ناهید معتمدی میگوید: خواستهٔ مخاطبان این است که شاعر باتوجهبه تفکر انتقادی خلاق، اطلاعات ذهنی آنها را به آگاهی تبدیل کند و به درک و شناخت برساند و انگیزهای برای تقویت اندیشیدن در آنها باشد. کودکان و نوجوانان در انتظار اشعاری هستند که از نظر نگاه، آیندهنگر و از نظر فرم و تکنیک، نو باشد.
نشر «مهرسا» طرح «قند و عسل» را برای مخاطبان کودک و خردسال خود تدارک دیده است، این پروژه شامل بازخوانی اشعار هر مجموعه با صدای مصطفی رحماندوست و چاپ آثار به خط بریل برای کودکان با نیاز های ویژه است، ناهید معتمدی، مترجم و از اعضای شورای کتاب کودک در یادداشت خود در مراسم رونمایی این طرح که برای انتشار در اختیار مجله روز قرار داده عنوان کرده است: «نقد، پژواک یک نوشته است. نقد کل آثار یک نویسنده یا شاعر در واقع خوانش آثار را زنده نگه میدارد. رویکرد نقد به نویسنده و شاعر کمک میکند خود و آثارش را بیشتر بشناسد. رونق نقد در جامعه باعث اعتلای هنر ادبیات (داستان و شعر) میشود. اما انتشار منتخب آثار با شیوهای ابتکاری و نوآورانه میتواند بیانگر قدردانی و احترام به شاعران باشد. ارجنهادن و یادآوری از شاعران پیشکسوت در انجام پروژهٔ نشر «مهرسا» قابلتحسین است.
پرسی شِلی غزلسرای انگلیسی شعر را چنین تعریف میکند: شعر ثبت شادترین لحظهها از شادترین و نابترین ذهنهاست. او معتقد است وجود نگرش فلسفی هنرمند، چندبعدی نگاهکردن به هنر باعث برانگیختهشدن و ارتباط ذهنی روانی مخاطب میشود. شعر پلی است بین شاعر و مخاطبش. میگویند:«شعر محصول تجربیات شخصی شاعر است. بیش از هر چیز بازی با زبان است. رهایی از زبان روزمره است. هنر شعر آنچه را دیدنی است بیان نمیکند؛ بلکه آنچه را که نمیتوان دید، دیدنی میکند. شعر ممکن کردن ناممکن در کلام است. آواز و موسیقی است. بیان شور جمعی است. صدای تخیل است. پنجرهٔ گشوده بر ذهن مخاطب است. پیوند دقیق بیان لفظ و تصویر و جوشش درونی از ذهن و جان شاعر است که به سُرایش در میآید.»
تو اول شعرم تو حرف پایانم بخوان ترانه که چشمانتظار بارانم (آتوسا صالحی).
امروزه در این بحران ادبیات داستانی و شعر، کودکان و نوجوانان تشنهٔ سُرایش باران شعر شاعراناند. اما شعری که پرواز تخیل آنها را بارور کند، کنجکاویهای آنها را برانگیزد و با کاربرد نگاه و زبانی کودکانه و عاطفی او را از لذت و شناخت سیراب کند. تا آنجا که نقطهٔ پایان شعر آغاز تفکر مخاطب باشد.
خواستهٔ مخاطبان این است که شاعر باتوجهبه تفکر انتقادی خلاق، اطلاعات ذهنی آنها را به آگاهی تبدیل کند و به درک و شناخت برساند و انگیزهای برای تقویت اندیشیدن در آنها باشد. محرک و تقویتکنندهٔ حافظه، سامان دهندهٔ ذهن و روان و در نهایت لذتبخش و سرگرمکننده باشد.
کودکان و نوجوانان در انتظار اشعاری هستند که از نظر نگاه، آیندهنگر و از نظر فرم و تکنیک، نو باشد. در جنبههای مختلف شعری مثل ایده، نگاه و زبان با استفاده از شگردهای خاص، کلیشه گریز و تجربهگرا باشد. چرا که در این زمانه مخاطبان از هنرمندان خود جلوترند. در اشعار ارزشهای زیباییشناسی و جهانشمول مانند صلح، دوستی، عدالت، آزادی، مدارا، دگرپذیری، عشق، مهربانی، شادی و ادراکپذیری را که خود نوعی هشیاری است، میطلبند تا این ارزشها در آنها تقویت شود، ذهن آنها را به چالش بکشد و به پرسش وادارد تا در زمان نوجوانی و جوانی به تفکر انتقادی برسند. شاعران در قلهٔ ادبیات و هنر هستند، شعر بالغترین هنرهاست. زیرا کلامی موجز در پربارترین معنا و اندیشه است و الهام و جوشش درونی درونمایهٔ شعر و بنمایهٔ جان وجود شاعر است. شاعر به تکنیک، ابزار و عناصر شعر وارد است، شاعری که موجز میاندیشد میتواند موجز بنویسد. تخیل در شعر در خدمت پربار کردن اندیشه است. جوهرهٔ شعری (ادبیت) و تصویر ذهنی از ارکان مهم شعر است. کاربرد استعاره نباید درک کودک را به تأخیر بیندازد؛ اما اگر شعر او را برانگیزد و برایش چالشپذیر باشد و در ذهن او حک شود، در فرصت مناسب معنی آن را درمییابد. نظری که زندهیاد خانم توران میرهادی بر آن تأکید داشتند. ریتم و الگوهای صوتی در معنی افزایی مؤثرند. قافیه به قول نیما زنگ کلام است و در شعر غیر از کاربرد موسیقی بیرونی، همراه شگردهای موسیقایی درونی میتواند در بار معنایی و ساختاری شعر اثرگذار باشد.
معمولاً در نظم، عناصر شعری در خدمت مضمونسازی و غالباً کوششی هستند که فرم های سطحی آن در ردیف خواندنیهای کودکان و نوجوانان قرار میگیرند نه در فهرست ادبیات، و فقط جنبهٔ سرگرمی دارند.
تصویر و متن یک واحد منسجم است. تصاویر نیز باید از ویژگیهای هنری نو و هنرمندانه بهرهمند و زنده، عاطفی، زیبا و چالشبرانگیز باشند، لذت دیداری بدهند و مکمل متن باشند.
در نهایت دو پرسش مطرح میشود:
۱- آیا کتابهای خواندنی کودک و نوجوان را میتوان در جایگاه ادبیات قرار داد؟
۲- آیا شاعران که با گذر زمان و تغییر و تحولات جامعه از نظر ذهنی متحول شده و دیدگاه قبلی خود را ندارند، هنگام خواندن آثار سالهای گذشته خود آنها را برای مخاطبان این زمان میپسندند؟ »
انتهای پیام