آیا قصد سرمایه گذاری دارید و نمیدانید که از کجا شروع کنید؟ تجربهی خوبی از این امر در گذشته داشتید؟ این مقالهی کاربردی کمی متفاوت از مقالات قبلی است. قصد داریم بیشتر در ارتباط با این ذخیرهی پول به شکل درست صحبت کنیم. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
از نظر درآمدی در چه جایگاهی قرار دارید؟
رابرت کیوساکی: «همه افرادی که درآمد دارند در یکی از این چهار حوزه درآمد قرار دارند. به نوعی حقوق افراد از چهار طریق تامین میشود افراد یا حقوق بگیر هستند یا خویش فرما هستید یعنی برای شخصی کار میکنند یا اینکه جز کارآفرینان هستند یا گروه سرمایه گذاران که از سه گروه دیگر بیشتر است. رابرت کیوساکی میگوید برای اینکه بتوانید ثروتمند بشوید در دسته سرمایهگذاران قرار بگیرید. معتقدم همه افراد نمیتوانند برای خودشان خویشفرما بشوند همه افراد نمیتوانند سبک و کار خودشان را راه بندازند.
اصلاً چنین چیزی امکانپذیر نیست بعضیها رو حیاتشان به حقوق بگیری است. در هر کدام از این چهار حوزه که باشید باید بتوانید به عنوان یک سرمایه گذار هم فعالیت کنید یعنی نگاهتان این طور باشد که من حقوق بگیر من کارآفرین شغل اولم سرمایهگذاری است و شغل دوم این است که انجام میدهم.
با سرمایه گذاری درست به فرا موفقیت برسید!
همه افرادی که میخواهند به موفقیتهای مالی برسند. به نوعی به جایگاهی بالاتر از تعریف موفقیت که مد نظر دیگران است دست پیدا کنند. یعنی اگر در اطرافیان خریدن سمند، پراید، آپارتمان موفقیت محسوب میشود شما بنز بخریید. ویلای ایدهآل بخرید و مرزهای موفقیت را بشکنید. در این صورت به فرا موفقیت خواهید رسید
برای رسیدن به فرا موفقیت کسب و کار پر از پول نمیتواند به شما کمکی بکند سرمایه گذاری هوشمندانه کمک میکند. پس شغل اولتان را سرمایه گذاری انتخاب کنید و به عنوان چیزی که میخواهی برای آن احساس مفید و اثربخش داشته باشید این کاری که انجام میدهید را با را با عشق انجام دهید. اگر این نکته را باور کنید میتوانید در مسیر فرا موفقیت قرار بگیرید. در ادامه تکنیکهایی به شما ارائه میدهیم که در ذخیرهی پول به روش درست موفق باشید. اما قبل از آن انواع کاسبها را به شما معرفی میکنیم.
انواع کاسبها
اشاره کردیم که منابع درآمدی افراد از کجا میتواند باشد. حقوق بگیر، خویشفرما، کارآفرین و در هر صورتی میتوانند سرمایه گذار هم باشند.
کسانی که خویش فرم هستند
درآمد کسب میکنند و به چهار گروه تقسیم میشوند.
۱٫ کاسبهای بدبخت
اصلاً کاسبی بلد نیستند. اصلا بلد نیستند خوب پول در بیاورند. اصلا بلد نیستند کاری کنند که کسب و کارشان چرخش خوب بچرخد و درآمد خوبی برایشان داشته باشد. کاسب بدبخت باید در سه حوزه آموزش ببینند:
آموزش در زمینههای عمومی کسب و کار
مثل بازاریابی و فروش، مدیریت منابع انسانی و مدیریت مالی کسب و کار. این موارد عمومی هستند که در هر کسب و کاری و هر صنفی به کارتان میآید.
آموزشهای تخصصی کسب و کار
یعنی اگر در حوزه پوشاک هستید در مورد طراحی لباس، شناخت پارچه آموزش ببینید.
مهارتهای فردی رابطه
در مورد اعتماد به نفس، هنر متقاعد کردن دیگران، دوست داشتن خودتان و شهامت.
در این حوزهها بروید آموزش ببینید این سه تا حوضه اگر آموزش ببینید یک کاسب بدبخت میتواند از بدبختی در بیاید. پس کاسب بدبخت باید آموزش ببینند.
۲٫ کاسب فقیر
اما دومین گروه کاسبها که برای خودشان پول درمیآورند، کاسب فقیر هستند کاسبی که بازاریابی و فروش بلد هستند. میدانند که پول دربیاورند از کسب و کار اما همه پولی که در میآورند را دارد خرج رفاه زندگی خودش میکنند. ماشین بهتر، خانه بهتر یا در نهایت مسافرت درجه یک. سطح زندگیشان را بالا میآورند. درست است که خوب دارد پول در میآورند اما یک کاسب فقیری است.
کاسب ثروتمند
خوب پول در میآورند یک بخشی را خرج رفاه زندگیشان میکنند. یک بخشی را پس انداز میکنند و با آن را سرمایه گذاری انجام میدهند. مثلاً یک کاسب ثروتمند توانسته ۵۰۰ میلیون تومان پسانداز کند. یک ملک ۵۰۰ میلیون تومانی میخرد ملک هم یک سال بعد دو برابر میشود.
کاسبین خوششانس
از دید افراد دیگر موقعیت کار ایشان با کاسب ثروتمند یکی میباشد. به همان تعداد مشتری به همان میزان هم فروش و تعداد پرسنل دارند. کالا و خدمات آنها هم اندازه کاسب ثروتمند میباشد اما بعد از چند سال ماشین و خانه یک کاسب خوششانس بهتر از کاسب ثروتمند میشود. وقتی تحلیل میکنیم میبینیم پس انداز میکند و سرمایه گذاری هم انجام میدهد. اما تفاوت در مدل سرمایه گذاری تدافعی و تهاجمی است. این تفاوت باعث میشود که یکی از آنها خوششانستر باشد.
سرمایه گذاری تدافعی و تهاجمی کاسب ثروتمند و خوششانس
هر دوی آنها پساندازشان به اندازه ۵۰۰ میلیون تومان است. فرد ثروتمند با این ۵۰۰ میلیون تومان زمینی میخرد و این زمین یک سال بعد یک میلیارد تومان (دو برابر) میشود. کاسب خوششانس اگر ۵۰۰ میلیون تومان دارد ۵۰۰ میلیون تومان هم چک میدهد که یک معامله یک میلیاردی انجام بدهد. بعد از یکسال این یک میلیارد که با آن سرمایه گذاری کرد یک زمین یک میلیاردی میخرد که یک سال بعد دو برابر میشود یعنی دو میلیارد. بعد از یک سال هر دو این افراد مبالغی که به روش درست ذخیره کردند رشد پیدا کرده است. منتها با چند تفاوت:
– پساندازی ۵۰۰ میلیون تومانی کاسب ثروتمندبه یک میلیارد تومان رسید.
– پساندازی ۵۰۰ میلیون تومانی فرد خوششانس به دو میلیارد تومان رسید. مبلغ چک را هم در طی زمان توانسته به دست بیاورد.
– یک اتفاق ناملموس دیگر هم افتاد. پتانسیل کسب و کار کاسب خوششانس از ۵۰۰ میلیون تومان در سال پسانداز کردن به یک میلیارد پسانداز کردن رسیده است. یعنی کسب و کارش هم قبراقتر از کاسب ثروتمند شده است.
– و در نهایت قویتر از کاسه ثروتمند شده است.
– سه تا پنج سال اگر به همین صورت ادامه داشته باشد تبدیل میشود به نفرات برتر بیزینس خودش. به یک فرد فرا موفق تبدیل میشود.
چه طور به سبک کاسب خوششانس سرمایه گذاری کنیم؟
مدل سرمایه گذاری کاسب خوش شانس مدل تهاجمی است. مدل کاسب ثروتمند مدل سرمایه گذاری تدافعی است. شما به عنوان شخصی که داری درآمد کسب میکنید حتماً باید سعی کنید به هیچ عنوان یک کاسب بدبخت یک کاسه فقیر نباشید. اما حتما سعی کنید کاسب ثروتمند باشید که در جهت خوششانس شدن تلاش میکند. مطمئنا با این تکنیک طی ۳ تا ۵ سال میتوانید به چیزی فراتر از رویاهای مالیتان برسید. به شما پیشنهاد می دهیم یک مقدار بیشتر عملگرا باشید. این را از کسی میشنوید که یک سرمایهگذاری از نوع تهاجمی است.
حرفهای شدن یک کاسب خوششانس در سرمایه گذاری
مهمترین ویژگی یک کاسب خوششانس این بود که بیشتر از درآمدش پسانداز میکرد. همچنین بیشتر بخش این پساندازی را سرمایه گذاری انجام میداد. یک تکنیک فوقالعاده در سرمایه گذاری وجود دارد که شما را به سرمایه گذار هوشمند تبدیل میکند به اسم ساعت سرمایه گذاری. در این ساعت گفته میشود برای اینکه بتوانید به روش درستی پول خود را ذخیره کنید تصور کنید که یک دوره ۱۰ الی ۱۲ ساله دارید. در تصور کردن این موضوع این ساعت را میآییم به سه قسمت تقسیم می کنیم. باید بدانیم در این مدت کی تماشا کنیم کی بخریم و کی بفروشیم.
خیلی مهم است که به عنوان یک سرمایه گذار ببینید. همیشه دنبال خرید و فروش نباشید. گاهی اوقات باید تماشا کنید. ببینید در بازاری که میگذرد در زمان مناسب وارد خرید شوید.
شما زمانی نیاز به یک وکیل ملکی پیدا می کنید که درگیر پرونده ای شوید که با اموال غیر منقول از جمله زمین و ملک ارتباط دارد به بیان دیگر، در یک پرونده ملکی موضوع پرونده شما یک مال غیر منقولی بوده و شما به عنوان ذی النفع در صدد اثبات مالی هستید که تعلق به شما دارد مانند حق سرقفلی، مالکیت، حق کسب و پیشه و غیره. از آنجایی که این قبیل پرونده ها نیاز به آگاهی و سطح سواد حقوقی بالا داشته و موضوعاتی بسیار پیچیده و حساس است وجود یک وکیل متخصص ملکی کمک شایانی را به شما خواهد کرد.
در پایان
در این مقاله از مجموعه مقالات سریالی به برسی سبک سرماگذاری کاسبین پرداختیم. قسمت بعدی به این سوال پاسخ میدهیم که چرا حوزهی ملک بهترین زمیهی سرمایهگذاری است؟ با ما همراه باشید.