد.
شرکلیف که ازجمله سفیران انگلیس بود که در مدت اقامت و مأموریتش در ایران فعالیتها و اظهاراتش در صفحات مجازی واکنش برانگیز و حاشیهساز شد، نکته جالبتوجه آنکه سفیر انگلیس در حالی به پایان خط مأموریت کاری خود رسید که بایت همکاری با آمریکاییها در استرداد یک تاجر ایرانی به واشنگتن به وزارت امور خارجه احضار شده بود، پیشازاین شرکلیف بارها به دلیل اظهارنظرها و رفتارهای خارج از عرف دیپلماتیک از وزارت خارجه اخطار گرفته بود.
شرکلیف که بود و با چه مأموریتی به ایران آمد؟
در تاریخ ۱۰ مرداد سال ۱۴۰۰ نیز راب مک ایر در صفحه شخصی خود خبر داد که تهران را به مقصد لندن ترک کرده است. مک ایر در پیامی به مناسبت اتمام مأموریتش در ایران که در صفحه رسمی اینستاگرام سفارت انگلیس در ایران منتشرشده، نوشته است: در طول سه سال حضور در ایران، سیاست در داخل و خارج از کشور همچنان پیچیده بوده است. بااینحال باعث افتخار من بوده که بهعنوان سفیر در اینجا خدمت کنم!
دو روز پس از انتشار این پست اینترنتی وزارت امور خارجه انگلیس، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «سایمون شرکلیف» بهعنوان سفیر جدید این کشور در ایران معرفیشده است. سایمون شرکلیف فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج سیاستمداری بود که در یمن، نیجریه، کابل، واشنگتن و بغداد نیز قبل از ورود به ایران سابقهٔ کار داشت.
وی همچنین مسئول بخش مبارزه با تروریسم وزارت خارجه بریتانیا در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ بوده و بعدازآن هم بهعنوان معاون نمایندگی سفارت انگلیس در نیجریه فعالیت کرده بود، این رزومه پربار اما عجیب نشان میداد که این بار تهران نه میزبان یک مقام دیپلماتیک بلکه یک افسر جاسوسی کارکشته است.
نکته قابلتأمل درباره شرکلیف آن بود که هر جا او پا میگذاشت جریانهای تروریستی تکفیری جان میگرفتند ازجمله در نیجریه که با حضور شرکلیف فعالیتهای گروه تروریستی بوکوحرام اوج گرفت، در زمان حضور در عراق نیز مأموریتهای تروریستی رشد کرد، شرکلیف از سال ۲۰۰۳ یعنی همان سالی که جنگ عراق شروع شد.
شرکلیف در آن زمان بهعنوان رئیس بخش سیاسی دپارتمان سیاستهای عراق در وزارت خارجهٔ انگلیس منصوب شد و سپس به بغداد رفت تا در نقش منشی شخصی «جرمی گریناستاک» نمایندهٔ ویژهٔ «تونی بلر» نخستوزیر وقت این کشور، در عراق، خدمت کند، این دوران را باید دوره رشد گروههای تروریستی در عراق خواند. بسیاری او را «پدر تکفیریها» در عراق میخواندند.
شرکلیف از نوامبر سال ۲۰۰۷ تا فوریهٔ سال ۲۰۰۸، در افغانستان مستقر شد، پسازاین مأموریت کوتاه در افغانستان، دوباره به واشینگتن برگشت و تا سال ۲۰۱۰ آنجا در حوزهٔ افغانستان کارکرد. سپس با تجربیاتی که اندوخته بود به وزارت خارجه انگلیس برگشت و اوایل سال ۲۰۱۱ معاونت رئیس دپارتمان جنوب آسیا را به عهده گرفت. سال بعد، ارتقا پیدا کرد و رئیس دپارتمان مبارزه با تروریسم وزارت خارجهٔ انگلیس شد و تا سال ۲۰۱۴ در همین سمت باقی ماند. نکته جالبتوجه آنکه شرکلیف در کشورهای عربی چون عراق و یمن به زبان عربی در افغانستان به زبان دری و در ایران به زبان فارسی ارتباط اجتماعی گرفته و توییت میزد!
آغاز یک مأموریت پرحاشیه اما ناتمام در تهران
حضور شرکلیف در تهران از همان لحظه ورود به فرودگاه امام خمینی (ره) با حساسیتهای خاص دنبال میشد، سابقه انگلیسیها از یکسو و نیز تداوم رفتارهای غیر دیپلماتیک سفرای پیشین ازجمله دستگیری رابرت مک ایر در جریان یکی از اغتشاشات باعث شده بود تا نگاه نسبت به سفارت انگلیس متفاوت از قبل باشد. همین حساسیت باعث شد یک سال پس از ورود شرکلیف به تهران معاون او از خاک ایران اخراج شود.
در آن زمان جایلز ویتاکر به دلیل حضور در اماکن ممنوعه و نمونهبرداری از خاک چند نقطه ازجمله بیابانهای منطقه شهداد توسط سازمان اطلاعات سپاه دستگیر و با چشمبند از ایران اخراج شد، در آن روزها شرکلیف سعی کرد دستگیری معاونش را تکذیب کند اما انتشار تصاویر این دستگیری باعث شد انگلیسیها از موضع اولیه خود عقبنشینی کنند.
شرکلیف علاوه بر حاشیههای امنیتی همواره سعی داشت در فضای مجازی نیز خود را به نمایش بگذارد تا به تعبیر انگلیسیها سفارتخانه را اجتماعی کند، درحالیکه سفیر انگلیس در یک مأموریت عادی وظیفه داشت زمینههای ارتباطی دو کشور را افزایش دهد اما شرکلیف ترجیح میداد علاوه بر راه انداختن میهمانیها مکرر از توییتر و اینستاگرام بهعنوان ابزار تبلیغاتی استفاده کند.
یکی از اولین حاشیههای حضور شرکلیف در تهران مربوط به عکسی بود که برای او بسیار گران تمام شد، در آن عکس شرکلیف و سفیر وقت روسیه در تهران به بازسازی عکس قدیمی کنفرانس تهران در جریان جنگ جهانی دوم پرداختند که این تصویر با واکنش بسیار جدی مردم ایران روبهرو شد.
برگزاری نشست تهران در دوران رژیم پهلوی یکی از حقارت آمیزترین روزهای تاریخ معاصر ایران بوده و به نظر میرسید که طرفین از انداختن منظور روشنی دارند، مدتی بعد چاگاریان سفیر وقت روسیه در تهران از سوی وزارت خارجه روسیه احضار و برکنار شده اما شرکلیف همچنان تلاش کرد این بازی عجیب را ادامه بدهد.
اولین اقدام اجتماعی سفیر انگلیس در ماجرای ریختن برج متروپل در آبادان آغاز شد، در آن روزها انگلیسیها باوجود همدستی با دولت آمریکا در تحریم مردم ایران برای کشتهشدگان آن حادثه اشک تمساح ریخته تا بهگونهای وانمود کند که همراه با مردم در جریان مصائب اجتماعی است، البته او مدتی بعد و پس از اطلاع یافتن از میزان نفرت عمومی نسبت به انگلیسیها در اظهارنظر جالبتوجهی گفت که به نظر منفی مردم ایران نسبت به انگلیس احترام میگذارم اما بدانید که مردم انگلیس هم همین حس را نسبت به ایران دارند!
سرنوشت یک افسر جنگ هیبریدی که نقاش ساختمان شد
شرکلیف در جریان اغتشاشات پاییزی در تهران بهعنوان افسر جنگ هیبریدی به میدان آمد، در آن روزها در ابتدا «جیمز کلورلی» وزیر خارجه وقت انگلیس در اظهاراتی تلاش کرد از جو پیشآمده پس از مرگ «مهسا امینی» بهرهبرداری کرده و آن را به مذاکرات رفع تحریمها ارتباط دهد.
وزیر خارجه انگلیس از مقامات ایران خواست «مسیری دیگر» را ازجمله پذیرش توافق هستهای انتخاب کنند. این مقام ارشد انگلیسی به خبرگزاری فرانسه در سازمان ملل گفت که مقامات ایران باید توجه کنند که مردم از جهتی که آنها در پیشگرفتهاند ناراضی هستند.
در حالی انگلیسیها تلاش داشتند از آب گلآلود ماهی بگیرند که همزمان اراذلواوباش اجارهای را در لندن با حمایت پلیس روبهروی سفارت ایران مستقر کرده تا مذاکره را با «جنگ سفارتخانهها» این پروژه ترکیبی با واکنش بهموقع مردم تهران روبهرو شد، در آن روزها سفارت انگلیس به پاتوق عناصر ضدانقلاب داخلی تبدیل وضعیت داده بود. بعدها روزنامه گاردین در یادداشتی انتقادی نوشت که شرکلیف بهجای اداره سفارت و گرفتن ارتباطات تجاری به سود منافع انگلیس یک نقاش ساختمانی شده و هرروز مجبور است شعارهای ضد انگلیسی روی دیوار را بارنگ پاک کند!
عدم موفقیت انگلیسیها در اجرای طرح پلکانی افزایش آشوبهای محله محور باعث شد تا اندکی بعد همزمان با حادثه تروریستی شاهچراغ سفیر انگلیس پرده از رفتارهای ضد ایرانی خود بهصورت علنی برداشته و با اعلام حمایت از تروریستها جایگاه انگلیس در اغتشاشات را نمایش دهد، پیام تسلیت توییتری سایمون شرکلیف در شرایطی منتشر شد که مقامهای ارشد انگلیس در آن روزها بارها در حمایت از اغتشاشات در ایران موضعگیری کرده و رسانههای فارسیزبان وابسته به وزارت خارجه انگلیس هم در همین راستا ریپورتاژ خبری نوشتند.
اندکی بعد خط جاسوسی انگلیسیها روشنتر از قبل شد، دستگیری و اجرای حکم علیرضا اکبری جاسوس ارشد انگلیسی حکایت از عمق رفتارهای تخاصمی لندن داشت، اعدام علیرضا اکبری یکی از مهمترین عوامل نفوذی سرویس جاسوسی انگلیس در مراکز حساس و راهبردی کشورمان که سالهای متمادی برای سرویس اطلاعاتی MI۶ انگلیس جاسوسی میکرده است، دولتهای آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و چند دولت غربی دیگر اعدام او را محکوم کرده و برخی نیز برای ایران اسلامی خطونشان کشیدند.
علیرضا اکبری از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۹ یعنی ۷ سال به جاسوسی برای سازمان اطلاعاتی انگلیس مشغول بوده و بسیاری از اطلاعات راهبردی و طبقهبندیشده از مراکز حساس کشورمان را به سیستم اطلاعاتی دشمن منتقل کرده (فروخته) بود. وی در بازجوییها و برخوردهای فنی و کارشناسی، گزارشها و اطلاعات فراوانی از کانون اطلاعاتی و امنیتی انگلیس در اختیار نهادهای اطلاعاتی کشورمان قرار داد.
این اطلاعات شامل برخی از سرنخهای ام آی سیکس در کشورهای دیگر و شمار قابلتوجهی از سرپلهای داخلی انگلیس در ایران او نیز نقش سفارت انگلیس در تداخلهای اطلاعاتی بود، در آن زمان انگلیس با اقدام هیستریک فراخواندن سفیر خود از ایران در اعتراض به اعدام علیرضا اکبری، درواقع ارتباط اطلاعاتی خود با او را علناً تأیید کرد. ناکامی انگلیسیها برای بهرهبرداری از آشوبها، ناکامی در جلوگیری از اعدام علیرضا اکبری و نیز لو رفتن نقش سفارت انگلیس در جنایت مسمومیت در برخی مدارس را میتوان از مهمترین دلایلی دانست که باعث شد مأموریت شرکلیف در تهران خیلی زودتر از موعود خود به پایان برسد.
در آخرین روزهای حضور شرکلیف در تهران وضعیت چنان برای آقای سفیر سخت و دردناک شد که او رو به رقاصی در حیات سفارتخانه آورده بود. همزمان با نذری دادن سفیر انگلیس در عراق در ماه محرم خروج شرکلیف از ایران حکایت از یک بازنگری اساسی در وزارت خارجه انگلیس نسبت به رده و عملیات لندن در منطقه دارد، در این وضعیت انتظار آن میرود که وزارت خارجه نسبت به پذیرش استوارنامه جدید انگلیسیها بیش از قبل حساس باشند.