از ستارخان و باقرخان هر بار که اتفاقی در آذربایجان می افتد زیاد نوشته انداز امثال مهدی باکری که جانش را کف دستش گذاشت تا وجبی از این خاک جدا نشود هم همین طور.از غیور مردانی که ایستاندمبارزه کردند و سرشان بالای دار رفت تا این پرچم پایین نیفتد؛زیاد نوشته ایم و نوشته اند از اینکه چرا عده ای پرچم کشور دیگری را در تاج سر ایران به اهتزاز در می آورند و کک کسی هم نمی گزد!
تراکتوری ها قهرمان شدند و قبلا هم نوشتم که مبارکشان باشد و نوش جانشان.تیمی شایسته تر از تراکتور مستحق این نبود که جام قهرمانی را بالای سرش ببردحتی نوشتم که بدون بیراوند و حتی بدون خداداد اما…پوشیدن لباس کشورهای همسایه و بالا بردن پرچم آنها در تبریز چیزی جز نفاق را به همراه نخواهد داشت.قطعا آنهایی که با این رفتارها خوش رقصی می کنند نه ایرانی هستندنه تبریزی و نه یک ترک اصیل طرفدار تراکتور.آنها کسانی هستند که به پشتوانه بعضی از کشورهای همسایه هدف شان اختلاف افکنی و شلیک به قلب تاریخی است که خون های زیادی برایش ریخته شده است.
دشمن این بار هم “سر ” ایران را هدف قرار داده و تمام تلاشش این است تا با سواستفاده از بعضی افراد به هدف بزند اما زهی خیال باطل. این اتفاق یک بار برای همیشه باید ریشه کن شودتصاویر ویدئویی و عکس های کسانی که نماد پانترکیسیم را به نمایش می گذراند در فضای مجازی موجود است و برخورد با خاطیان نباید کار سختی باشد.این رفتار ضد ایرانی یک بار برای همیشه باید تمام شود و بر دهان هر کسی کوبید که هدفش برهم زدن اتحاد ملی و فکر خام اختلاف افکنی بین مردم ایران است؛مردمی که در تاریخ همیشه سرافراز بودند و فارغ از سختی هایی که بوده اجازه نداده اند تا بیگانگان نگاه چپی به خاک این مملکت داشته باشند.
ایرادی ندارد؛بگذارید باز هم از ستارخانباقرخان و مهدی باکری های بنویسیم و بگوییم؛آذربایجان جان ایران است.
۲۵۸ ۲۵۸