اگر مرد مهریه ندهد
مهریه، این حق قانونی و شرعی زن در ازدواج، از جمله موضوعاتی است که گاهی مسیر پرپیچ و خم زندگی مشترک را دستخوش چالش های جدی می کند. زمانی که مرد از پرداخت مهریه خودداری ورزد یا توانایی مالی برای ادای این دین را نداشته باشد، زن با سوالاتی حیاتی درباره حقوق خود و راه های قانونی پیش رو مواجه می شود. در چنین شرایطی، آگاهی از پیچیدگی های قانونی و پیامدهای آن برای هر دو طرف اهمیت بسیاری دارد تا بتوانند تصمیمات آگاهانه ای بگیرند و از حقوق خود دفاع کنند. این مقاله به تمامی جوانب این موضوع می پردازد.

مهریه، به عنوان یکی از مهم ترین تعهدات مالی مرد در برابر زن، از لحظه انعقاد عقد بر ذمه او قرار می گیرد. این تعهد، چه عندالمطالبه باشد و چه عندالاستطاعه، با خود مجموعه ای از وظایف و حقوق را به همراه دارد که آگاهی از آن ها برای هر زوج و زوجه ای ضروری است. زمانی که موضوع عدم پرداخت مهریه مطرح می شود، طیف وسیعی از پرسش ها شکل می گیرد؛ از شرایطی که ممکن است مهریه به زن تعلق نگیرد تا راه های قانونی برای مطالبه و وصول آن. این موقعیت، اغلب با فشارهای روحی و مالی برای هر دو طرف همراه است و درک صحیح از قوانین می تواند به هدایت این مسیر دشوار کمک شایانی کند. در ادامه، به بررسی دقیق هر یک از این زوایا می پردازیم تا تصویری شفاف از آنچه در صورت عدم پرداخت مهریه توسط مرد رخ می دهد، ارائه شود.
مهریه چیست و چه تعهداتی برای مرد ایجاد می کند؟
مهریه، مفهومی عمیق و چندوجهی در فرهنگ و قوانین ازدواج ایران است که ریشه های شرعی و قانونی دارد. این تعهد مالی، به محض جاری شدن صیغه عقد، بر عهده مرد قرار می گیرد و به عنوان یک هدیه و پشتوانه مالی برای زن تلقی می شود. درک ماهیت و انواع مهریه، گام اول برای شناخت تعهدات مرد و حقوق زن در این زمینه است.
تعریف مهریه: مهرالمسمی، مهرالمثل، مهرالمتعه
مهریه اشکال مختلفی دارد که هر یک در شرایط خاصی کاربرد پیدا می کنند:
- مهرالمسمی: این رایج ترین نوع مهریه است که در زمان عقد و با توافق کامل و آگاهانه زوجین، مقدار و نوع آن مشخص می شود. مهرالمسمی می تواند شامل هر چیزی باشد که ارزش مالی و شرعی داشته باشد؛ از سکه طلا و املاک گرفته تا کالاهای منقول و غیرمنقول. تعیین دقیق و مکتوب آن در سند ازدواج، از بروز بسیاری از ابهامات و اختلافات آتی جلوگیری می کند.
- مهرالمثل: گاهی اوقات، زوجین در زمان عقد، مهریه ای را مشخص نمی کنند یا عقد به دلیلی باطل اعلام می شود. اگر پس از این نوع عقد، نزدیکی و رابطه زناشویی میان زن و مرد رخ دهد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. مهرالمثل بر اساس موقعیت اجتماعی، خانوادگی، تحصیلات، سن و شأن زن در میان همتایانش و همچنین وضعیت مالی مرد توسط دادگاه تعیین می شود. این مبلغ، سعی در جبران ارزش از دست رفته یا جایگاه اجتماعی زن دارد.
- مهرالمتعه: این نوع مهریه در شرایطی مطرح می شود که در عقد دائم، مهریه تعیین نشده باشد و پیش از وقوع نزدیکی، طلاق رخ دهد. در این حالت، زن مستحق هیچ مهریه ای نیست، اما مرد موظف است مبلغی را به عنوان مهرالمتعه به او بپردازد. مبلغ مهرالمتعه برخلاف مهرالمثل که به شأن زن بستگی دارد، بر اساس وضعیت مالی و توانایی مرد تعیین می گردد تا حداقل جبرانی برای زوجه باشد.
تفاوت مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه
نحوه پرداخت مهریه نیز به دو صورت عمده تقسیم می شود که هر یک تعهدات متفاوتی برای مرد ایجاد می کند:
- مهریه عندالمطالبه: این نوع مهریه به معنای آن است که زن می تواند در هر زمانی که اراده کند، تمام مهریه خود را از مرد مطالبه کند. به محض مطالبه، مرد موظف به پرداخت آن است و در صورت عدم پرداخت یا عدم توانایی، زن می تواند از طریق قانونی (اجرای ثبت یا دادگاه) برای وصول آن اقدام کند. در این حالت، بار اثبات تمکن مالی مرد بر عهده دادگاه یا اجرای ثبت است و مرد در صورت اثبات عدم توانایی مالی، می تواند دادخواست اعسار ارائه دهد.
- مهریه عندالاستطاعه: در این نوع مهریه، پرداخت آن منوط به اثبات توانایی مالی مرد توسط زن است. یعنی زن باید در دادگاه ثابت کند که مرد دارای اموالی است که می تواند از طریق آن ها مهریه را بپردازد. در صورت عدم اثبات تمکن مالی از سوی زن، مرد الزامی به پرداخت مهریه نخواهد داشت، مگر اینکه توانایی مالی او در آینده اثبات شود. این نوع مهریه، معمولاً چالش های بیشتری برای زن در مرحله وصول ایجاد می کند، زیرا بار اثبات بر دوش اوست.
مهریه، دین بر عهده مرد
مهریه، در نظام حقوقی ایران، به عنوان یک دین بر عهده مرد تلقی می شود. این بدان معناست که مهریه یک بدهی است که مرد به زن خود متعهد به پرداخت آن شده و این بدهی حتی پس از فوت مرد نیز از اموال او قابل وصول است و به ورثه زن تعلق می گیرد. برخلاف نفقه که با عدم تمکین زن ساقط می شود، مهریه در بیشتر موارد یک حق ثابت و پایدار برای زن است که با وقوع عقد به مالکیت او درمی آید. این ویژگی مهریه، به زن اطمینان می دهد که حتی در صورت بروز مشکلات در زندگی مشترک یا پایان آن، پشتوانه مالی مشخصی خواهد داشت.
شرایط قانونی که در آن مرد ملزم به پرداخت کامل یا بخشی از مهریه نیست (موارد عدم تعلق مهریه به زن)
با وجود اینکه مهریه یک حق شرعی و قانونی برای زن است و به محض جاری شدن صیغه عقد بر ذمه مرد قرار می گیرد، اما شرایط خاصی در قانون پیش بینی شده که تحت آن ها مرد از پرداخت کامل یا حتی بخشی از مهریه معاف می شود. آشنایی با این موارد، برای هر دو طرف دعوا حیاتی است تا بتوانند از حقوق خود آگاه شوند و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
باطل بودن عقد ازدواج و عدم وقوع نزدیکی
یکی از اصلی ترین مواردی که مرد را از پرداخت مهریه معاف می کند، باطل بودن عقد ازدواج است. اگر عقد نکاح از ابتدا به دلایل شرعی یا قانونی باطل باشد (مانند ازدواج با محارم، یا ازدواج زن در دوران عده بدون آگاهی از آن) و هیچ نزدیکی بین زن و مرد صورت نگرفته باشد، اساساً هیچ مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد. در چنین شرایطی، اگر زن قبلاً مهریه ای دریافت کرده باشد، مرد حق دارد آن را بازپس بگیرد. این حکم نشان دهنده این است که مبنای تعهد مهریه، صحت عقد ازدواج است.
فوت یکی از زوجین قبل از تعیین مهریه و عدم نزدیکی
در صورتی که عقد دائم صورت گرفته باشد، اما مهریه هنوز تعیین نشده و پیش از وقوع هرگونه نزدیکی، یکی از زوجین فوت کند، زن مستحق هیچ مهریه ای نخواهد بود. دلیل این امر آن است که مهریه به صورت رسمی و با توافق طرفین مشخص نشده و نزدیکی نیز که می توانست مبنای مهرالمثل قرار گیرد، رخ نداده است. بنابراین، عقد بدون تعیین مهریه و بدون نزدیکی، با فوت یکی از طرفین، به پایان رسیده و هیچ تعهد مالی بابت مهریه باقی نمی ماند.
فسخ نکاح قبل از نزدیکی
فسخ نکاح با طلاق تفاوت های بنیادینی دارد. فسخ نکاح به دلیل وجود عیوب خاصی در زن یا مرد (که در قانون مدنی به آن ها اشاره شده) و بدون نیاز به تشریفات طلاق صورت می گیرد. اگر نکاح قبل از نزدیکی به دلایلی مانند وجود برخی عیوب در زن (قَرَن، جُذام، بَرَص، افضاء، کوری دو چشم، زمین گیری) فسخ شود، هیچ مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد. با این حال، اگر این فسخ به دلیل عنَن (ناتوانی مرد در برقراری رابطه زناشویی) باشد و قبل از نزدیکی اتفاق افتاده باشد، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود. این استثنا نشان دهنده حمایت قانون از زن در برابر ناتوانی مرد در ایفای یکی از ارکان اصلی زندگی زناشویی است.
عدم تعیین مهریه در عقد دائم و عدم نزدیکی
همانطور که پیش تر اشاره شد، در عقد دائم ممکن است مهریه به صراحت تعیین نشود. اگر در چنین شرایطی، پیش از وقوع نزدیکی، طلاق یا جدایی رخ دهد، زن مستحق هیچ مهریه ای نخواهد بود. این مورد با مهرالمتعه متفاوت است؛ چرا که مهرالمتعه زمانی مطرح می شود که نزدیکی صورت گرفته باشد. در اینجا، عدم نزدیکی و عدم تعیین مهریه به معنای عدم تعلق هرگونه تعهد مالی مهریه است.
بخشیدن مهریه توسط زن (ابراء، صلح، هبه)
زن در هر زمانی می تواند با اراده و رضایت کامل خود، تمام یا بخشی از مهریه را به همسرش ببخشد. این بخشش می تواند به صورت یکی از عقود حقوقی نظیر ابراء (ساقط کردن دین)، صلح (مصالحه بر سر مهریه) یا هبه (بخشیدن مال) انجام شود. نکته حیاتی در اینجا، لزوم رضایت کامل و آگاهانه زن است. هرگونه اکراه، اجبار یا فریب می تواند اعتبار این بخشش را زیر سوال ببرد. همچنین، در طلاق خلع و مبارات که زن مهریه خود را برای کسب رضایت مرد به منظور طلاق می بخشد، امکان رجوع از این بخشش در ایام عده وجود دارد، مگر اینکه در سند طلاق حق رجوع به صراحت از زن سلب شده باشد. این مورد یکی از راه هایی است که اگر مرد مهریه ندهد، ممکن است با بخشش زن، از این تعهد رها شود.
طلاق خلع و مبارات
در طلاق خلع، زن به دلیل کراهتی که از شوهرش دارد (نفرت شدید)، با پرداخت مالی (بذل) به او، درخواست طلاق می کند. این مال می تواند تمام یا بخشی از مهریه باشد. در طلاق مبارات نیز که کراهت متقابل است (زن و مرد هر دو از یکدیگر کراهت دارند)، زن در مقابل طلاق، مهریه خود را به مرد می بخشد. در هر دو نوع این طلاق ها، چون زن با اراده خود مالی را می بخشد تا طلاق بگیرد، مرد از پرداخت آن قسمت از مهریه معاف می شود. این یکی از مهم ترین شرایطی است که مرد مهریه نمی دهد.
اگر مرد توان پرداخت مهریه را ندارد (اعسار و تقسیط مهریه)
مطالبه مهریه، به ویژه در شرایط اقتصادی کنونی، می تواند فشار مالی سنگینی بر مرد وارد کند. قانون برای حمایت از مردانی که واقعاً توانایی پرداخت یکجای مهریه را ندارند، راهکار «اعسار» و «تقسیط» مهریه را پیش بینی کرده است. این راهکار به مرد فرصت می دهد تا بدهی خود را به صورت اقساط و متناسب با وضعیت مالی اش بپردازد.
مفهوم و شرایط دادخواست اعسار از پرداخت مهریه
«اعسار» به معنای ناتوانی فرد از پرداخت بدهی های خود به دلیل عدم دسترسی به اموال یا عدم کفایت دارایی ها برای ادای دین است. اگر مردی پس از مطالبه مهریه توسط زن، توانایی پرداخت آن را به صورت یکجا نداشته باشد، می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به دادگاه ارائه دهد. دادخواست اعسار، عمدتاً در مورد مهریه عندالمطالبه مطرح می شود. در این دادخواست، مرد باید به دادگاه ثابت کند که دارایی های او (به جز مستثنیات دین) کفاف پرداخت مهریه را نمی دهد. او می تواند همزمان با دادخواست اعسار، تقاضای تقسیط مهریه را نیز مطرح کند تا در صورت پذیرش اعسار، دادگاه حکم به پرداخت اقساطی مهریه دهد.
نحوه اثبات اعسار و مستندات لازم
اثبات اعسار بر عهده مرد است و او باید مدارک و مستندات کافی برای اثبات ناتوانی مالی خود به دادگاه ارائه دهد. این مستندات شامل موارد زیر می شود:
- استشهادیه: مرد باید لیستی از دو نفر شاهد معتبر که از وضعیت مالی او آگاه هستند و می توانند ناتوانی وی را تأیید کنند، به دادگاه ارائه دهد. شهود باید در دادگاه حاضر شده و شهادت خود را اعلام کنند.
- لیست اموال: مرد باید یک لیست کامل از تمامی اموال منقول و غیرمنقول خود (از جمله حساب های بانکی، سهام، خودرو، ملک و…) به دادگاه ارائه دهد. این لیست باید شامل هر آنچه به نام اوست باشد، حتی اگر ارزش کمی داشته باشد.
- وضعیت مالی و درآمد: ارائه مدارک مربوط به میزان حقوق و دستمزد، شغل، میزان بدهی ها و سایر تعهدات مالی (مانند نفقه فرزندان یا اقساط وام) می تواند در اثبات اعسار مؤثر باشد. اگر مرد بیکار است یا درآمد کمی دارد، باید مدارک آن را نیز ارائه دهد.
- استعلام از نهادها: دادگاه نیز ممکن است برای راستی آزمایی اظهارات مرد، از سازمان ها و نهادهای مختلف (مانند اداره ثبت اسناد، بانک ها، اداره دارایی و…) استعلام بگیرد تا از وضعیت اموال و دارایی های او مطلع شود.
فرآیند و نحوه تقسیط مهریه در دادگاه
پس از بررسی دادخواست اعسار و در صورت اثبات ناتوانی مالی مرد، دادگاه حکم به تقسیط مهریه می دهد. این فرآیند شامل تعیین یک پیش قسط و اقساط ماهیانه است. تعیین مبلغ و تعداد اقساط مهریه به عوامل مختلفی بستگی دارد:
- وضعیت مالی مرد: دادگاه به دقت درآمد و هزینه های ضروری مرد را بررسی می کند. این شامل حقوق ثابت، مزایا، بدهی ها و سایر اقساط واجب است.
- شغل و توانایی کسب درآمد: نوع شغل مرد، تحصیلات و مهارت های او که بر توانایی کسب درآمدش تأثیر می گذارد، در تعیین اقساط مد نظر قرار می گیرد.
- تعداد افراد تحت تکفل: اگر مرد دارای فرزند یا والدین تحت تکفل باشد، این موضوع نیز در میزان اقساط مؤثر است، زیرا مرد موظف به تأمین معاش آن ها نیز هست.
- مبلغ مهریه: مقدار کلی مهریه نیز در تعیین پیش قسط و تعداد اقساط نقش دارد.
دادگاه سعی می کند اقساطی را تعیین کند که هم برای مرد قابل پرداخت باشد و هم زن بتواند به تدریج به حق خود برسد. معمولاً دادگاه ها در ابتدای امر، مبلغی را به عنوان پیش قسط تعیین می کنند و سپس باقی مانده مهریه به اقساط بلندمدت تقسیم می شود.
تعدیل (کاهش یا افزایش) اقساط مهریه: شرایط و نحوه درخواست آن
شرایط مالی افراد در طول زمان ممکن است تغییر کند. به همین دلیل، قانون امکان تعدیل اقساط مهریه را نیز فراهم کرده است. اگر پس از صدور حکم تقسیط، وضعیت مالی مرد به طور قابل توجهی تغییر کند (مثلاً بیکار شود، بیماری جدی پیدا کند، یا درآمدش کاهش یابد) می تواند مجدداً دادخواست تعدیل اقساط (کاهش اقساط) را به دادگاه ارائه دهد. به همین ترتیب، اگر زن متوجه شود که توانایی مالی مرد به طور چشمگیری افزایش یافته است (مثلاً صاحب ارثیه شده یا شغل پردرآمدی پیدا کرده)، می تواند دادخواست تعدیل اقساط (افزایش اقساط) را به دادگاه تقدیم کند. برای درخواست تعدیل، باید مدارک و مستندات جدیدی که نشان دهنده تغییر وضعیت مالی است، به دادگاه ارائه شود. دادگاه با بررسی مجدد شرایط، در صورت لزوم، حکم به کاهش یا افزایش اقساط مهریه خواهد داد.
«اگر مرد توان پرداخت مهریه را به صورت یکجا ندارد، می تواند دادخواست اعسار ارائه داده و تقاضای تقسیط مهریه کند. این فرصت به او داده می شود تا بدهی خود را در طول زمان و متناسب با توان مالی اش بپردازد، اما هرگز از اصل دین معاف نمی شود.»
اگر مرد از پرداخت مهریه امتناع ورزد (پیامدهای حقوقی و کیفری)
زمانی که زن مهریه خود را مطالبه می کند و مرد، با وجود توانایی مالی، از پرداخت آن سر باز می زند، یا حتی با انجام معاملات صوری سعی در فرار از این دین دارد، قانون برای حمایت از حقوق زن، پیامدهای حقوقی و کیفری جدی را پیش بینی کرده است. درک این پیامدها و مراحل قانونی، برای زنانی که به دنبال وصول مهریه خود هستند، بسیار مهم است.
مراحل قانونی مطالبه مهریه (از طریق اجرای ثبت و دادگاه)
مطالبه مهریه می تواند از دو طریق اصلی پیگیری شود:
- از طریق اجرای ثبت: اگر مهریه در سند رسمی ازدواج ثبت شده باشد، زن می تواند با مراجعه به دفتر ازدواج و طلاق مربوطه و سپس اداره ثبت اسناد، درخواست اجرای مهریه را ارائه دهد. این مسیر معمولاً سریع تر و کم هزینه تر از مسیر قضایی است. اجرای ثبت، به مرد اخطار می دهد تا مهریه را پرداخت کند. در صورت عدم پرداخت، اجرای ثبت اقدام به توقیف اموال معرفی شده توسط زن (به جز مستثنیات دین) می کند.
- از طریق دادگاه خانواده: اگر مهریه در سند رسمی ثبت نشده باشد یا زن نتواند از طریق اجرای ثبت به نتیجه برسد، می تواند با ارائه دادخواست مطالبه مهریه به دادگاه خانواده، این حق خود را پیگیری کند. دادگاه پس از بررسی مدارک و شواهد، حکم به پرداخت مهریه صادر می کند. در این مرحله، اگر مرد ادعای اعسار کند، پرونده اعسار او نیز همزمان رسیدگی خواهد شد.
توقیف اموال و دارایی های مرد (منقول و غیرمنقول)
پس از صدور حکم قطعی پرداخت مهریه یا دستور اجرای مهریه از سوی اجرای ثبت، زن می تواند اموال و دارایی های مرد را برای توقیف و وصول مهریه معرفی کند. این اموال می تواند شامل موارد زیر باشد:
- اموال منقول: مانند حساب های بانکی، خودرو، سهام، اوراق بهادار و…
- اموال غیرمنقول: مانند املاک، زمین، آپارتمان و…
پس از توقیف اموال، این دارایی ها از طریق مزایده به فروش رسیده و مبلغ حاصل از آن به زن پرداخت می شود. اما نکته مهم در اینجا، وجود مستثنیات دین است. مستثنیات دین شامل اموالی است که برای گذران زندگی مرد و خانواده اش ضروری است و قانون اجازه توقیف آن ها را نمی دهد. این موارد شامل منزل مسکونی که عرفاً در شأن بدهکار است، اثاثیه ضروری منزل، ابزار و لوازم کسب و کار برای امرار معاش، و بخش هایی از حقوق و مزایای دریافتی (که کفاف زندگی عادی را بدهد) می شود. بنابراین، تمام اموال مرد قابل توقیف نیستند.
حکم جلب مهریه: شرایط صدور و اجرای آن
در صورتی که مرد توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد اما از آن امتناع کند یا پس از صدور حکم تقسیط، از پرداخت اقساط سرباز زند، زن می تواند درخواست صدور حکم جلب او را به دادگاه ارائه دهد. حکم جلب مهریه در شرایطی صادر می شود که:
- حکم قطعی پرداخت مهریه صادر شده باشد.
- اموالی از مرد برای توقیف و وصول مهریه یافت نشود یا اموال موجود کفاف مهریه را ندهد.
- مرد دادخواست اعسار نداده یا دادخواست اعسار او رد شده باشد.
- مهریه تا سقف ۱۱۰ سکه بهار آزادی یا معادل آن باشد. (برای مهریه های بالاتر از ۱۱۰ سکه، مرد فقط تا همین سقف جلب می شود و برای مازاد بر آن، حکم جلب صادر نمی گردد و زن باید از طریق توقیف اموال، مهریه را وصول کند.)
پس از صدور حکم جلب، مرد بازداشت می شود تا بدهی خود را پرداخت کند یا دادخواست اعسار ارائه دهد. بازداشت، ابزاری قانونی برای واداشتن مرد به ادای دین است و نه یک مجازات کیفری.
جرم فرار از دین (معاملات صوری):
یکی از شایع ترین اقداماتی که مردان برای عدم پرداخت مهریه انجام می دهند، «فرار از دین» از طریق انجام معاملات صوری است. این بدان معناست که مرد، پس از آگاهی از مطالبه مهریه یا حتی پیش از آن، اقدام به انتقال صوری اموال خود به نام افراد دیگر (مانند پدر، مادر، برادر یا دوستان) می کند تا خود را بی مال و معسر نشان دهد و از پرداخت مهریه فرار کند. قانون نسبت به این اقدام بسیار سخت گیرانه برخورد می کند.
توضیح کامل ماده ۲۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی:
بر اساس ماده ۲۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، هرگاه مدیون به قصد فرار از پرداخت دین، اموال خود را به دیگری منتقل کند به نحوی که باقی مانده اموال او برای پرداخت دین کافی نباشد، این عمل جرم محسوب می شود و مجازات هایی برای او و حتی برای منتقل الیه (کسی که مال به نام او منتقل شده) در نظر گرفته می شود.
نحوه اثبات معاملات صوری توسط زن:
اثبات صوری بودن معاملات، اغلب دشوار است و به دقت و جمع آوری قرائن و شواهد نیاز دارد. زن می تواند از طریق:
- زمان انجام معامله: اگر معامله پس از مطالبه مهریه یا در آستانه بروز اختلاف شدید زناشویی انجام شده باشد، قرینه ای بر صوری بودن آن است.
- عدم پرداخت ثمن (مبلغ معامله): اگر ثابت شود که خریدار، مبلغ واقعی را به مرد پرداخت نکرده است، این نشان دهنده صوری بودن معامله است.
- رابطه خویشاوندی نزدیک: انتقال اموال به نام نزدیکان درجه یک، در صورت عدم وجود دلایل موجه اقتصادی، می تواند قرینه ای برای صوری بودن باشد.
- ادامه بهره برداری مرد از مال: اگر مرد پس از انتقال مال، همچنان به صورت پنهانی از آن بهره برداری کند (مثلاً از خودروی منتقل شده استفاده کند یا در ملک منتقل شده سکونت داشته باشد)، می تواند دلیلی بر صوری بودن معامله باشد.
- استعلام از حساب های بانکی: بررسی گردش مالی مرد و فرد منتقل الیه می تواند به کشف ردوبدل نشدن مبالغ واقعی کمک کند.
با اثبات صوری بودن معامله، دادگاه حکم به ابطال معامله می دهد و اموال به نام مرد بازگردانده شده و قابل توقیف برای مهریه خواهند بود.
مجازات های قانونی برای مرد و انتقال گیرنده مال:
در صورت اثبات جرم فرار از دین، مجازات های زیر در انتظار مرد و منتقل الیه خواهد بود:
- برای مرد (مدیون): حبس تعزیری (معمولاً درجه شش)، یا جزای نقدی معادل نصف مبلغ مهریه، یا هر دو مجازات.
- برای منتقل الیه (کسی که مال به نام او منتقل شده): اگر ثابت شود که منتقل الیه از قصد مرد برای فرار از دین آگاه بوده و با او تبانی کرده است، در حکم شریک جرم محسوب می شود. در این صورت، عین مال (اگر موجود باشد) از او گرفته می شود و در صورت تلف یا انتقال مجدد مال، باید مثل یا قیمت آن را از اموال خود پرداخت کند.
راهکارهای قانونی زن برای کشف دارایی های پنهان مرد
زنان برای کشف دارایی های پنهان مرد می توانند از راهکارهای زیر استفاده کنند:
- استعلام از مراجع رسمی: درخواست استعلام از بانک ها (برای حساب های بانکی)، اداره ثبت اسناد (برای املاک و مستغلات)، راهنمایی و رانندگی (برای خودرو)، و سازمان بورس (برای سهام) از طریق دادگاه.
- تحقیق و جمع آوری اطلاعات: از طریق منابع غیررسمی، دوستان مشترک، همسایگان یا محل کار مرد می توان اطلاعاتی در مورد دارایی های پنهان او به دست آورد.
- معرفی به دادگاه: هرگونه اطلاعاتی که زن در مورد دارایی های پنهان مرد به دست می آورد، می تواند به دادگاه ارائه دهد تا مورد بررسی قرار گیرد.
این فرآیندها به زن کمک می کند تا در صورت اگر مرد مهریه ندهد، بتواند از حقوق خود دفاع کند و دین خود را وصول نماید.
پاسخ به سوالات متداول و باورهای غلط پیرامون مهریه
در جامعه، باورها و سوالات متعددی درباره مهریه وجود دارد که گاهی با واقعیت های قانونی تفاوت دارد. روشن سازی این موارد می تواند به زوجین در درک بهتر حقوق و تکالیف خود کمک کند و از سوءتفاهم ها و اختلافات پیشگیری نماید.
آیا خیانت زن (روابط نامشروع یا زنا) باعث عدم تعلق مهریه می شود؟
یکی از شایع ترین باورهای غلط این است که اگر زن خیانت کند یا مرتکب روابط نامشروع شود، حق مهریه او ساقط می شود. این تصور به هیچ وجه صحیح نیست. در نظام حقوقی ایران، مهریه یک حق مستقل و ذاتی برای زن است که با جاری شدن عقد به مالکیت او درمی آید. خیانت زن، هرچند یک عمل ناپسند و در مواردی جرم محسوب می شود و می تواند منجر به طلاق شود، اما تأثیری بر حق او نسبت به دریافت مهریه ندارد. بنابراین، حتی در صورت اثبات خیانت زن، مرد همچنان موظف به پرداخت مهریه او خواهد بود.
آیا زن ناشزه (عدم تمکین) مهریه می گیرد؟
ناشزه به زنی گفته می شود که از وظایف زناشویی خود (به ویژه تمکین خاص و عام) بدون عذر موجه سرباز می زند. اگرچه عدم تمکین زن باعث می شود که نفقه به او تعلق نگیرد و مرد می تواند درخواست ازدواج مجدد دهد، اما این امر تأثیری بر حق مهریه او ندارد. مهریه همچنان بر ذمه مرد است و زن ناشزه نیز می تواند مهریه خود را مطالبه کند. حق مهریه، تنها در موارد بسیار خاص و محدودی که پیش تر ذکر شد (مانند باطل بودن عقد یا فسخ نکاح قبل از نزدیکی) ساقط می شود و ناشزه بودن جزو این موارد نیست.
تأثیر ازدواج مجدد زن بر مهریه
برخی این تصور را دارند که اگر زن پس از طلاق، مجدداً ازدواج کند، حق مهریه او از ازدواج قبلی از بین می رود. این نیز یک باور غلط است. مهریه یک دین است که با وقوع عقد بر ذمه مرد قرار گرفته و پس از طلاق، این دین همچنان پابرجاست تا زمانی که به طور کامل پرداخت شود. ازدواج مجدد زن پس از طلاق، هیچ تأثیری بر حق او برای مطالبه و دریافت مهریه از همسر سابق خود ندارد. مهریه یک حق مالی است که زن مالک آن شده و مانند هر مال دیگری، مالکیت آن با ازدواج مجدد از بین نمی رود.
آیا مهریه در طلاق توافقی هم باید پرداخت شود؟
در طلاق توافقی، زوجین با یکدیگر بر سر تمامی مسائل مربوط به جدایی، از جمله مهریه، نفقه، حضانت فرزندان و… توافق می کنند. این توافق می تواند شامل این باشد که زن تمام مهریه خود را دریافت کند، بخشی از آن را ببخشد، یا حتی تمامی آن را در قبال طلاق ببخشد (که در این صورت طلاق از نوع خلع یا مبارات خواهد بود). بنابراین، پرداخت مهریه در طلاق توافقی بستگی کامل به توافق طرفین دارد. اگر توافق بر پرداخت باشد، باید پرداخت شود و اگر بر بخشش باشد، زن آن را نخواهد گرفت.
آیا مهریه به ورثه زن فوت شده تعلق می گیرد؟
همانطور که مهریه یک دین بر ذمه مرد است، پس از فوت زن نیز این حق از بین نمی رود. اگر زن فوت کند و مهریه او به طور کامل پرداخت نشده باشد، ورثه قانونی زن (پدر و مادر، همسر، فرزندان) می توانند مهریه او را از مرد مطالبه کنند. این مطالبه بر اساس قوانین ارث صورت می گیرد و مهریه جزو اموال متوفی محسوب شده و بین ورثه تقسیم خواهد شد.
چه تفاوتی بین مهرالمثل و مهریه عادی (مهرالمسمی) وجود دارد؟
برای درک بهتر تفاوت های کلیدی میان مهرالمثل و مهریه عادی، جدول زیر می تواند بسیار مفید باشد. این دو مفهوم، اگرچه هر دو به تعهد مالی مرد در برابر زن اشاره دارند، اما در مبنا، زمان تعیین و شرایط استحقاق، کاملاً متفاوت عمل می کنند. در تجربه یک پرونده حقوقی، شناخت دقیق این تفاوت ها می تواند مسیر رسیدگی و نتیجه را تغییر دهد.
عنوان | مهریه عادی (مهرالمسمی) | مهرالمثل |
---|---|---|
تعریف | مهریه ای که هنگام عقد با توافق صریح و مشخص زن و مرد تعیین می شود و در سند ازدواج درج می گردد. | مهریه ای که در عقد ذکر نشده یا عقد باطل بوده و پس از نزدیکی، دادگاه با توجه به شأن و وضعیت زن آن را تعیین می کند. |
زمان تعیین | همزمان با عقد نکاح و با توافق طرفین. | پس از عقد و معمولاً بعد از نزدیکی (در صورت عدم تعیین مهریه در عقد صحیح) یا پس از نزدیکی در عقد باطل. |
مبنا و معیار | بر اساس توافق آزادانه و اراده طرفین. | بر اساس موقعیت خانوادگی، سن، تحصیلات، وضعیت مالی زن، شأن اجتماعی او و عرف جامعه. |
نوع عقد | اغلب در عقد دائم و موقت صحیح. | معمولاً در عقد دائم بدون مهریه (در صورت نزدیکی) یا در عقد باطل (در صورت نزدیکی). |
لزوم رضایت طرفین | با رضایت کامل و آگاهانه زن و مرد مشخص می شود. | بدون نیاز به توافق قبلی، توسط دادگاه تعیین می شود. |
امکان تغییر بعد از عقد | تنها با توافق دو طرف ممکن است (مثلاً با بخشش یا صلح). | با رأی دادگاه و بدون نیاز به توافق طرفین تغییر می کند یا تعیین می شود. |
شرایط استحقاق | زن پس از عقد و نزدیکی (یا حتی بدون نزدیکی در صورت طلاق قبل از نزدیکی، مستحق نصف مهریه است) حق دریافت کامل یا نصف آن را دارد. | فقط اگر نزدیکی انجام شده باشد، قابل مطالبه است. در صورت عدم نزدیکی، حتی اگر عقد صحیح باشد و مهریه ذکر نشده باشد، مهرالمثل تعلق نمی گیرد. |
نتیجه گیری
مسئله «اگر مرد مهریه ندهد»، جنبه های حقوقی و اجتماعی پیچیده ای دارد که درک صحیح آن ها برای تمامی افراد درگیر در مسائل خانوادگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطور که بررسی شد، مهریه به عنوان یک دین شرعی و قانونی بر ذمه مرد، در اکثر موارد یک حق ثابت برای زن محسوب می شود که با وقوع عقد به مالکیت او درمی آید. با این حال، استثنائاتی وجود دارد که مرد را از پرداخت کامل یا بخشی از مهریه معاف می کند؛ از جمله باطل بودن عقد ازدواج، فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی و تعیین مهریه، فسخ نکاح به دلیل عیوب خاص پیش از نزدیکی، یا بخشیدن مهریه توسط خود زن در قالب عقود مشخصی مانند ابراء یا در طلاق های خلع و مبارات. حتی در مواردی که مرد توانایی پرداخت یکجای مهریه را ندارد، قانون راهکارهای حمایتی مانند دادخواست اعسار و تقسیط مهریه را پیش بینی کرده است تا ادای دین به صورت متناسب با وضعیت مالی او صورت گیرد.
از سوی دیگر، در صورت امتناع مرد از پرداخت مهریه با وجود تمکن مالی، زن می تواند از طریق مسیرهای قانونی همچون اجرای ثبت یا دادگاه، اقدام به مطالبه و توقیف اموال او کند. جرم فرار از دین از طریق معاملات صوری نیز از جمله مواردی است که قانون با آن به شدت برخورد کرده و پیامدهای حقوقی و کیفری برای مرتکبان آن در نظر گرفته است. آگاهی از این قوانین، به زنان در کشف دارایی های پنهان مرد و به مردان در مدیریت صحیح تعهدات مالی خود کمک می کند. در نهایت، باید به این نکته مهم توجه داشت که باورهای غلطی نظیر عدم تعلق مهریه به زن خیانت کار یا زن ناشزه، از نظر قانونی فاقد اعتبار است. مهریه، در اغلب موارد، حقی پایدار و مستقل از رفتار زن است و حتی ازدواج مجدد زن یا فوت او، این حق را از بین نمی برد. این پیچیدگی ها نشان می دهد که مواجهه با پرونده های مهریه، نیازمند آگاهی کامل از قوانین و در بسیاری از موارد، مشاوره با وکلای متخصص است تا از بروز ضرر و زیان های جبران ناپذیر جلوگیری شود و حقوق هر دو طرف به شیوه ای عادلانه و قانونی احقاق یابد.
سلب مسئولیت حقوقی: محتوای ارائه شده در این مقاله صرفاً جنبه اطلاع رسانی دارد و به هیچ عنوان نباید جایگزین مشاوره حقوقی تخصصی با وکیل دادگستری شود. هر پرونده حقوقی شرایط خاص خود را دارد و قبل از هرگونه اقدام قانونی، مشورت با وکیل متخصص ضروری است.