خلاصه کامل کتاب این هم مثالی دیگر – دیوید فاستر والاس

خلاصه کتاب این هم مثالی دیگر: چهار جستار از حقایق روزمره زندگی ( نویسنده دیوید فاستر والاس )

کتاب «این هم مثالی دیگر» مجموعه ای تأمل برانگیز از جستارهای دیوید فاستر والاس است که به زیبایی لایه های پنهان حقایق روزمره زندگی را آشکار می کند. این اثر خواننده را به سفری عمیق به درون مفاهیم آشنا اما غالباً نادیده گرفته شده می برد و معنای حقیقی زندگی را در بطن جزئی ترین اتفاقات کشف می کند، گویی نوری بر آنچه در شلوغی و عادت از چشمان ما پنهان مانده، می تاباند.

دیوید فاستر والاس، نامی آشنا برای علاقه مندان به ادبیات معاصر، نویسنده ای است که در آثارش به کاوش های فلسفی و روان شناختی می پردازد و مرزهای ژانرهای ادبی را در می نوردد. شهرت او، به ویژه پس از رمان سترگ «شوخی بی پایان»، مسیر جدیدی را در ادبیات آمریکا گشود. او نه تنها یک رمان نویس چیره دست بود، بلکه در جستارنویسی نیز تبحری بی نظیر داشت؛ قلمی دقیق، هوشمندانه و در عین حال صمیمی که خواننده را به تأمل در عمیق ترین زوایای وجود سوق می دهد.

«این هم مثالی دیگر» فراتر از یک مجموعه مقاله صرف، دعوتی است برای بازنگری در نحوه نگاه ما به جهان پیرامون. والاس با دقت مثال زدنی خود، به سراغ موضوعاتی می رود که شاید در نگاه اول پیش پا افتاده به نظر برسند، اما در حقیقت، دریچه هایی به سوی درک عمیق تر از انسانیت و هستی باز می کنند. این کتاب نه تنها ارزش ادبی و فلسفی بالایی دارد، بلکه به خواننده کمک می کند تا آگاهی خود را نسبت به حقایق فراموش شده زندگی روزمره افزایش دهد و با دیدگاهی تازه، به تجربیات اطراف خود بنگرد.

دیوید فاستر والاس: نویسنده ای که معنا را جست

دیوید فاستر والاس (۱۹۶۲-۲۰۰۸) نویسنده ای آمریکایی بود که با سبکی منحصر به فرد و ذهنی کنجکاو، جایگاه ویژه ای در ادبیات قرن بیستم و بیست ویکم برای خود رقم زد. شهرت اصلی او، مدیون رمان عظیم و تحسین شده «شوخی بی پایان» است که بسیاری آن را یکی از شاهکارهای ادبیات پست مدرن می دانند. با این حال، والاس نه تنها در رمان نویسی، بلکه در داستان کوتاه و به ویژه جستارنویسی نیز چیره دستی خود را به اثبات رساند. او که سال ها با افسردگی دست و پنجه نرم می کرد، در نهایت در ۴۶ سالگی و با خودکشی، به زندگی پرفراز و نشیب خود پایان داد؛ پایانی تراژیک برای نویسنده ای که تمام آثارش، تاملاتی عمیق در باب یافتن معنای زندگی و غلبه بر پوچی بود.

سبک نوشتاری والاس در جستارهایش، ترکیبی دلنشین از دقت وسواس گونه به جزئیات، طنز تلخ و خودمانی بودن است. او توانایی بی نظیری در مشاهده و تحلیل پیچیدگی های جهان داشت و این توانایی را با زبانی گاه پیچیده و گاه بی نهایت ساده، به مخاطب منتقل می کرد. والاس به ما می آموزد که چگونه به پدیده های عادی و روزمره با چشمی کاوشگرانه نگاه کنیم و از درون آن ها، حقایقی شگفت انگیز و تکان دهنده را کشف کنیم. او با ارجاعات فراوان به فرهنگ عامه، رسانه ها و زندگی مدرن، اثری خلق می کرد که نه تنها عمیق و فلسفی بود، بلکه با زندگی روزمره مخاطب نیز پیوندی عمیق برقرار می کرد. این تناقض میان جستجوی والاس برای معنا در زندگی و پایان غم انگیز او، بر پیچیدگی و تأثیرگذاری آثارش می افزاید و خواننده را به درنگ بیشتر وامی دارد.

جستار چیست؟ درنگی بر ماهیت این فرم ادبی

قبل از ورود به دنیای جستارهای «این هم مثالی دیگر»، لازم است درکی عمیق تر از فرم ادبی جستار (Essay) داشته باشیم، فرمی که والاس در آن به اوج توانایی های خود دست یافت. جستار با مقاله (Article) تفاوت های بنیادین دارد. در حالی که مقاله معمولاً به انتقال اطلاعات عینی، مستند و تحلیلی درباره یک موضوع خاص می پردازد، جستار ماهیتی بسیار شخصی تر و تأملی تر دارد.

جستار، فضایی برای نویسنده است تا دیدگاه های شخصی، تأملات درونی و کاوش های فلسفی خود را از طریق تجربه های زیسته و مشاهدات دقیق بیان کند. جستارنویس با لحنی صمیمی و صادقانه، مخاطب را به سفری درونی با خود همراه می کند. او بر اساس تجربه شخصی خود، به روایتی فردی از یک مفهوم یا رخداد دست می یابد و می کوشد تحلیل و موضع خاص خود را تشریح کند. هدف جستار نه ارائه پاسخ های قطعی، بلکه طرح پرسش های عمیق، به چالش کشیدن باورهای رایج و دعوت خواننده به تفکر مستقل است.

در جستار، مرز میان روایت، تحلیل، خاطره و حتی طنز، اغلب محو می شود و نویسنده آزادی عمل بیشتری برای بیان خود می یابد. این فرم ادبی به والاس اجازه داد تا با استفاده از دقت وسواس گونه خود در جزئیات، طنز منحصر به فرد و توانایی اش در دیدن «لایه های زیرین» واقعیت، به عمق مفاهیم فلسفی و روان شناختی بپردازد؛ مفاهیمی که در زندگی روزمره ما جاری هستند اما کمتر کسی به آن ها با این عمق توجه می کند.

خلاصه ی جامع جستارهای کتاب این هم مثالی دیگر

الف) جستار آب این است (This Is Water)

جستار آب این است در حقیقت متن سخنرانی تاریخی دیوید فاستر والاس در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان کالج کنیون در سال ۲۰۰۵ است. این سخنرانی، که به یکی از نمادهای تفکر والاس تبدیل شده، با داستانی ساده و در عین حال عمیق آغاز می شود: روایت دو ماهی جوان که در حال شنا هستند و با یک ماهی پیرتر مواجه می شوند. ماهی پیر از آن ها می پرسد: «صبح به خیر بچه ها! آب چه طوره؟» دو ماهی جوان کمی جلوتر می روند و یکی از آن ها با تعجب از دیگری می پرسد: «آب دیگه چه کوفتیه؟» این حکایت به ظاهر ساده، نقطه آغازین تأمل والاس درباره ی ناآگاهی ما نسبت به بدیهی ترین و حیاتی ترین حقایق پیرامونمان است.

والاس در این جستار به پدیده خودمحوری طبیعی انسان اشاره می کند. او معتقد است که ما به صورت پیش فرض، خود را در مرکز جهان می بینیم و همه چیز را بر اساس نیازها و خواسته های خود تفسیر می کنیم. این دیدگاه، اگرچه طبیعی است، اما مانع از دیدن آب اطراف ما می شود؛ آب همان حقیقت روزمره ای است که ما در آن غوطه وریم اما به دلیل عادت و بدیهی انگاری، آن را نمی بینیم. او تأکید می کند که «آگاهی» و «توجه» آگاهانه به اطراف، به ویژه در مواجهه با اتفاقات پیش پاافتاده و کلیشه های روزمره، می تواند به اندازه مسائل مرگ و زندگی مهم باشد. والاس به ما می آموزد که چگونه با تمرین آگاهی، می توانیم از اسارت خودمحوری رها شویم و به درک عمیق تری از جهان و جایگاه خود در آن دست یابیم.

اگر شما خودبه خود مطمئن اید که می دانید حقیقت چیست و کی و چی واقعا مهم اند آن وقت شما هم مثل من احتمال هایی را که بیهوده و آزارنده نیستند در نظر نمی گیرید. اما اگر واقعا یاد گرفته باشید که چه طور فکر کنید، چه طور توجه کندی، آن وقت شما هم گزینه های دیگری خواهید داشت. در واقع با شماست که موقعیت های شلوغ، پرسروصدا، کند و جهنمی را نه تنها معنی دار که مقدس کنید.

او مفهوم آزادی حقیقی را به عنوان نتیجه ی تمرکز، آگاهی، نظم و ایثار تعریف می کند. والاس با نگاهی واقع بینانه به چالش های زندگی بزرگ سالی، به مخاطبان خود یادآوری می کند که انتخاب نحوه فکر کردن و آنچه به آن توجه می کنیم، در دستان خودمان است. این انتخاب، نه تنها می تواند موقعیت های ملال آور و طاقت فرسا را معنی دار و حتی مقدس کند، بلکه راهی به سوی رهایی واقعی از زندان خودمحوری می گشاید. «آب این است» فراخوانی است برای بیدار شدن از خواب عادت و زیستن با آگاهی کامل در لحظه، حتی در میان پیش پاافتاده ترین رخدادهای زندگی.

معلوم است که انواع مختلفی از آزادی وجود دارد، و در جهان بزرگ بیرون – جهان پیروزی و موفقیت و نمایش – چندان از ارزشمندترین نوع آن حرف زده نمی شود. این نوع آزادیِ واقعا مهم تمرکز می خواهد و آگاهی و نظم و تلاش و توانایی این که واقعا به فکر آدم ها باشید و برایشان ایثار کنید، بارها و بارها، میلیون ها بار، هر روز، به روش های کوچک و غیرجذاب. آزادی حقیقی این است.

ب) جستار یک نما از خانه خانم تامپسون (A View from the House of Miss Thompson)

در جستار «یک نما از خانه خانم تامپسون»، دیوید فاستر والاس خواننده را به سفری به دل یک شهر کوچک در ایالت ایلینوی می برد، درست در ساعات پس از حادثه ی تلخ ۱۱ سپتامبر. او با توصیفاتی بی نهایت زنده و دقیق، تصویری ملموس از واکنش های مردم این شهر به فاجعه ای ملی را ارائه می دهد. از اهتزاز پرچم ها در گوشه و کنار خانه ها و شرکت ها گرفته تا تجمع مردم در کنار تلویزیون هایشان برای دنبال کردن اخبار، والاس با قلم خود، فضای معصومیت و سادگی این جامعه کوچک را در مواجهه با شوک عظیم به تصویر می کشد.

جستار به زیبایی، حال و هوای عمومی شهر را ترسیم می کند. والاس به خانه خانم تامپسون، یک زن هفتادوچهارساله مهربان و باحال، پناه می برد و از دریچه نگاه او و همسایگانش، به تماشای تصاویر وحشتناک تلویزیون می نشیند. او با دقت به جزئیات واکنش های مردمی می پردازد که در مواجهه با واقعه ای فراتر از درک و تجربه روزمره شان، به سوی همسایگی و همبستگی پناه می برند. او اشاره می کند که چگونه مردان در محل کارشان تجمع کرده اند و زنان با گریه برای بازماندگان دعا می خوانند، گویی این تنها راهی است که برای تسکین خود می شناسند.

با این حال، والاس در زیر لایه ی این معصومیت و سادگی، نقدی ظریف را مطرح می کند. او به عدم آگاهی این مردم از حقیقت پیچیده تر و گاه ناخوشایند کشورشان اشاره می کند. این نقد با عنوان فرعی جستار، «کشور نفرت انگیز این زن های بی گناه»، به اوج خود می رسد. والاس به این حقیقت تلخ اشاره می کند که چگونه سادگی و خلوص این مردم، آن ها را از درک ابعاد عمیق تر و تاریک تر سیاست و تاریخ کشورشان دور نگه داشته است. او مخاطب را به تأمل وامی دارد که آیا این بی خبری، خود نوعی خوشبختی است یا یک پرده پنهان کننده از واقعیات پیچیده تر.

همه پرچم هایشان را بیرون آورده اند، خانه ها، شرکت ها. عجیب است. تا به حال ندیده اید کسی بیرون خانه اش پرچم بزند اما چهارشنبه صبح همه پرچم ها بیرون آمده اند.

ج) جستار به لابستر نگاه کن (Consider the Lobster)

در جستار «به لابستر نگاه کن»، والاس ما را به جشنواره عظیم لابستر در ایالت مین آمریکا می برد. او که از سوی یک مجله مأمور شده تا گزارشی از این رویداد سالانه تهیه کند، با قلمی بی پروا و توصیفاتی خیره کننده، فضایی پرشور و گاه جنون آمیز از مصرف بی رویه لابستر را به تصویر می کشد. او با جزئیات دقیق، از صف های طولانی، بوی پخته شدن لابسترها و هیجان عمومی برای چشیدن این غذای دریایی صحبت می کند و خواننده را در قلب این تجربه غرق می سازد.

اما هدف اصلی والاس صرفاً توصیف یک جشنواره نیست. او به سرعت از ظاهر قضیه فراتر رفته و پرسش های اخلاقی عمیقی را مطرح می کند که در بطن این جنون مصرف پنهان شده اند: «آیا درست است که یک موجود ذی شعور را محض لذت چشایی مان زنده زنده بجوشانیم؟» این پرسش، تنها یک سوال ساده درباره رفتار با حیوانات نیست؛ بلکه چالش برانگیزتر از آن، به توجیه اخلاقی لذت بردن از رنج یک موجود زنده می پردازد. والاس، با لحنی بی طرف اما وادارکننده، خواننده را به سمتی سوق می دهد که درباره مسئولیت های اخلاقی خود در قبال حیوانات و مرزهای رنج و لذت تأمل کند.

او پیچیدگی های بحث «ظلم به حیوانات» را به خوبی کالبدشکافی می کند و نشان می دهد که این موضوع، ابعاد فلسفی و اخلاقی بسیار گسترده ای دارد که فراتر از یک انتخاب شخصی ساده است. والاس به دشواری های یافتن پاسخ های قاطع در این زمینه اذعان می کند و خواننده را با ابهاماتی روبرو می سازد که اغلب در پشت پرده عادت ها و سنت های غذایی پنهان می مانند. این جستار، دعوتی است برای نگاه کردن به پشت صحنه آنچه می خوریم و به چالش کشیدن بی تفاوتی نسبت به رنج موجودات دیگر، حتی اگر این رنج، مربوط به یک لابستر باشد.

حالا می رسیم به سوال اجتناب ناپذیر در بزرگ ترین آشپزخانه لابستر جهان که شاید در همه آشپزخانه های آمریکا هم مطرح باشد: آیا درست است که یک موجود ذی شعور را محض لذت چشایی مان زنده زنده بجوشانیم؟ و نگران های مرتبط دیگر: آیا سوال قبلی از این موضع گیری های اخلاقی و سانتی مانتال بازی های حوصله سربر است؟ اصلا در چنین بحثی درست یعنی چی؟ آیا همه چیز فقط به انتخاب شخصی ربط دارد؟

د) جستار فدرر: هم تن و هم نه (Federer Both Flesh and Not)

در آخرین جستار این مجموعه، دیوید فاستر والاس به دنیای تنیس و نبوغ بی نظیر راجر فدرر، تنیس باز سوئیسی، سفر می کند. او با دیدگاهی منحصر به فرد و نگاهی تیزبینانه به جزئیات، تحلیلی عمیق و ستایش گونه از مهارت های خارق العاده فدرر ارائه می دهد. این جستار، تنها یک گزارش ورزشی نیست، بلکه کاوشی در ماهیت هنر در ورزش و توانایی یک انسان برای فراتر رفتن از محدودیت های فیزیکی است.

والاس، با توصیفاتی هنرمندانه، نحوه غیرممکن به نظر رسیدن حرکات فدرر در چشم تماشاچیان را شرح می دهد. او از لحظه های فدرری صحبت می کند؛ لحظاتی که تماشای بازی او، بیننده را به حیرت وامی دارد و باور نکردنی به نظر می رسد که یک انسان بتواند چنین کاری انجام دهد. والاس که خود از علاقه مندان به تنیس بود، از این توانایی فدرر برای اجرای حرکات غیرقابل تصور لذتی عمیق می برد و این حس را با خواننده به اشتراک می گذارد.

او همچنین تفاوت بین تجربه تماشای تنیس زنده و از طریق تلویزیون را مورد بحث قرار می دهد. والاس معتقد است که تماشای زنده بازی فدرر، تجربه عمیق تر و واقعی تری از دیدن هنر در ورزش ارائه می دهد، تجربه ای که از پشت پرده تلویزیون به درستی قابل درک نیست. این جستار، فراتر از ستایش یک ورزشکار، به بررسی ابعاد زیبایی شناختی و هنری در حرکات فیزیکی انسان می پردازد و نشان می دهد که چگونه یک ورزشکار می تواند به درجه ای از کمال برسد که حرکاتش، مرزهای بین توانایی انسانی و اعجاز را محو کند.

جالب آنکه راجر فدرر خود نیز از این جستار شگفت زده شده بود و در مصاحبه ای به این نکته اشاره کرد که والاس با تنها بیست دقیقه مصاحبه، توانسته بود چنین متن جامعی درباره ی او بنویسد. این امر، نشان دهنده دقت نظر والاس و توانایی او در درک عمق یک موضوع با حداقل اطلاعات است.

تقریبا همه کسانی که تنیس دوست دارند و در چند سال اخیر رقابت های تنیس مردان را در تلویزیون دنبال می کنند، لحظاتی را داشته اند که می توان به آن ها گفت «لحظه های فدرری.» این لحظه ها وقت هایی هستند که حین تماشای بازی سوییسی جوان فک می افتد، چشم از حدقه درمی آید و صدایی تولید می شود که همسران را از آن یکی اتاق می کشاند پای تلویزیون تا ببینند حال تان خوب است یا نه. این لحظه ها شدیدتر می شود اگر آن قدر تنیس بازی کرده باشید که درک کنید کاری که فدرر درست جلوی چشمان تان انجام داده تا چه اندازه غیرممکن است.

پیام محوری کتاب: در جستجوی معنا در بطن زندگی

کتاب «این هم مثالی دیگر» فراتر از مجموعه ای از جستارهای جداگانه، پیامی محوری و یکپارچه را به خواننده منتقل می کند: اهمیت یافتن معنا، آگاهی و آزادی در جزئی ترین و روزمره ترین اتفاقات زندگی. دیوید فاستر والاس در هر چهار جستار خود، چه در بحث آب و ضرورت آگاهی، چه در مواجهه با تراژدی ۱۱ سپتامبر، یا در چالش اخلاقی کشتن لابستر، و حتی در تحسین نبوغ فدرر، به طور مداوم بر این نکته تأکید دارد که زندگی، با تمام پیچیدگی ها و ملالت هایش، مملو از فرصت هایی برای کشف حقیقت و دستیابی به درکی عمیق تر از وجود است.

پیام اصلی والاس این است که سعادت و رضایت واقعی، نه در دستیابی به موفقیت های بیرونی یا فرار از واقعیت، بلکه در توانایی ما برای مشاهده آگاهانه، انتخاب نحوه فکر کردن و مواجهه صادقانه با جهان نهفته است. او به ما می آموزد که چگونه می توانیم از خودمحوری طبیعی خود فراتر رفته، به دیگران توجه کنیم و در بطن رویدادهای به ظاهر پیش پاافتاده، معنا و حتی قدسیت را بیابیم. این آزادی حقیقی، نیازمند تلاش، نظم و ایثار است؛ تلاشی مداوم برای بیدار ماندن و دیدن آنچه که به دلیل عادت، از چشم ما پنهان مانده است.

در نهایت، تأمل در تناقض بین پیام های روشنگر والاس درباره یافتن معنا و پایان زندگی غم انگیز او، بر پیچیدگی و عمق آثارش می افزاید. این تناقض، خواننده را به درنگ بیشتر در باب ماهیت هستی و چالش های درونی انسان وامی دارد. والاس، حتی در غیاب خود، با آثارش ندایی برای آگاهی و زیستن هدفمند باقی می ماند، صدایی که حتی پس از سال ها، همچنان پژواک عمیقی در ذهن خوانندگان خود می یابد و آن ها را به سفری برای کشف حقایق پنهان زندگی روزمره دعوت می کند.

چرا این هم مثالی دیگر را بخوانیم؟

خواندن کتاب «این هم مثالی دیگر» تجربه ای بی نظیر و روشنگرانه است که می تواند دیدگاه های خواننده را نسبت به زندگی و جهان پیرامونش عمیقاً متحول کند. این کتاب نه تنها اثری برجسته از یکی از خلاق ترین نویسندگان معاصر است، بلکه ابزاری قدرتمند برای گسترش آگاهی و تشویق به تفکر عمیق درباره آنچه در اطرافمان می گذرد، به شمار می رود. والاس به ما می آموزد که چگونه به جزئیات توجه کنیم و از دل پیش پاافتاده ترین اتفاقات، درس های بزرگ و معانی پنهان را بیرون بکشیم.

ارزش ادبی و فلسفی این کتاب غیرقابل انکار است. والاس با سبک نوشتاری منحصر به فرد خود، خواننده را به سفری فکری می برد که در آن مرزهای میان واقعیت و تأمل در هم می آمیزند. او با زبان خود، به سوالاتی می پردازد که شاید هر روز در ذهنمان تکرار شوند، اما کمتر کسی به آن ها با این عمق و صداقت پاسخ می دهد. این کتاب، دعوتی است برای مکث کردن، نگاه کردن به «آب» پیرامونمان و پرسیدن «آب دیگه چه کوفتیه؟» به جای نادیده گرفتن آن.

برای کسانی که به دنبال آثاری هستند که هم از نظر ادبی غنی باشند و هم از نظر فلسفی محرک، «این هم مثالی دیگر» انتخابی بی بدیل است. این کتاب به خواننده کمک می کند تا نه تنها با دیدگاه های جدیدی آشنا شود، بلکه خود نیز به یک مشاهده گر دقیق تر و یک متفکر عمیق تر تبدیل گردد. مطالعه کامل این اثر، تجربه بی واسطه ای از نبوغ والاس را فراهم می آورد و خواننده را در مواجهه با حقایق روزمره زندگی، هوشیارتر و توانمندتر می سازد. در نهایت، این کتاب به ما یادآوری می کند که معنای واقعی، اغلب در جایی پنهان است که کمترین انتظارش را داریم، در دل خود زندگی.

مشخصات کتاب

عنوان اصلی نویسنده مترجم ناشر تعداد صفحات
این هم مثالی دیگر دیوید فاستر والاس معین فرخی اطراف ۱۲۰

نظرات خوانندگان و منتقدان

کتاب «این هم مثالی دیگر» با استقبال گسترده ای از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده و نظرات مثبتی را به خود جلب کرده است. بسیاری این مجموعه جستار را دروازه ای عالی برای ورود به دنیای فکری دیوید فاستر والاس می دانند و آن را اثری بی نظیر در ژانر جستار روایی قلمداد می کنند.

محمدحسن شهسواری، یکی از منتقدان، از جستار «آب این است» به عنوان متنی با «جذابیت و عمق و ایجاز در باب اهمیت فهم دیگری» یاد کرده و آن را از بهترین جستارهایی می داند که در عمرش خوانده است. مریم سادات حسینی نیز اشاره دارد که این کتاب می تواند «طیف وسیعی از کتاب خوان ها را راضی کند: از داستان دوست ها گرفته تا آن هایی که میل دارند چیزی از جنس روایت بخوانند.»

خوانندگان نیز تجربه خود را از مطالعه این کتاب، شناور، لذت بخش و رهایی بخش توصیف کرده اند. برخی به نزدیکی دیدگاه های والاس به آلبر کامو اشاره کرده اند و مفاهیم مطرح شده در کتاب را عمیق و قابل تأمل دانسته اند. حتی برخی خوانندگان، با وجود اطلاع از پایان غم انگیز زندگی والاس، از شور زندگی و پرداختن جذاب او به ریزترین مسائل شگفت زده شده اند. نظراتی مانند «جهان بینی یونیکی داشت و کار نهایی هم بسیار تمیز بود» و «اگه جستار میخواین بخونین از این کتاب شروع کنید» نشان دهنده رضایت عمومی و تأثیرگذاری عمیق این اثر بر مخاطبان است.

دکمه بازگشت به بالا