اربعین؛ مهمانی خدا و رستاخیز انسانیت

«تردستی لاوروف» و ساده‌اندیشی ما

قدرت شبکه ای و چند بعدی اربعین از منظر گستره و تنوع جمعیتی و ملیتی، طبقاتی و رفتاری و پیوند  سنت ها و فرهنگ ها  تردیدی باقی نمی گذارد که جهان در اربعین با پدیده ی مذهبی هویت بخش و مدرن و تحول افرینی مواجه است که نه تنها زودگذر  نیست، بلکه  امواج آن، به تدریج نگاه دیگر فرهنگ ها و مذاهب را به خود معطوف ساخته است.

اربعین، مهمانی خدا و رستاخیز انسانیت

 بحث های تخصصی دینی درباره اربعین را باید به کارشناسان حوزه مذهب سپرد، اما با هر تعریفی، جهان با رخدادی چند وجهی از نظر زمان و مکان، وسعت جمعیت انسانی، جوشش معنوی و عمق معانی مواجه شده است که با کمتر نمونه ای قابل قیاس است و بی تردید این پدیده ی کم نظیر نه تنها یک «ابر رخداد» که فراتر از آن است. « فرا ابررخدادها یا گیگا ایونت ها» همچون یک رستاخیز عظیم در مغناطیس شکوهمند خود، ولوله ای به راه انداخته،  دیده ها و قلوب را محو جذبه ی خود ساخته و خیزشی پر دامنه ایجاد می کنند.

 

رفتار شبکه ای؛

 در دوران اخیر، اربعین به سرعت مرزهای عراق را درنوردیده و شیعیان دیگر ملت ها را به خود پیوند زده است.  شیفتگان این رویداد در اقصی نقاط جهان به تدریج از نظر ذهنی و ارتباطی رفتار شبکه ای پیدا کرده اند و از همان لحظه عاشورا، آرام، آرام در پیوند با یکدیگر قرار می گیرند.

ذات اربعین، حرکت است. سلوک و سفر است. رودخانه ی پیوسته ای از شیفتگی به یک نهضت مقدس  و یک انسان فراتاریخی به نام حسین (ع)، سرزمین های دور و نزدیک را در برگرفته و به هم پیوند می زند. وقتی شبکه ای با این ابعاد شکل بگیرد به دلیل هم افزایی ارتباطی، کارکردهای فوق تصوری نیز پیدا می کند.

قدرت شبکه ای و چند بعدی اربعین از منظر گستره و تنوع جمعیتی و ملیتی، طبقاتی و رفتاری و پیوند  سنت ها و فرهنگ ها  تردیدی باقی نمی گذارد که جهان در اربعین با پدیده ی مذهبی هویت بخش و مدرن و تحول افرینی مواجه است که نه تنها زودگذر  نیست، بلکه  امواج آن، به تدریج نگاه دیگر فرهنگ ها و مذاهب را به خود معطوف ساخته است.

 

ضیافت هویت بخش؛

 عقلانیت شیعی و بیداری شبکه ای شیعیان، عطش صدها سال تنگنا و محرومیت از زیارت حسین ابن علی (ع)، سنت ها و هویت جویی های شیعی و ملی عراق امروز، تعلقات هویتی و مذهبی ایرانیان و دیگر شیعیان جهان، نقش رسانه ها و همچنین تریبون های جامعه ی شیعی تا حدی وسعت کمّی اربعین را توضیح می دهد، اما این باور در نزد بسیاری از زائران اربعین جدی است که آنچه «اربعین» را «اربعین» ساخته و  چنین بر عرش عزت نشانده،  ریشه در معنویت و نهضت فراتاریخی حسین (ع) دارد. اگر روزی «ملائک بر کشتی شکست خورده ی  طوفان کربلا گریستند»، و چهل روز بعد قبور مطهر شهدا در غربتی سهمگین زیارت شد، امروز بیعت با کشتگان سبکبال کربلا در ضیافتی جهانی مایه ی فخر و مباهات شده است. از این بُعد، اربعین، مهمانی خدا و نماد پیروزی حسین (ع) و نهضت ماندگار اوست، و اهل عالَم با تحولات منطقه ای و تکنولوژیک برای نخستین بار فرصتی یافته اند تا همزمان و در یک «فرا ابر رخداد» به تامل در فلسفه ی نهضت انسانی و الهی او نائل شوند و جوشش «خون خدا» در رگ های زمانه و حرارتی که هرگز فرو نمی نشیند، را نظاره کنند. «اربعین»، امتداد عاشورا و به عاریت از لسان قرآن کریم، از «ایام الله» است. مگر نه این است که «ایام الله»، روزی است که عظمت خدا آشکارتر و متفاوت تر از همیشه خود را نمایان می سازد؟

 

 سخاوت اسطوره ای و تاثیر بر منزلت تشیع؛

 و اگر کسانی این نگاه فرابشری را قبول ندارند، لابد می پذیرند که «اربعین»  نماد همزیستی انسان ها و فرهنگ ها و تجلی انسانیت در اعلی درجه است. در جهانی، که مکاتب مختلف می کوشند، تا شاید جلوه هایی از سخاوت و انسانیت را در نزد پیروان خود، نهادینه سازند، به ناگهان میلیونها انسان از پیر و جوان و کودک در تقدیس یک ایستادگی و فداکاری شکوهمند، گرد هم می آیند و برای چند روز متمادی در گرما و سرما، سخاوتی اسطوره ای و ملکوتی از خود بروز می دهند. چه بسا، این تمایز استثنایی که قلب هر مخاطبی را به تپش در می آورد، به همراه آثار درونی و بلند مدت بر مکتب تشیع و تضمین آن، موجب تحول و بازاندیشی دیگر مکاتب و ملل نسبت به روح انسانی و اخلاقی تشیع خواهد شد و منزلت تشیع را فراتر خواهد نشاند.

 

آمیختگی فرم و محتوا؛

 متاسفانه بعضا شاهد بی مهری و تقلیل اربعین از سوی برخی از قلم ها هستیم. فرم ها، ضرورت و ظروف ارایه ی محتوا هستند. اربعین از برجسته ترین نمونه های آمیختگی معنا و فرم است. آنچه شایسته ملامت است، خلاصه کردن  دین در فرم ها و تهی کردن از محتواست.

وقتی جامعه شناسان و انسان شناسان تحقیقات مفصل و مکرر در آثار هویتی اجتماعات کوچک و بزرگ و همچنین پیامدهای اجتماعی رخدادهایی چون المپیک و جام جهانی و فستیوال های فرهنگی ، هنری و ….می نویسند، چگونه می توان به دلیل نفی یا نقد فلان جریان یا حکومت یا سیاست یا رویکرد، «فرا ابررخدادی» چون اربعین را که نسل ها و سنت ها و ذهنیت های یک جامعه فرهنگی متنوع و وسیع را عمیقا با خود درگیر می سازد، نادیده گرفت یا کم اهمیت پنداشت؟

این پرسش مهمی است که چگونه می شود جمعیتی به اندازه میلیون ها انسان را بسیج کرد تا کیلومترها پیاده بپیمایند و در مراسمی این چنین ایفای نقش کنند؟ باید پرسید ابعاد عاطفی، احساسی و انسانی چنین رخداد بزرگی چه هستند؟  یا در این مسیر پیاده روی میلیونی چه پیوندهایی شکل می گیرد و چه تغییراتی در نقشه روابط انسانی  رخ می دهد؟ یا با وقوع چنین رخداد با عظمتی، جهانیان درباره ی تشیع و نقش مذهب درعراق و ایران و منطقه چه تصوری پیدا می کنند؟ ابعاد نسلی این رخداد عظیم چیست و چگونه زنان و مردان و کودکان در آن ایفای نقش می کنند؟ ریشه های تاریخی و فرهنگی این رخداد کدام است و ….؟ این ها صرفا پرسش های دینی و مذهبی نیستند. اینها پرسش هایی به غایت اجتماعی است که برای شناخت  پدیده ای با ماهیت و قدرت «اربعین» ضروری است.

 

مشارکتی همگانی یا حکومتی؟

 برخی به اشتباه این مراسم را مراسمی حکومتی معرفی می کنند. من حکومتی را نمی شناسم که قادر باشد هر ساله میلیون ها انسان را وادار کند تا کیلومترها راه را با پای پیاده و تاول زده و در گرمای ۵۰ درجه بپیمایند. ضمن آن که کم نیستند آنان که راهی این مسیر دشوار می شوند و به شواهد فراوان، منتقد وضع دولت هایشان هستند و اگر هم نباشند به آسانی نمی توان کنشگری آنها را به امری دولتی تقلیل داد.

اربعین مشارکتی همگانی است و کسی را نمی توان از آن منع کرد و البته این توجه درستی است که اربعین، محل رقابت و جنگ احزاب نیست و لذا هیچ حزب و گروه و جناحی نمی تواند آن را به نام خود مصادره کند و هیچ حزب و جناحی  نیز نمی تواند روح بلند اربعین را تخطئه کند که در حقیقت تخطئه مردم و معنویت گرایی است و هردو دیدگاه، اسراف و بی حاصل است اما کماکان نگاه اصلاحی و مراقبت از افراط و انحراف ضرورتی دائمی است.

اینکه احزاب و دولت ها از چسبندگی اغراض جناحی به اربعین فاصله بگیرند، توصیه ای منطقی و دوراندیشانه است و  به مفهوم سکولار دیدن اربعین نیست که ماهیت قیام امام حسین (ع) روشن است، بلکه پرهیز دادن از بازی های جناحی سیاسی است. اربعین یک سنت مذهبی معنوی و جنبشی مردم بنیاد است و مردم، خود اربعین را اداره کرده و خواهند کرد. و البته این منافی ایفای وظیفه در قبال میلیونها زائری نخواهد بود که اگر گردشگر هم فرض می شدند، باید حداقل نسبت به امنیت و تردد و سلامتشان تعهد به خرج داده می شد.

 

 آزمون صداقت دولت ها و احزاب؛

 در این حال، اربعین محکی برای ارزیابی صداقت دولت ها و احزاب و تریبون ها و قلم ها نیز هست. حساب مردم که برای تعظیم شعائر و تطهیر درون و اعلای کلمه حق در این گردهمایی عظیم مشارکت دارند، معلوم است. اما آیا سیاستمدارانی که خود را حامی اربعین می دانند، در پیاده کردن مشی و مرام اخلاقی و انسانی حسین (ع) در همه عرصه ها نیز جدیت داشته و یا نسبت به حقوق قانونی و انسانی سایر اقشار مردم و آنان که اربعینی نیستند اما از همین ملت ها هستند، نیز تعهد نشان خواهند داد؟ و از سوی دیگر، هر یک از کسانی که خود را حامی تنوع انسان ها و آزادی عقائد و سلائق و جنبش ها معرفی می کنند، آیا برای میلیونها زائر اربعین نیز حق انتخاب قائل هستند و یا به صرف مذهبی بودن این جنبش، آن را یکسره نفی می کنند؟

در ایام اربعین حسینی از خداوند کریم می طلبیم، ما را نیز در مسیر درک مفاهیم عمیق معنوی و انسانی اربعین حسین (ع) قرار دهد و راهی بگشاید که امتداد این معنویت آسمانی و تمرین این سخاوت فوق بشری، در بطن جامعه رسوخ کرده و هر ساله با تأسی از مشی و مرام حسین (ع) محیطی  انسانی تر و اخلاقی تر  را شاهد باشیم.

 

دکمه بازگشت به بالا