
در این روزها که فضای جامعه ایران از کوچه و خیابان گرفته تا رسانه و ورزش لبریز از تنش و خشونت کلامی است وقت آن نرسیده که (هواداران فوتبال) یک گام عقب بگذارند و از مرزهای انسانیت عبور نکنند؟
به گزارش مجله روز برترین ها نوشت: روز گذشته در استادیوم شهر یزد درست در آستانه آغاز بازی چادرملو و تراکتور طرفداران میزبان دلارهای تقلبی بر سر بیرانوند انداختند. اتفاقاتی که بیرانوند را لبریز کرد و پس از پایان بازی در میکسدزون ورزشگاه خواست که این اتفاقات برای همیشه تمام شود. علیرضا بیرانوند با هر میزان خطا اشتباه یا حتی خیانت یک انسان است. در این روزها که فضای جامعه ایران از کوچه و خیابان گرفته تا رسانه و ورزش لبریز از تنش و خشونت کلامی است وقت آن نرسیده که (هواداران فوتبال) یک گام عقب بگذارند و از مرزهای انسانیت عبور نکنند؟
بیرانوند این روزها شاید محبوب سابق فوتبال ایران نباشد. تصمیماتی گرفته که دل بسیاری را شکسته. خودش هم به صراحت در چند مصاحبه به این موضوع اشاره کرده و بارها گفته: «اشتباه کردم که یک سری مسائل را درست مدیریت نکردم و هواداران را ناراحت کردم.» اما همین مردی که حالا زیر تیغ نقد ایستاده همان کسی ست که سال ها با قلبش برای پرسپولیس جنگید توپ هایی را گرفت که معجزه بود و دروازه ای را برای هواداران بسته نگه داشت که پشت آن هزاران رؤیا جا خوش کرده بود.
پس بله انتقاد واجب است. هو کردن حق هوادار است. یادآوری بی وفایی ها و مقایسه با دوران اوج بخشی از سازوکار طبیعی فوتبال است. اما توهین به ناموس؟ این دیگر نقد نیست تخریب است. این دیگر اعتراض نیست خشونت است. بی ربط ترین چیز در دنیا به تصمیمات و حواشی ساده لوحانه پیرامون بیرانوند درباره تغییر باشگاهش خانواده اوست. او همین حالا هم افت چشمگیری داشته و جدایی اش از پرسپولیس به طور کلی عملکردش را تحت تاثیر قرار داده؛ ولی شما اگر خواستید برایش کری بخوانید یا حتی او را هو کنید اما به خانواده اش ناسزا نگویید. اما اگر زبان تان به فحش آلوده شود بیرانوند را نمی سوزانید؛ خودتان را می سوزانید. خودتان را تبدیل می کنید به نسخه ای دیگر از کسانی که فقط با خشم معنا پیدا می کنند. نمونه اش را دیده ایم و البته که چه تلخ دیده ایم: مهدی هاشمی نسب.
هاشمی نسب یک استعداد درخشان بود اما هر جا رفت سایه توهین ها با او بود. فحش ها از او چیزی ساختند که دیگر خودش نیست. حالا سال ها بعد از آن انتقال جنجالی به ندرت می تواند حرفی بزند بدون اینکه تلاش کند توجه بگیرد واکنش بسازد حاشیه بسازد. چرا؟ چون آن حجم از توهین ها آن موج های ممتد فحش خانواده او را از هویت اصیلش تهی کرد و وادارش کرد به یک کاراکتر دفاعی همیشه در موضع پاسخ همیشه عصبی همیشه خسته.
نکند با بیرانوند هم همین کار را کنیم. نکند ما هم همان جماعتی شویم که در تقابل با اشتباه تنها ابزارمان مرگ کلامی باشد. فراموش نکنیم: ما می توانیم دشمن یک تصمیم باشیم نه دشمن یک خانواده.
فوتبال بدون حاشیه نیست. اما اجازه بدهیم حاشیه ها در مرز احترام متوقف شوند. حتی اگر بیرانوند به تیم رقیب برود حتی اگر روبه روی پرسپولیس بایستد و حتی اگر گل بخورد باز هم مادر او مادر است؛ مقدس ترین دار و ندار یک فرد در اجتماع. نیازی به فحش نیست. مخصوصاً به مادر. این یک قتل است. نکنید!
انتهای پیام