خلاصه کتاب تجلی جلال و جمال محمود شاهرخی | جامع و کامل

خلاصه کتاب تجلی جلال و جمال ( نویسنده محمود شاهرخی )

کتاب «تجلی جلال و جمال» اثر محمود شاهرخی (جذبه)، دریچه ای است رو به گستره بی انتهای فضایل امام حسین (ع) که با نثری دلنشین، عمق معنای کرامت و ایثار حسینی را به جان مخاطب می نشاند و او را با خود به تماشای جلوه های الهی وجود آن حضرت می برد. این اثر، بیش از یک کتاب، سفری است در ابعاد معنوی قیام و شخصیت سومین پیشوای شیعیان.

در هر برهه از تاریخ، هستند قلوب بیدار و قلم هایی که در ستایش وجودهای متعالی، چون چشمه ای زلال جاری می شوند و جان های تشنه را سیراب می کنند. در میان این جلوه ها، نام محمود شاهرخی، متخلص به «جذبه»، در سپهر ادبیات آیینی معاصر ایران، چون ستاره ای درخشان می درخشد. او با قلمی شوریده و دلی سرشار از ارادت، آثار گرانبهایی را به یادگار گذاشته که هر کدام، گویی قطره ای از اقیانوس بی کران عشق و معرفت را به خواننده ارزانی می دارد. در این میان، کتاب «تجلی جلال و جمال» اثری است که به راستی از دل برخاسته و بر دل می نشیند، چرا که به شیوه ای بدیع و با نثری فاخر و در عین حال صمیمی، به تبیین فضائل و کرامات حضرت اباعبدالله الحسین (ع) می پردازد. این مقاله، به قصد گشودن افق های جدیدی از درک این اثر ارزشمند، به ارائه خلاصه ای جامع، تحلیلی و عمیق از آن پرداخته تا خواننده پیش از غرق شدن در متن اصلی، با ابعاد معنوی و ادبی آن آشنا شود.

درباره نویسنده: محمود شاهرخی (جذبه)؛ ادیب آیینی عصر ما

محمود شاهرخی، که ادبیات فارسی او را با تخلص دلنشین «جذبه» می شناسد، یکی از چهره های ماندگار و تأثیرگذار در حوزه شعر و نثر آیینی معاصر ایران به شمار می آید. او که در سال ۱۳۰۶ در بم متولد شد، زندگی پربار خود را وقف سرودن و نگارش در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) کرد و تا زمان درگذشتش در سال ۱۳۸۸، میراثی غنی از آثار ادبی را از خود به جا گذاشت.

شاهرخی، با تسلطی عمیق بر ادبیات فارسی، قرآن کریم و متون دینی، توانست پلی مستحکم میان سنت های ادبی کهن و نیازهای زبانی و معنایی روزگار خود بنا کند. آثار او سرشار از ارادت خالصانه، بینش عرفانی و ذوق هنری است که در هم آمیخته و کلام او را به روحی تازه مبدل ساخته است. تخلص «جذبه» خود گواه بر این حقیقت است؛ «جذبه» به معنای کشش و جاذبه درونی است که انسان را به سوی حق و حقیقت می کشاند. این تخلص نه تنها بیانگر شور و اشتیاق درونی نویسنده به معبود و اولیاء اوست، بلکه نشان دهنده توانایی او در جذب مخاطب به سوی مضامین متعالی و معنوی است. قلم او توانایی داشت تا با زبانی شیوا و گیرا، خواننده را مجذوب و مسحور خود کند و او را به ورای واژه ها و مفاهیم ظاهری ببرد.

شاهرخی تنها به نوشتن شعر اکتفا نکرد، بلکه در قالب نثر نیز آثار درخشانی آفرید که «تجلی جلال و جمال» نمونه ای شاخص از این توانایی است. او با استفاده از زبان فاخر، تشبیهات بدیع و استعارات عمیق، توانست مفاهیم بلند دینی و عرفانی را به گونه ای عرضه کند که هم برای اهل فن عمیق و پرمایه باشد و هم برای عموم مردم دلنشین و تأثیرگذار. دیگر آثار او نیز که غالباً حول محور اهل بیت (ع) می گردید، جایگاه او را به عنوان یکی از ستایشگران حقیقی و هنرمند در ادبیات آیینی تثبیت کرده است.

معرفی اجمالی و جایگاه «تجلی جلال و جمال»

کتاب «تجلی جلال و جمال» یکی از نفیس ترین آثار محمود شاهرخی است که در قالب ادبیات آیینی، گنجینه ای از معارف و فضائل امام حسین (ع) را به رشته تحریر درآورده است. این کتاب، که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده، با رویکردی خاص و زبانی ممتاز، مخاطب را به سفری روحانی در ابعاد بی کران شخصیت اباعبدالله الحسین (ع) دعوت می کند. ژانر این اثر را می توان ترکیبی از نثر ادبی، اشارات شاعرانه و حتی پاره ای از اشعار دانست که در هم تنیده شده و متنی آهنگین و دلنشین را پدید آورده است.

موضوع اصلی کتاب، بازنمایی جلال، جمال، کرامات و ابعاد عرفانی وجود امام حسین (ع) است. شاهرخی با نثری عاشقانه و الهی، تصویری بی بدیل از آن حضرت ارائه می دهد که در آن، هر ویژگی و کرامت امام، به جلوه ای از صفات الهی پیوند می خورد. این کتاب تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه وجود امام حسین (ع)، خود آینه ای تمام نما از حقایق الهی است و در سیره و زندگی او، می توان بازتاب عظمت و رحمت پروردگار را مشاهده کرد. هدف نویسنده تنها شرح وقایع تاریخی نیست، بلکه غرق شدن در اقیانوس بی انتهای فضایل معنوی و عرفانی است که از وجود مقدس امام سرچشمه می گیرد.

«تجلی جلال و جمال» در گستره ادبیات عاشورایی و آیینی، جایگاهی ویژه دارد. در حالی که بسیاری از آثار به شرح واقعه کربلا یا بیان روایات تاریخی می پردازند، این کتاب با رویکردی عمیق تر، به جنبه های باطنی و عرفانی مقام امام حسین (ع) توجه می کند. این اثر به مخاطب کمک می کند تا فراتر از عزاداری های صرف، به درک عمیق تری از پیام عاشورا و عظمت روحی امام دست یابد. سال انتشار کتاب (۱۳۸۸) و انتخاب ناشر معتبری چون سوره مهر، نشان از اهمیت و کیفیت بالای این اثر دارد و آن را به مرجعی ارزشمند برای علاقه مندان به ادبیات عرفانی و شیعی تبدیل کرده است.

خلاصه تفصیلی و تحلیلی فصول کتاب تجلی جلال و جمال

کتاب «تجلی جلال و جمال» همچون یک باغ پر میوه از معرفت، خواننده را به گشت و گذار در دوازده فصل دعوت می کند که هر کدام به گونه ای خاص، ابعادی از عظمت وجودی امام حسین (ع) را روشن می سازد. این بخش، به تفصیل و با روایتی تحلیلی، محتوای هر فصل را شرح می دهد تا عمق پیام های نویسنده آشکار گردد.

وصف رخساره خورشید

در این فصل، شاهرخی با بیانی شاعرانه، امام حسین (ع) را به خورشید تابان هدایت و نور الهی تشبیه می کند. او به توصیف رخسار معنوی امام می پردازد، نه سیمای ظاهری اش. اینجا، منظور از رخسار، مجموعه فضائل، کرامات، علم و معرفتی است که از وجود امام ساطع می شود و راه حقیقت را برای گمگشتگان روشن می سازد. این فصل، گویی دعوتنامه ای است به تماشای نورانیت وجودی آن حضرت که هم هدایت گر است و هم جان ها را گرمی می بخشد. خواننده در این بخش، عظمت و شکوه ذاتی امام را در می یابد و احساس می کند که در برابر تابشی بی مانند قرار گرفته است.

ورای حد تقریر است

این بخش، به جنبه های بی کران و وصف ناپذیر شخصیت و مقام امام حسین (ع) اشاره می کند. شاهرخی با زبانی ادبی و عرفانی، از ورای کلمات سخن می گوید و به خواننده القاء می کند که مرتبه امام آنچنان بلند و رفیع است که در قالب هیچ بیان و تقریری نمی گنجد. او می کوشد تا نهایت عجز بشر را در توصیف کامل وجود آن حضرت نشان دهد و اوج مقام ولایت و امامت را در امام حسین (ع) ترسیم کند. درک این فصل، خواننده را به نوعی حیرت و تعظیم در برابر عظمت الهی می کشاند که در وجود امام متجلی شده است.

فیض حضور

در «فیض حضور»، نویسنده به چگونگی حضور معنوی و برکت بخش امام حسین (ع) در زندگی انسان ها می پردازد. این فصل، حکایت از آن دارد که حتی پس از قرن ها، وجود مبارک امام، منشأ فیض و رحمت برای عالمیان است. او تنها یک شخصیت تاریخی نیست، بلکه حضورش حی و دائمی است و هرگاه دلی با او پیوند بخورد، از برکات و کراماتش بهره مند می شود. ارتباط این حضور با رحمت و کرامت الهی، محور اصلی این بخش است که نشان می دهد امام، کانال ارتباطی با فیض بیکران الهی است و حضورش، تضمین کننده امید و رستگاری است.

کوکب هدایت

نقش امام حسین (ع) به عنوان ستاره ای درخشان و راهنما در تاریکی های جهل و گمراهی، مضمون اصلی «کوکب هدایت» است. در این فصل، شاهرخی مسیر هدایت حسینی را با تمام ویژگی هایش ترسیم می کند: مسیری که با عشق، ایثار و شهادت مزین شده و نه تنها به سعادت دنیوی که به فلاح اخروی می انجامد. امام، همچون ستاره قطبی، رهگشای راه گمشدگان در دریای متلاطم دنیاست و هر کس خود را به او بسپارد، به ساحل نجات خواهد رسید. خواننده در این بخش، احساس می کند که دست یاری گری او را به سوی حقیقت می کشاند.

تو خود چه آیتی

این فصل، به شرح امام حسین (ع) به عنوان آیه ای عظیم از آیات خداوند و نشانه ای آشکار از عظمت و قدرت الهی می پردازد. نویسنده با زبانی متأثرکننده، نشان می دهد که چگونه هر جنبه ای از وجود امام، از ولادت تا شهادت، گواهی بر حقانیت و قدرت پروردگار است. امام حسین (ع) خود، تبلور صفات کمال الهی است و مشاهده سلوک و ایثار او، به منزله مشاهده نمادهای عظمت الهی است. این بخش، خواننده را به تأمل در عمق معنای ولایت و نشانه های روشن آن در وجود امام دعوت می کند.

نومید مباش که حسین، آیت جلال و جمال خداوند و آیینه تمام نمای تجلی ذات حق، دستگیر هر بینوا و پذیرای هر درمانده است و «هیچ خواهنده از این در نرود بی مقصود.» او خورشید فروزان آسمان فتوت است.

آیینه جلال

«آیینه جلال»، به تحلیل چگونگی بازتاب صفات جلال الهی (عظمت، قدرت، هیبت) در وجود و سلوک امام حسین (ع) اختصاص دارد. شاهرخی در این فصل، به خواننده نشان می دهد که چگونه امام در اوج صلابت و ایستادگی در برابر ظلم، مظهر جلال خدا می شود. کربلا، صحنه نمایش جلال الهی در وجود حسینی است؛ جایی که قدرت حق در برابر باطل می ایستد و عظمت الهی در اوج مظلومیت تجلی می یابد. این فصل، به خواننده احساس اقتدار و تکیه بر قدرتی لایزال را القا می کند که در وجود امام حسین (ع) نمود یافته است.

کیمیای مراد

در این بخش، امام حسین (ع) به کیمیایی تشبیه می شود که دل ها را متحول و به مقصود اصلی وجود می رساند. نویسنده تبیین می کند که چگونه از طریق عشق و تبعیت از امام حسین (ع)، می توان به کمال انسانی و رضای الهی دست یافت. او کیمیایی است که مس وجود انسان را به زر ناب تبدیل می کند و دل های زنگار گرفته را جلا می بخشد. «کیمیای مراد»، راه رسیدن به خواسته های حقیقی و معنوی را از مسیر امام حسین (ع) نشان می دهد و به خواننده امید می دهد که با پیروی از او، به غایت مقصود خود دست خواهد یافت.

با شاهد مقصود

این فصل به لحظات وصال و درک حقیقت نهایی از طریق راه و مرام امام حسین (ع) می پردازد. «شاهد مقصود» در اینجا، نمادی از هدف نهایی خلقت، یعنی تقرب به خدا و رسیدن به کمال مطلق است. شاهرخی با نثری تأثیرگذار، چگونگی رسیدن به این شاهد مقصود را از طریق فداکاری و ایثار در راه حسین (ع) شرح می دهد. این بخش، به خواننده احساس رسیدن به اوج معنویت و درک عمیق ترین حقایق هستی را می بخشد و او را به سوی تجربه ای از وصال الهی رهنمون می سازد.

سفینه نجات

«سفینه نجات» بر نقش بی بدیل امام حسین (ع) به عنوان کشتی نجات در اقیانوس پر تلاطم دنیا و طوفان های گمراهی تأکید می کند. نویسنده به خوبی ترسیم می کند که در این دنیای پر از فتن و امواج سرکش، تنها کشتی حسین (ع) است که می تواند انسان را از غرقاب نجات دهد و به ساحل امن رستگاری برساند. این فصل، به خواننده حس امنیت، امید و تکیه بر پناهگاهی مستحکم را می دهد و او را به سوی این سفینه هدایت می کند تا از خطرها رها شود و به آرامش برسد.

بر آستان جانان

«بر آستان جانان»، به بررسی ابعاد ارادت، تواضع و خاکساری در برابر مقام والای امام حسین (ع) و در نهایت آستان الهی می پردازد. این فصل، به معنای تسلیم مطلق در برابر خواست و اراده الهی است که در وجود امام تجلی یافته است. شاهرخی با نثری که بوی دلدادگی و فروتنی می دهد، خواننده را به سجده بر خاک آستان این جانان دعوت می کند و اوج عاشقی و بندگی را در این تواضع به نمایش می گذارد. خواننده در این بخش، احساس عشق و دلدادگی عمیق به امام و از طریق او به خداوند را تجربه می کند.

ترک مراد

مفهوم رهایی از خواسته های نفسانی، فداکاری و ایثار در راه خدا با الگوگیری از امام حسین (ع)، محور اصلی «ترک مراد» است. این فصل به معنای گذشتن از خود، خواسته های شخصی و تعلقات دنیوی است تا به حقیقت والاتری دست یابیم. نویسنده نشان می دهد که چگونه امام حسین (ع) با ترک همه تعلقات و فدا کردن جان و مال خود، اوج ترک مراد را به نمایش گذاشت و این راهی است برای هر انسان سالکی که می خواهد به قرب الهی برسد. این بخش، خواننده را به فداکاری و ایثار تشویق می کند و ارزش های والای انسانی را در مسیر عشق به خدا نشان می دهد.

این شرح بی نهایت

«این شرح بی نهایت» فصل پایانی کتاب است که به جمع بندی و اشاره به بی کرانگی فضائل و مقامات امام حسین (ع) می پردازد که در قالب کلمات و بیان نمی گنجد. شاهرخی در این قسمت، اعتراف می کند که هر آنچه در این کتاب آمده، تنها قطره ای از دریای بیکران عظمت امام حسین (ع) است و شرح کامل وجود او، فراتر از توان هر قلم و بیانی است. این فصل، با یک پیام نهایی از عظمت و جاودانگی راه امام، کتاب را به پایان می رساند و خواننده را با حسی از اعجاب و احترام به این شخصیت بی بدیل، تنها می گذارد تا خود به تفکر و جستجو ادامه دهد.

سبک نگارش و ویژگی های ادبی کتاب تجلی جلال و جمال

«تجلی جلال و جمال» تنها به دلیل محتوای غنی و عرفانی اش ارزشمند نیست، بلکه سبک نگارش خاص و ویژگی های ادبی منحصر به فرد آن نیز به این اثر جلوه ای بی بدیل بخشیده است. محمود شاهرخی، با تکیه بر ذوق سرشار و تسلط عمیق بر ادبیات فارسی، نثری خلق کرده که همچون پلی، مخاطب را از دنیای کلمات به پهنه معانی والای معنوی رهنمون می شود.

یکی از برجسته ترین ویژگی های این کتاب، زبان فاخر، آهنگین و شاعرانه نثر شاهرخی است. او جملات را به گونه ای می آراید که گویی هر کلمه، نت موسیقی و هر عبارت، قطعه ای از یک سمفونی دلنشین است. این آهنگین بودن، علاوه بر زیبایی ظاهری، به عمق معنایی کلام نیز می افزاید و تأثیری شگرف بر روح و روان خواننده می گذارد. خواننده در حین مطالعه، نه تنها با ذهن خود درگیر می شود، بلکه جانش نیز با ضرباهنگ واژه ها به اهتزاز در می آید.

نویسنده به کرات از آرایه های ادبی چون تشبیهات بدیع، استعارات عمیق و تمثیلات روشنگر بهره می گیرد. این آرایه ها، مفاهیم انتزاعی و معنوی را ملموس تر و قابل فهم تر می سازد. به عنوان مثال، تشبیه امام به «خورشید» یا «سفینه نجات»، تصاویری زنده و ماندگار در ذهن مخاطب ایجاد می کند که فراتر از یک توصیف ساده است. این شگرد ادبی، به متن حالتی عمیق و چندلایه می بخشد و امکان تأویل و تعمق بیشتر را فراهم می آورد.

لحن کتاب، عرفانی، عاشقانه و توأم با ادب و احترام است. شاهرخی با قلبی آکنده از ارادت و عشقی عمیق به امام حسین (ع)، قلم می زند. این عشق و احترام، در تمام کلمات او جاری است و خواننده نیز این حس را به وضوح دریافت می کند. این لحن صمیمی و در عین حال متعالی، حس همراهی و نزدیکی با خواننده ایجاد می کند و او را به شریک شدن در این تجربه معنوی دعوت می نماید. روایت، زنده و توصیفی است و مخاطب احساس می کند خود نیز در حال تجربه این داستان عمیق معنوی است.

تأثیرپذیری از متون دینی و ادبی کهن، به ویژه قرآن کریم، نهج البلاغه و اشعار کلاسیک فارسی، در کلام شاهرخی مشهود است. او با هوشمندی، عبارات، مفاهیم و حتی ساختارهای زبانی این متون را در نوشته های خود به کار می گیرد، بدون آنکه اصالت کلام خودش را از دست بدهد. این امر، به متن غنای بیشتری بخشیده و آن را از نظر ادبی و معنوی قوی تر ساخته است.

در نهایت، تأثیر کلمات و جملات بر روح و روان خواننده، از دیگر ویژگی های بارز این کتاب است. «تجلی جلال و جمال» تنها یک اثر خواندنی نیست، بلکه متنی تأثیرگذار است که می تواند روح را پالایش داده، ایمان را تقویت کند و شور و شوقی عمیق برای شناخت بیشتر اهل بیت (ع) در دل خواننده ایجاد نماید. این کتاب، اثری است که نه تنها خوانده می شود، بلکه تجربه می گردد.

اهمیت و جایگاه کتاب در ادبیات آیینی معاصر

کتاب «تجلی جلال و جمال» اثر محمود شاهرخی (جذبه) نه تنها در زمره آثار برجسته ادبیات آیینی قرار می گیرد، بلکه به دلیل عمق محتوایی، زیبایی های ادبی و رویکرد منحصر به فردش، جایگاهی ماندگار در ادبیات معاصر ایران کسب کرده است. این اثر فراتر از یک مجموعه از فضایل، به منزله یک راهنما و الهام بخش معنوی عمل می کند.

یکی از دلایل اصلی ماندگاری و اهمیت این کتاب، ارائه تصویری جامع و چندوجهی از امام حسین (ع) است. در حالی که بسیاری از متون آیینی به شرح وقایع کربلا یا بیان احادیث می پردازند، «تجلی جلال و جمال» با تمرکز بر ابعاد عرفانی، فلسفی و معنوی وجود امام، خواننده را به درک عمیق تری از پیام و جایگاه آن حضرت دعوت می کند. این کتاب، امام حسین (ع) را نه تنها به عنوان یک قهرمان تاریخی، بلکه به مثابه یک آینه تمام نمای صفات الهی، یک راهبر معنوی و یک کیمیای وجودی معرفی می کند که می تواند جان ها را متحول سازد.

ارزش های معنوی، اخلاقی و فرهنگی که این کتاب به جامعه عرضه می کند، بی شمار است. «تجلی جلال و جمال» به ترویج فرهنگ عاشورا نه به عنوان صرفاً یک واقعه تاریخی غم انگیز، بلکه به عنوان یک مکتب تربیتی و الهام بخش برای زندگی می پردازد. این اثر، خواننده را به تأمل در مفاهیمی چون ایثار، فداکاری، عشق الهی، ایستادگی در برابر ظلم و تسلیم در برابر اراده حق فرامی خواند. اینها ارزش هایی هستند که برای هر جامعه ای، به ویژه جامعه اسلامی، حیاتی و سازنده محسوب می شوند.

این کتاب نقش مهمی در غنای ادبیات آیینی معاصر داشته است. محمود شاهرخی با استفاده از زبانی فاخر اما قابل فهم و بهره گیری هوشمندانه از صنایع ادبی، توانسته است نمونه ای عالی از نثر آیینی را ارائه دهد که هم اهل فن را به تحسین وا می دارد و هم عموم مردم را تحت تأثیر قرار می دهد. سبک نگارش او، الگویی برای نویسندگان و شاعران بعدی در این حوزه بوده و نشان داده است که چگونه می توان با حفظ اصالت ادبی و عمق معنوی، به تولید آثاری دلنشین و تأثیرگذار پرداخت.

به طور خلاصه، «تجلی جلال و جمال» نه تنها یک کتاب در مورد امام حسین (ع) است، بلکه خود تجلی گاه عشقی عمیق و معرفتی والا به آن حضرت است. این کتاب به عنوان یک مرجع معتبر برای شناخت ابعاد عرفانی قیام امام حسین (ع) و تأثیری شگرف بر روح و جان خوانندگانش می گذارد و به همین دلیل، جایگاهی ویژه و ماندگار در ادبیات آیینی معاصر ایران دارد.

بریده ای از متن کتاب

ای حسین، ای جوهر کرامت و ای تجسم لطف و رحمت، ای خورشید فروزان آسمان فتوت، بر این بنده بی مقدار به عین عنایت نگر و چونان سلیمان پذیرای هدیه این کمترین باش. زیرا: به هر دو کون سر آستین برافشاند، چو «جذبه» سجده بر آن خاک آستان دارد.

نتیجه گیری و پیام پایانی

در فراز و فرود صفحات کتاب «تجلی جلال و جمال»، خواننده با نثری دلنشین و بیانی شورانگیز، به عمق اقیانوس بیکران فضائل امام حسین (ع) سفر می کند. محمود شاهرخی با تخلص جذبه، این اثر را نه تنها به عنوان یک خلاصه از فضائل، بلکه به مثابه تجلی گاهی از عشق و معرفت به ساحت مقدس آن حضرت، به نگارش درآورده است. این کتاب نشان می دهد که چگونه امام حسین (ع) در هر جنبه از وجود خود، آینه ای برای بازتاب جلال و جمال الهی است و راه او، راهی است به سوی کمال، ایثار و رستگاری.

پیام اصلی کتاب، فراتر از روایت تاریخی، دعوت به درک عمیق تر از جایگاه امام حسین (ع) به عنوان یک منبع لایزال فیض، هدایت و کرامت است. شاهرخی با قلمی که بوی دلدادگی می دهد، از خواننده می خواهد تا نگاهی فراتر از ظواهر داشته باشد و به باطن عظیم و عرفانی این وجود مقدس بپردازد. هر فصل از این کتاب، گویی دریچه ای به سوی یکی از ابعاد این عظمت بی کران است، از رخسار خورشیدگونه اش گرفته تا نقش بی بدیلش به عنوان سفینه نجات.

کتاب «تجلی جلال و جمال (نویسنده محمود شاهرخی)» با نثری ادبی و الهام بخش، توانسته است پیوندی عمیق میان دل خواننده و ساحت قدسی امام حسین (ع) برقرار سازد. این اثر به ما یادآوری می کند که حسین (ع) تنها متعلق به یک برهه تاریخی نیست، بلکه حضورش جاودانه است و فیضش تا ابد جاری. برای آنانی که می خواهند از عمق این دریای معرفت سیراب شوند و با چشم دل به تماشای جلوه های بی نهایت جلال و جمال الهی در وجود امام بنشینند، مطالعه کامل این کتاب، تجربه ای بی مانند و روشنگر خواهد بود. این اثر، گنجینه ای است که با هر بار ورق زدن آن، درسی تازه از عشق، ایثار و بندگی آموخته می شود و مسیر زندگی را با نوری از معرفت حسینی روشن می سازد.

دکمه بازگشت به بالا