کاهش کارمزد شبکه اتریوم: راهنمای جامع کم کردن گس فی

کاهش کارمزد شبکه اتریوم

کارمزدهای بالای شبکه اتریوم، که به آن گس فی (Gas Fee) گفته می شود، اغلب به دغدغه ای جدی برای کاربران، به ویژه در ایران، تبدیل شده است. این هزینه ها می توانند تأثیر قابل توجهی بر سودآوری معاملات و تعاملات دیجیتالی افراد در این شبکه پرطرفدار داشته باشند و گاهی اوقات، حتی تراکنش های کوچک را نیز غیر اقتصادی جلوه دهند. مدیریت و کاهش این هزینه ها برای بهره برداری بهینه از امکانات گسترده اتریوم، از جمله دیفای (DeFi) و ان اف تی (NFT)، اهمیت فراوانی پیدا کرده است. در این مسیر، آگاهی از ماهیت گس، دلایل نوسانات آن و روش های عملی برای کنترل هزینه ها، گام نخست برای هر کاربری است که می خواهد در دنیای کریپتو قدم بردارد.

گس (Gas) در شبکه اتریوم چیست و چرا وجود دارد؟

در قلب تپنده شبکه اتریوم، مفهومی به نام «گس» وجود دارد که بسیاری از کاربران را به چالش می کشد. گس، در واقع، هزینه ای است که برای انجام هر عملیات یا تراکنش در این بلاکچین پرداخت می شود. می توان آن را به سوخت مورد نیاز یک خودرو تشبیه کرد؛ همان طور که خودرو برای حرکت به سوخت نیاز دارد، شبکه اتریوم نیز برای پردازش دستورات و تراکنش ها به گس نیازمند است. هدف اصلی از وجود گس، فراتر از صرف یک هزینه ساده است؛ این مکانیسم حیاتی، دو کارکرد اساسی را در شبکه تضمین می کند.

تعریف گس و واحد Gwei

گس واحدی برای اندازه گیری میزان کار محاسباتی است که برای انجام عملیات در شبکه اتریوم لازم است. هر تراکنش، چه یک انتقال ساده اتر باشد و چه اجرای یک قرارداد هوشمند پیچیده، مقدار مشخصی از گس را مصرف می کند. واحد اندازه گیری گس، «گِوی» (Gwei) نام دارد. یک Gwei معادل یک میلیاردم اتر (۰.۰۰۰۰۰۰۰۰۱ ETH) است. این واحد کوچک کمک می کند تا حتی هزینه های بسیار ناچیز نیز به دقت محاسبه و نمایش داده شوند. برای مثال، اگر گس فی برای یک تراکنش ۲۰ Gwei باشد و تراکنش ۲۱۰۰۰ واحد گس مصرف کند، هزینه نهایی برابر با ۲۱۰۰۰ × ۲۰ Gwei خواهد بود.

هدف و کاربرد گس

وجود گس در شبکه اتریوم دو هدف کلیدی را دنبال می کند. نخست، گس به عنوان پاداش به «ولیدیتورها» (که پیشتر ماینرها بودند) پرداخت می شود. این افراد یا نهادها منابع محاسباتی خود را برای پردازش و تأیید تراکنش ها در اختیار شبکه قرار می دهند. گس، مشوقی برای آن هاست تا امنیت و کارایی شبکه را حفظ کنند. دوم، گس به عنوان یک مکانیسم دفاعی عمل می کند. با الزامی کردن پرداخت هزینه برای هر عملیات، ارسال تراکنش های اسپم یا حملات مخرب به شبکه بسیار پرهزینه می شود و از این طریق، شبکه از سوءاستفاده های احتمالی در امان می ماند. این سیستم، ثبات و پایداری بلاکچین اتریوم را تضمین می کند.

تفاوت Gas Limit و Gas Price

برای درک بهتر نحوه عملکرد گس، آشنایی با دو مفهوم کلیدی «گس لیمیت» (Gas Limit) و «گس پرایس» (Gas Price) ضروری است.

  • گس لیمیت (Gas Limit): این مقدار، حداکثر تعداد واحدهای گسی است که کاربر مایل است برای یک تراکنش مشخص پرداخت کند. این همانند تعیین سقف میزان سوختی است که برای یک سفر خاص در نظر گرفته شده است. اگر تراکنش به گس بیشتری از Gas Limit تعیین شده نیاز داشته باشد، اجرای آن با شکست مواجه می شود، اما هزینه گس مصرف شده تا آن لحظه همچنان از حساب کاربر کسر خواهد شد. انتخاب یک Gas Limit مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اگر خیلی کم باشد، تراکنش شکست می خورد و هزینه هدر می رود، و اگر بیش از حد زیاد باشد، اگرچه پول اضافی در نهایت به کاربر بازگردانده می شود، اما می تواند باعث تاخیر در پردازش شود.
  • گس پرایس (Gas Price): این مقدار، قیمتی است که کاربر برای هر واحد گس پیشنهاد می دهد (بر حسب Gwei). این شبیه به قیمتی است که فرد حاضر است برای هر لیتر سوخت بپردازد. هرچه Gas Price پیشنهادی بالاتر باشد، ولیدیتورها تمایل بیشتری به پردازش سریع تر آن تراکنش خواهند داشت، زیرا سود بیشتری کسب می کنند. Gas Price به طور مستقیم با میزان شلوغی شبکه در ارتباط است؛ در زمان های اوج ترافیک، Gas Price افزایش می یابد.

کارمزد شبکه اتریوم چگونه محاسبه می شود؟

نحوه محاسبه کارمزد شبکه اتریوم، برخلاف ظاهر پیچیده اش، یک فرمول نسبتاً ساده دارد که با درک اجزای آن، برای هر کاربری قابل فهم می شود. قبل از به روزرسانی EIP-1559 (فورک لندن)، محاسبه کارمزد فقط شامل ضرب Gas Limit در Gas Price بود. اما پس از این به روزرسانی در سال ۲۰۲۱، ساختار کارمزدها پیچیده تر و شفاف تر شد و دو بخش اصلی پیدا کرد: کارمزد پایه (Base Fee) و کارمزد اولویت (Priority Fee).

اجزای محاسبه (Base Fee، Priority Fee/Tip، Gas Limit)

برای محاسبه کارمزد نهایی یک تراکنش در شبکه اتریوم، سه مؤلفه اصلی در نظر گرفته می شوند:

  1. کارمزد پایه (Base Fee): این قسمت از کارمزد، توسط خود پروتکل اتریوم تعیین می شود و مقدار حداقلی است که باید برای گنجاندن تراکنش در بلوک پرداخت شود. Base Fee بر اساس میزان شلوغی و تقاضای شبکه، به صورت پویا تغییر می کند. نکته مهم این است که این بخش از کارمزد پس از انجام تراکنش، سوزانده می شود و به هیچ آدرس یا نهادی منتقل نمی گردد. این مکانیسم سوزاندن، به کاهش عرضه اتر و ایجاد یک عامل ضدتورمی کمک می کند.
  2. کارمزد اولویت (Priority Fee یا Tip): این قسمت که به آن انعام (Tip) نیز گفته می شود، مبلغی است که کاربران به صورت اختیاری به ولیدیتورها (ماینرهای سابق) پرداخت می کنند. هدف از این کارمزد، تشویق ولیدیتورها به پردازش سریع تر تراکنش است. هرچه Priority Fee پیشنهادی بالاتر باشد، احتمال اینکه ولیدیتور تراکنش را زودتر در بلوک قرار دهد، افزایش می یابد.
  3. حد گس (Gas Limit): همان طور که پیش تر اشاره شد، این مقدار حداکثر گسی است که کاربر برای اجرای یک تراکنش حاضر به پرداخت آن است. این مقدار، میزان پیچیدگی عملیات را نشان می دهد و می تواند برای یک انتقال ساده (مانند ۲۱۰۰۰ واحد گس) یا یک تعامل پیچیده با قرارداد هوشمند، متفاوت باشد.

فرمول محاسبه کارمزد نهایی: (Base Fee + Priority Fee) × Gas Limit

با در نظر گرفتن این سه مؤلفه، فرمول محاسبه کارمزد نهایی به شکل زیر است:

کارمزد نهایی = (کارمزد پایه + کارمزد اولویت) × حد گس

این فرمول نشان می دهد که هزینه نهایی تراکنش، تابعی از قیمت هر واحد گس (که شامل کارمزد پایه و اولویت است) و مقدار گس مورد نیاز برای انجام عملیات است.

مثال کاربردی برای درک بهتر محاسبه

فرض کنید یک کاربر قصد دارد ۱ اتر (ETH) را به آدرس دیگری منتقل کند. این تراکنش ساده معمولاً به ۲۱۰۰۰ واحد گس نیاز دارد. در لحظه انجام تراکنش، Base Fee برابر با ۵۰ Gwei و Priority Fee پیشنهادی توسط کاربر نیز ۱۰ Gwei است.

با استفاده از فرمول:


کارمزد نهایی = (۵۰ Gwei + ۱۰ Gwei) × ۲۱۰۰۰
کارمزد نهایی = ۶۰ Gwei × ۲۱۰۰۰
کارمزد نهایی = ۱,۲۶۰,۰۰۰ Gwei

حالا برای تبدیل این مقدار به اتر، باید آن را بر ۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ (یک میلیارد، تعداد Gwei در یک اتر) تقسیم کنیم:


کارمزد نهایی = ۱,۲۶۰,۰۰۰ Gwei / ۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ = ۰.۰۰۱۲۶ اتر

اگر قیمت هر اتر در آن لحظه مثلاً ۳۰۰۰ دلار باشد، هزینه دلاری این تراکنش به سادگی قابل محاسبه است:


هزینه دلاری = ۰.۰۰۱۲۶ اتر × ۳۰۰۰ دلار/اتر = ۳.۷۸ دلار

این مثال نشان می دهد که چگونه حتی یک تراکنش ساده در اتریوم می تواند هزینه ای معنادار داشته باشد، که این موضوع اهمیت یافتن راه حل هایی برای کاهش کارمزد شبکه اتریوم را دوچندان می کند.

چرا کارمزد شبکه اتریوم بالاست؟ عوامل اصلی افزایش گس

یکی از پرسش های متداول در میان کاربران اتریوم، دلیل اصلی بالابودن کارمزدهاست. حقیقت این است که چندین عامل کلیدی دست به دست هم می دهند تا گس فی در این شبکه افزایش یابد. این عوامل عمدتاً به میزان تقاضا و پیچیدگی عملیات در شبکه بازمی گردند. درک این دلایل به کاربران کمک می کند تا در زمان های مناسب تری تراکنش های خود را انجام دهند و از هزینه های اضافی جلوگیری کنند.

ترافیک و شلوغی شبکه: اصل عرضه و تقاضا

اساسی ترین دلیل برای افزایش کارمزد گس، شلوغی و ترافیک بالای شبکه است. بلاکچین اتریوم دارای ظرفیت محدودی برای پردازش تراکنش ها در هر بلوک است. زمانی که تقاضا برای انجام تراکنش ها و تعامل با قراردادهای هوشمند از ظرفیت موجود فراتر می رود، رقابتی بین کاربران برای گنجانده شدن تراکنش هایشان در بلوک های بعدی شکل می گیرد. ولیدیتورها (پیش تر ماینرها) به طور طبیعی تراکنش هایی را در اولویت قرار می دهند که Gas Price بالاتری پیشنهاد کرده اند، زیرا این امر سود بیشتری برای آن ها به همراه دارد. این رقابت قیمتی، باعث بالا رفتن Base Fee و در نتیجه افزایش کلی کارمزدها می شود. این وضعیت کاملاً منطبق بر اصل عرضه و تقاضا در اقتصاد است؛ هر چه منابع (فضای بلوک) محدودتر و تقاضا برای آن بیشتر باشد، قیمت (گس فی) نیز بالاتر می رود.

رشد امور مالی غیرمتمرکز (DeFi): افزایش تعامل با قراردادهای هوشمند پیچیده

امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) یکی از محرک های اصلی افزایش کارمزد شبکه اتریوم بوده است. DeFi شامل مجموعه ای از برنامه ها و پروتکل های مالی است که بر بستر اتریوم ساخته شده اند و خدماتی مانند وام دهی، وام گیری، صرافی های غیرمتمرکز (DEX) و استخرهای نقدینگی را بدون نیاز به واسطه های سنتی ارائه می دهند. تعامل با پروتکل های DeFi اغلب پیچیده تر از یک انتقال ساده توکن است؛ این عملیات ها معمولاً شامل فراخوانی چندین تابع از قراردادهای هوشمند می شوند که هر کدام به مقدار بیشتری گس نیاز دارند. با رشد چشمگیر محبوبیت DeFi، حجم تراکنش ها و پیچیدگی آن ها در شبکه اتریوم به شدت افزایش یافته، که این امر به نوبه خود منجر به افزایش تقاضا برای گس و بالا رفتن کارمزدها شده است.

محبوبیت توکن های غیرمثلی (NFT): تراکنش های مرتبط با ساخت، خرید و فروش NFT

پدیده ی ان اف تی (NFT) نیز سهم بزرگی در افزایش کارمزدهای اتریوم دارد. NFTها توکن های دیجیتالی منحصربه فردی هستند که مالکیت یک دارایی دیجیتال یا فیزیکی را در بلاکچین تأیید می کنند. از آثار هنری دیجیتال گرفته تا آیتم های بازی و مجموعه های خاص، NFTها میلیون ها کاربر جدید را به اتریوم جذب کرده اند. هر بار که یک NFT ساخته (minted)، خریداری، فروخته یا منتقل می شود، یک تراکنش در شبکه اتریوم ثبت می گردد که نیاز به پرداخت گس دارد. با توجه به حجم بالای معاملات NFT در برخی دوره ها، این فعالیت ها به ازدحام قابل توجهی در شبکه منجر شده اند. برای مثال، در دوران اوج محبوبیت پروژه هایی مانند CryptoPunks یا Bored Ape Yacht Club، صف های طولانی از تراکنش های NFT باعث شد تا کارمزدها به اوج خود برسند و کاربران برای انجام تراکنش های معمولی نیز با هزینه های گزافی روبرو شوند.

تاثیر به روزرسانی EIP-1559 (فورک لندن): معرفی Base Fee و سوزاندن گس

در آگوست ۲۰۲۱، اتریوم با به روزرسانی مهمی به نام EIP-1559 (که به عنوان بخشی از فورک لندن شناخته می شود) مواجه شد. این به روزرسانی، با هدف بهبود تجربه کاربری و پیش بینی پذیری کارمزدها، مکانیسم محاسبه گس را به کلی تغییر داد. قبل از EIP-1559، کاربران Gas Price را پیشنهاد می دادند و در یک مزایده کور با یکدیگر رقابت می کردند، که اغلب منجر به پرداخت بیش از حد می شد. EIP-1559 با معرفی Base Fee (کارمزد پایه) و Priority Fee (کارمزد اولویت)، این مشکل را تا حد زیادی برطرف کرد.

همان طور که پیشتر گفته شد، Base Fee بر اساس شلوغی شبکه به صورت الگوریتمی تنظیم می شود و مهم تر از آن، این بخش از کارمزد سوزانده می شود. این مکانیسم سوزاندن گس، به یک عامل ضدتورمی برای اتر تبدیل شده و در درازمدت می تواند به ارزش ETH کمک کند. اگرچه هدف اصلی EIP-1559 کاهش نوسانات و پیش بینی پذیری کارمزدها بود و نه لزوماً کاهش کلی آن ها، اما با شفاف سازی ساختار کارمزدها، به کاربران امکان مدیریت بهتری را می دهد. با این حال، در دوره های اوج تقاضا، حتی با وجود EIP-1559، کارمزدها همچنان می توانند بالا باشند، زیرا Base Fee بر اساس شلوغی شبکه افزایش می یابد.

آیا کاهش کارمزد شبکه اتریوم امکان پذیر است؟ (نگاهی به آینده)

با توجه به چالش های کارمزدهای بالا، جامعه اتریوم همواره به دنبال راه حل های بلندمدت و پایدار برای بهبود مقیاس پذیری و کاهش هزینه ها بوده است. این تلاش ها به مرور زمان به سمت توسعه و پیاده سازی به روزرسانی های اساسی در خود پروتکل اتریوم سوق یافته اند. این به روزرسانی ها نه تنها نویدبخش کاهش چشمگیر کارمزدها هستند، بلکه آینده ای مقیاس پذیرتر و کارآمدتر برای اتریوم ترسیم می کنند.

نقش The Merge (اتریوم ۲.۰ سابق) در تغییر الگوریتم اجماع (PoW به PoS) و تاثیر آن بر هزینه ها

یکی از مهم ترین تحولات در تاریخ اتریوم، به روزرسانی The Merge (ادغام) بود که در سپتامبر ۲۰۲۲ به وقوع پیوست. این رویداد، اتریوم را از مکانیزم اجماع «اثبات کار» (Proof of Work – PoW) به «اثبات سهام» (Proof of Stake – PoS) منتقل کرد. در گذشته، ماینرها با مصرف مقادیر زیادی انرژی و قدرت محاسباتی، بلوک ها را اعتبارسنجی می کردند. اما با PoS، ولیدیتورها با سپرده گذاری (استیکینگ) اتر خود، در فرآیند اعتبارسنجی شرکت می کنند.

برخلاف تصور برخی کاربران، The Merge به تنهایی باعث کاهش مستقیم و چشمگیر کارمزدها نشد. هدف اصلی آن، کاهش مصرف انرژی اتریوم (۹۹.۹۵٪ کاهش) و ایجاد زیرساخت لازم برای مقیاس پذیری آینده بود. با این حال، با حذف پاداش های ماینرها (که اکنون به ولیدیتورها داده می شود) و تغییر ساختار شبکه، راه برای به روزرسانی های مقیاس پذیری آینده هموار شد. The Merge ظرفیت تراکنش های شبکه را به صورت فوری افزایش نداد، اما پایه ای محکم برای رسیدن به این هدف در آینده بنا نهاد.

معرفی آپگریدهای آینده (مانند Proto-Danksharding و Sharding) و پتانسیل آن ها برای کاهش چشمگیر کارمزدها

آینده کاهش کارمزدها در اتریوم، به طور عمده، به پیاده سازی کامل راهکارهای مقیاس پذیری لایه ۱ مانند شاردینگ (Sharding) و نوآوری های مرتبط با آن بستگی دارد.

  • شاردینگ (Sharding): این تکنیک، شبکه اتریوم را به بخش های کوچک تر و موازی به نام «شارد» تقسیم می کند. هر شارد قادر خواهد بود به صورت مستقل تراکنش ها را پردازش کند. این رویکرد به طور چشمگیری ظرفیت پردازش تراکنش ها را افزایش می دهد، زیرا به جای اینکه تمام ولیدیتورها تمام تراکنش ها را پردازش کنند، هر شارد تنها زیرمجموعه ای از آن ها را مدیریت می کند. این افزایش موازی سازی، به کاهش قابل توجه ازدحام و در نتیجه، کاهش کارمزد شبکه اتریوم منجر خواهد شد.
  • پروتو-دنک شاردینگ (Proto-Danksharding): این یک گام میانی و حیاتی در مسیر پیاده سازی کامل شاردینگ است. Proto-Danksharding (یا EIP-4844) با معرفی Blobها یا Data Blobs، فضای بیشتری را برای داده های تراکنش های لایه دوم (Rollups) فراهم می کند. این داده ها به صورت موقت و ارزان تر در شبکه ذخیره می شوند و نیاز Rollups به انتشار کامل داده های تراکنش در لایه ۱ را کاهش می دهند. این امر به صورت غیرمستقیم، کارمزد تراکنش ها در راهکارهای لایه دوم را به شدت کاهش می دهد و تجربه کاربری در این شبکه ها را بهبود می بخشد. Proto-Danksharding به عنوان یک پیش نیاز برای شاردینگ کامل عمل می کند و انتظار می رود تأثیر بسزایی در کاهش هزینه ها، به ویژه برای کاربران دیفای و ان اف تی در شبکه های لایه دوم، داشته باشد.

با اجرای کامل این آپگریدهای آینده، انتظار می رود که کارمزدهای شبکه اتریوم به سطوح بسیار پایین تری برسند و استفاده از این بلاکچین برای همه کاربران، حتی با تراکنش های کوچک، مقرون به صرفه تر شود.

راهکارهای عملی برای کاهش کارمزد شبکه اتریوم (چگونه گس را کم کنیم؟)

با وجود پیچیدگی های ذاتی شبکه اتریوم و نوسانات کارمزدها، کاربران می توانند با اتخاذ راهکارهای عملی و هوشمندانه، هزینه های تراکنش های خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. این راهکارها، از انتخاب زمان مناسب برای انجام عملیات گرفته تا بهره گیری از فناوری های پیشرفته تر، به افراد کمک می کنند تا با هزینه ای منطقی تر در اکوسیستم اتریوم فعالیت کنند. در ادامه به تفصیل به این روش ها و چگونگی استفاده از آن ها پرداخته می شود.

استفاده از راه حل های لایه دوم (Layer 2 Solutions)

مؤثرترین و پرکاربردترین راه برای کاهش فی اتریوم، استفاده از راه حل های لایه دوم (L2) است. این شبکه ها، تراکنش ها را خارج از زنجیره اصلی اتریوم (لایه ۱) پردازش می کنند و سپس داده های مربوط به آن ها را به صورت فشرده و ارزان به لایه ۱ ارسال می نمایند. این مکانیزم باعث کاهش چشمگیر ازدحام در لایه ۱ و در نتیجه، پایین آمدن کارمزدها می شود.

توضیح مفهوم L2 و نحوه عملکرد آن ها (Rollups: Optimistic/ZK-Rollups، Sidechains)

راه حل های لایه دوم به منظور مقیاس پذیری اتریوم و کاهش هزینه ها توسعه یافته اند. این راه حل ها به چهار دسته اصلی تقسیم می شوند:

  • رول آپ های خوش بینانه (Optimistic Rollups): این فناوری فرض می کند که تمام تراکنش های پردازش شده در لایه ۲ صحیح هستند، مگر اینکه در یک دوره زمانی مشخص (معمولاً ۷ روز) توسط فردی اثبات تقلب (Fraud Proof) ارائه شود. این مکانیزم باعث افزایش سرعت تراکنش ها و کاهش کارمزدها می شود، اما دارای دوره برداشت طولانی تری (چند روز) برای بازگرداندن دارایی به لایه ۱ است.
  • رول آپ های دانش صفر (ZK-Rollups): این فناوری از اثبات های رمزنگاری شده (Zero-Knowledge Proofs) برای تأیید صحت تراکنش ها در لایه ۲ استفاده می کند. ZK-Rollups از لحاظ امنیتی به اندازه لایه ۱ قوی هستند و زمان برداشت آن ها بسیار کوتاه تر از Optimistic Rollups است، زیرا نیازی به دوره چالش ندارند. با این حال، اجرای آن ها از لحاظ محاسباتی پیچیده تر است.
  • سایدچین ها (Sidechains): سایدچین ها بلاکچین های مستقلی هستند که با اتریوم از طریق یک پل ارتباط برقرار می کنند. آن ها دارای مکانیزم اجماع مخصوص به خود هستند و امنیتشان به شبکه اتریوم وابسته نیست. از مزایای آن ها می توان به سرعت بالا و کارمزد پایین اشاره کرد، اما امنیت آن ها به اندازه رول آپ ها به اتریوم وابسته نیست و باید به امنیت خود سایدچین اعتماد کرد.

معرفی محبوب ترین L2ها: Optimism, Arbitrum, Polygon, zkSync, StarkNet

در حال حاضر، چندین پلتفرم لایه دوم به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرند که هر کدام مزایا و ویژگی های خاص خود را دارند:

  • Optimism: یک Optimistic Rollup با هدف ارائه یک تجربه کاربری شبیه به اتریوم لایه ۱، اما با کارمزدهای بسیار پایین تر.
  • Arbitrum: یکی دیگر از Optimistic Rollupهای محبوب که با سازگاری بالا با EVM (ماشین مجازی اتریوم) امکان مهاجرت آسان DAppها را فراهم می کند.
  • Polygon: در ابتدا به عنوان یک سایدچین شروع به کار کرد (Polygon PoS Chain) و اکنون به عنوان یک پلتفرم توسعه لایه ۲ (با ZK-Rollups و Optimistic Rollups) شناخته می شود.
  • zkSync: یک ZK-Rollup که بر روی ارائه تراکنش های بسیار سریع و ارزان با حفظ امنیت بالای اتریوم تمرکز دارد.
  • StarkNet: نیز یک ZK-Rollup است که از فناوری STARK Proofs برای افزایش مقیاس پذیری استفاده می کند و به دنبال پشتیبانی از برنامه های کاربردی پیچیده است.

مقایسه کارمزدها و سرعت در L2ها

تجربه کاربران نشان می دهد که کارمزد تراکنش اتریوم در شبکه های لایه دوم به طور قابل توجهی کمتر از لایه یک است. برای مثال، یک انتقال توکن ERC-20 که در لایه یک ممکن است ده ها دلار هزینه داشته باشد، در یک شبکه لایه دوم می تواند تنها چند سنت هزینه در بر داشته باشد. سرعت پردازش تراکنش ها نیز در L2ها بسیار بالاتر است.

شبکه نوع میانگین کارمزد انتقال (تخمینی) میانگین زمان تأیید
اتریوم (لایه ۱) اصلی ۱ تا ۵۰ دلار (بسته به شلوغی) ۱۰ تا ۲۰ ثانیه
Arbitrum Optimistic Rollup ۰.۵ تا ۲ دلار کمتر از ۳ ثانیه
Optimism Optimistic Rollup ۰.۳ تا ۱.۵ دلار کمتر از ۳ ثانیه
Polygon (PoS) Sidechain ۰.۰۱ تا ۰.۱ دلار کمتر از ۲ ثانیه
zkSync Era ZK-Rollup ۰.۱ تا ۰.۵ دلار کمتر از ۳ ثانیه
StarkNet ZK-Rollup ۰.۲ تا ۱ دلار کمتر از ۳ ثانیه

توجه: کارمزدها و سرعت ها تخمینی هستند و می توانند بر اساس ترافیک شبکه، نوع تراکنش و قیمت ارز دیجیتال نوسان داشته باشند.

نحوه انتقال دارایی به L2 (پل ها/Bridges) و نکات مهم (هزینه بریج، زمان)

برای استفاده از شبکه های لایه دوم، ابتدا باید دارایی های خود را از لایه ۱ به لایه ۲ منتقل کنید. این کار از طریق «پل ها» (Bridges) انجام می شود. هر شبکه لایه دوم معمولاً پل رسمی خود را دارد (مانند Arbitrum Bridge یا Optimism Bridge) و همچنین پل های شخص ثالث نیز در دسترس هستند.

نکات مهم:

  • هزینه بریج: انتقال دارایی از لایه ۱ به لایه ۲ خود یک تراکنش در لایه ۱ است و کارمزد گس آن نسبتاً بالاست. این هزینه فقط یک بار در زمان انتقال اولیه به لایه ۲ پرداخت می شود.
  • زمان بریج: انتقال به لایه ۲ معمولاً سریع است (چند دقیقه). اما برداشت از Optimistic Rollups به لایه ۱ می تواند چند روز (۷ روز) طول بکشد، در حالی که در ZK-Rollups این زمان بسیار کوتاه تر است.
  • خطرات: استفاده از پل ها نیازمند احتیاط است. همیشه از پل های رسمی و معتبر استفاده کنید و از اعتبار پروتکل اطمینان حاصل کنید.

بهینه سازی زمان انجام تراکنش ها

یکی از ساده ترین و کم هزینه ترین راهکارها برای کاهش کارمزد شبکه اتریوم، زمان بندی هوشمندانه تراکنش هاست. نرخ گس به صورت پویا و بر اساس میزان ترافیک شبکه تغییر می کند.

شناسایی ساعات و روزهای کم ترافیک (با اشاره به زمان بندی ایران)

تجربه نشان می دهد که در برخی ساعات و روزها، شبکه اتریوم شلوغ تر و در نتیجه گس فی بالاتر است. معمولاً در ساعات کاری آمریکای شمالی و اروپا، ترافیک شبکه به اوج خود می رسد. به همین ترتیب، آخر هفته ها و نیمه های شب (به وقت جهانی) غالباً زمان های کم ترافیک تری هستند.

  • بهترین زمان ها (به وقت ایران):

    • اوایل صبح (بین ۳ تا ۷ صبح): در این ساعات، بسیاری از فعالان بازار در آسیا و اروپا در خواب هستند یا هنوز فعالیت خود را شروع نکرده اند.
    • اواخر هفته (جمعه شب تا یکشنبه شب): در این زمان ها، حجم معاملات نهادهای بزرگ و سرمایه گذاران سازمانی کاهش می یابد.
  • بدترین زمان ها (به وقت ایران):

    • عصر و شب (بین ۶ عصر تا ۲ بامداد روز بعد): در این ساعات، اغلب فعالان بازارهای اروپا و آمریکا در اوج فعالیت خود قرار دارند.

البته این الگوها ثابت نیستند و می توانند بر اساس رویدادهای مهم بازار (مانند نوسانات ناگهانی قیمت، عرضه NFTهای پرطرفدار یا اخبار بزرگ) تغییر کنند.

معرفی و آموزش استفاده از ابزارهای ردیابی گس (Gas Trackers) مانند Etherscan Gas Tracker، GasNow، DefiLlama Gas Tracker

برای رصد لحظه ای نرخ گس و تصمیم گیری آگاهانه تر، ابزارهای ردیابی گس (Gas Trackers) بسیار مفید هستند. این ابزارها، اطلاعاتی درباره نرخ گس فعلی، متوسط زمان تأیید تراکنش ها، و حتی پیش بینی نرخ گس در آینده نزدیک ارائه می دهند.

  • Etherscan Gas Tracker: یکی از معتبرترین و پرکاربردترین ابزارهاست. با مراجعه به بخش Gas Tracker در سایت Etherscan، می توان نرخ لحظه ای گس را برای تراکنش های سریع، متوسط و کند مشاهده کرد. این ابزار همچنین اطلاعاتی درباره پرکاربردترین DAppها و میزان گس مصرفی آن ها نمایش می دهد.
  • GasNow (gasnow.org): این سرویس نیز اطلاعات لحظه ای گس فی را با پیش بینی دقیق تری ارائه می دهد و رابط کاربری ساده ای دارد.
  • DefiLlama Gas Tracker: DefiLlama علاوه بر اطلاعات کلی DeFi، یک ابزار Gas Tracker نیز دارد که می تواند برای مقایسه نرخ گس در شبکه های مختلف مفید باشد.

با مراجعه منظم به این ابزارها، کاربران می توانند بهترین فرصت ها را برای انجام تراکنش های خود با کمترین کارمزد گس اتریوم شناسایی کنند.

تجمیع تراکنش ها (Batching Transactions)

تجمیع یا گروه بندی تراکنش ها، یک راهکار هوشمندانه برای کاهش هزینه هاست، به ویژه برای کاربرانی که نیاز به انجام چندین عملیات مشابه دارند. این روش به کاربران کمک می کند تا به جای پرداخت کارمزد جداگانه برای هر تراکنش، با یک بار پرداخت گس، چندین عملیات را به صورت همزمان یا در یک بسته انجام دهند.

توضیح مفهوم و مزایای گروه بندی تراکنش ها

تجمیع تراکنش ها به این معنی است که چندین عملیات کوچک یا مشابه (مانند انتقال توکن به چند آدرس مختلف، واریز به چندین قرارداد هوشمند، یا انجام چند تبادل توکن) به جای انجام جداگانه، در یک تراکنش بزرگ تر گنجانده شوند. مزیت اصلی این کار، صرفه جویی در هزینه های گس است. هر تراکنش، حتی کوچکترین آن ها، یک Gas Limit پایه دارد که باید پرداخت شود. با تجمیع عملیات، کاربران می توانند از پرداخت مکرر این Gas Limit پایه برای هر عملیات جلوگیری کنند و تنها یک بار برای ورودی به شبکه هزینه بپردازند.

البته، یک تراکنش تجمیع شده نیاز به Gas Limit بالاتری دارد تا تمام عملیات های درون آن را پوشش دهد، اما این هزینه به طور کلی کمتر از مجموع هزینه های جداگانه هر عملیات خواهد بود. این روش برای کسانی که به طور مداوم با پلتفرم های دیفای کار می کنند یا نیاز به مدیریت چندین توکن دارند، بسیار کارآمد است.

مثال هایی از برنامه هایی که این قابلیت را ارائه می دهند

برخی از برنامه های غیرمتمرکز (DApps) و پروتکل ها، ابزارهایی برای تجمیع تراکنش ها ارائه می دهند یا مکانیزمی دارند که به صورت خودکار این کار را برای کاربران انجام می دهد:

  • Yearn Finance: این پروتکل مشهور DeFi، برای بهینه سازی بازدهی سرمایه گذاری ها، از استراتژی هایی استفاده می کند که به صورت خودکار تراکنش ها را تجمیع و گس مصرفی را بهینه سازی می کنند. کاربران با واریز دارایی های خود به «خزانه های» Yearn، می توانند از این بهینه سازی خودکار در پرداخت گس بهره مند شوند.
  • Furucombo: این پلتفرم به کاربران امکان می دهد تا چندین عملیات DeFi را در یک تراکنش ترکیب کنند (به اصطلاح Build your own DeFi Legos). کاربران می توانند یک جریان کاری سفارشی از تبادلات، وام ها و سایر تعاملات DeFi را ایجاد کنند و سپس همه آن ها را به صورت یکجا و با یک تراکنش در شبکه اتریوم انجام دهند.
  • KeeperDAO: این پروژه نیز با استفاده از Keeperها، عملیات های پیچیده DeFi را به صورت تجمیع شده و بهینه اجرا می کند تا کاربران بتوانند از نوسانات گس فی در امان بمانند.

استفاده از این پلتفرم ها به کاربران امکان می دهد تا بدون نیاز به دانش فنی عمیق در زمینه برنامه نویسی قراردادهای هوشمند، از مزایای تجمیع تراکنش ها برای کاهش کارمزد شبکه اتریوم بهره مند شوند.

استفاده از کیف پول های بهینه سازی شده و تنظیم دستی گس

کیف پول های ارز دیجیتال، دروازه ورود کاربران به دنیای بلاکچین هستند و قابلیت های آن ها می توانند تأثیر مستقیمی بر هزینه های تراکنش داشته باشند. برخی از کیف پول ها امکانات پیشرفته ای برای مدیریت گس فی ارائه می دهند که به کاربران اجازه می دهد کنترل بیشتری بر هزینه های خود داشته باشند.

نحوه تنظیم Gas Limit و Priority Fee در کیف پول هایی مانند MetaMask

یکی از پرکاربردترین کیف پول ها، متامسک (MetaMask) است که به کاربران اجازه می دهد تنظیمات گس را به صورت دستی تغییر دهند. این قابلیت برای کاربران پیشرفته تر که می خواهند کارمزد تراکنش اتریوم خود را بهینه سازی کنند، بسیار مفید است.

هنگام تأیید یک تراکنش در متامسک، معمولاً سه گزینه پیش فرض برای سرعت (کم، متوسط، سریع) نمایش داده می شود. اما برای کنترل بیشتر، می توان بر روی گزینه Edit یا Advanced Options (در نسخه های جدیدتر) کلیک کرد. در این بخش، کاربران می توانند مقادیر زیر را به صورت دستی وارد کنند:

  • Gas Limit: این مقدار را می توان افزایش داد تا از شکست تراکنش های پیچیده جلوگیری شود. (برای تراکنش های ساده انتقال ETH، ۲۱۰۰۰ واحد کافی است.)
  • Max Base Fee / Max Fee: این مقدار حداکثر Base Fee است که کاربر حاضر است برای هر واحد گس پرداخت کند.
  • Priority Fee (Max Priority Fee / Tip): این مبلغ انعام را می توان بر اساس تمایل به سرعت تأیید تراکنش، تنظیم کرد. برای تراکنش های فوری، این مقدار را کمی بالاتر تنظیم می کنند، و برای تراکنش هایی که عجله ای در پردازش آن ها نیست، می توان آن را کاهش داد.

نکته مهم: برای تنظیم دستی گس، توصیه می شود که نرخ لحظه ای گس را از ابزارهای Gas Tracker (مانند Etherscan Gas Tracker) بررسی کنید تا مقادیر بهینه ای را وارد کنید و از پرداخت بیش از حد یا شکست تراکنش جلوگیری شود.

معرفی کیف پول هایی که امکانات بهینه سازی گس یا ادغام L2 بهتری دارند (مانند Dharma Wallet, Rabby Wallet)

علاوه بر متامسک، برخی کیف پول ها با ویژگی های خاصی طراحی شده اند که به کاربران در کاهش فی اتریوم کمک می کنند:

  • Dharma Wallet (اکنون بخشی از Opyn): این کیف پول در گذشته به دلیل ارائه کارمزدهای گس پایین برای برخی عملیات های DeFi و ادغام مستقیم با راهکارهای لایه ۲، محبوبیت داشت. اگرچه ساختار آن تغییر کرده، اما این رویکرد بهینه سازی گس در کیف پول ها همچنان اهمیت دارد.
  • Rabby Wallet: یک جایگزین قدرتمند برای متامسک است که به طور خاص برای کاربران DeFi طراحی شده است. Rabby Wallet دارای قابلیت های پیشرفته ای برای تخمین گس فی، نمایش هزینه ها به صورت واضح، و پشتیبانی بومی از شبکه های لایه دوم مختلف است. این کیف پول همچنین پیش بینی های دقیقی از گس فی ارائه می دهد و به کاربران کمک می کند تا بهترین زمان را برای انجام تراکنش های خود انتخاب کنند.
  • Argent Wallet: یک کیف پول Social Recovery و Smart Contract Wallet است که بر روی امنیت و راحتی کاربران تمرکز دارد. Argent با استفاده از فناوری حساب های هوشمند، امکان تجمیع تراکنش ها و گاهی اوقات کاهش گس فی را فراهم می کند و همچنین از برخی راهکارهای لایه دوم پشتیبانی می کند.

انتخاب کیف پولی که با نیازهای کاربر و سبک تراکنش های او سازگار باشد و ابزارهای مناسبی برای مدیریت گس ارائه دهد، گامی مهم در جهت کاهش کارمزد شبکه اتریوم محسوب می شود.

استفاده از برنامه های غیرمتمرکز (DApps) با مکانیزم کاهش گس

با افزایش هزینه های گس، بسیاری از توسعه دهندگان DApp به دنبال راه هایی برای بهینه سازی مصرف گس در پروتکل های خود هستند. برخی از این برنامه ها مکانیزم های خلاقانه ای را برای کاهش فی اتریوم برای کاربرانشان پیاده سازی کرده اند.

معرفی پروتکل ها و DApp هایی که تخفیف گس می دهند یا تراکنش ها را بهینه سازی می کنند

تعدادی از پروتکل ها و برنامه های غیرمتمرکز، با استفاده از روش های هوشمندانه، به کاربران کمک می کنند تا کارمزد کمتری بپردازند:

  • Balancer (و توکن BAL): Balancer یک پروتکل صرافی غیرمتمرکز (DEX) است که به کاربران اجازه می دهد تا نقدینگی خود را در استخرهای چندگانه فراهم کنند. این پلتفرم در برخی موارد، بخشی از کارمزد گس پرداخت شده توسط کاربران را از طریق توکن بومی خود، BAL، بازپرداخت می کند. این مکانیزم، مشوقی برای کاربران برای استفاده از پلتفرم Balancer و در عین حال، راهی برای کم کردن کارمزد اتریوم است.
  • Furucombo: این پلتفرم، همان طور که پیشتر نیز ذکر شد، به کاربران امکان می دهد تا چندین عملیات DeFi را در یک تراکنش واحد ترکیب کنند. این تجمیع عملیات به صورت ذاتی باعث کاهش گس فی نهایی می شود، زیرا به جای پرداخت Base Fee برای هر عملیات، تنها یک بار برای کل پکیج پرداخت می شود. Furucombo همچنین در برخی کمپین ها توکن های COMBO را به عنوان بازپرداخت گس فی به کاربران اهدا کرده است.
  • Gelato Network (Bots and Automations): Gelato یک شبکه Releyer است که به DAppها و کاربران امکان می دهد تراکنش ها را به صورت خودکار اجرا کنند. این سرویس می تواند برای بهینه سازی زمان انجام تراکنش ها و استفاده از لحظاتی که گس فی پایین تر است، به کار رود.

شبیه سازی تراکنش ها (DeFi Server Simulation Mode) برای تخمین هزینه قبل از اجرا

قبل از انجام یک تراکنش پیچیده، دانستن میزان گس مورد نیاز می تواند از ضررهای احتمالی جلوگیری کند. برخی ابزارها و پلتفرم ها، امکان شبیه سازی تراکنش ها را فراهم می کنند.

  • DeFi Saver (Simulation Mode): DeFi Saver یک داشبورد جامع برای مدیریت موقعیت های DeFi است که یک Simulation Mode قدرتمند را ارائه می دهد. کاربران می توانند پیش نویس تراکنش های پیچیده خود را ایجاد کرده و سپس آن ها را در یک محیط شبیه سازی شده اجرا کنند. این شبیه سازی دقیقاً نشان می دهد که تراکنش چه مقدار گس مصرف خواهد کرد و نتیجه نهایی عملیات چه خواهد بود، بدون اینکه نیازی به ارسال واقعی آن به بلاکچین باشد. این ویژگی به کاربران اجازه می دهد تا با اطمینان کامل، از هزینه ها و نتایج تراکنش های خود آگاه شوند و از شکست های پرهزینه جلوگیری کنند.

این ابزارها و DApp ها، به کاربران قدرت می دهند تا با دید بازتری در شبکه اتریوم فعالیت کنند و با تصمیمات آگاهانه، کاهش کارمزد شبکه اتریوم را برای خود به ارمغان آورند.

در نظر گرفتن جایگزین ها برای توکن های ERC-20

گاهی اوقات، بهترین راه برای کاهش کارمزد انتقال ERC20، اجتناب از استفاده مستقیم از لایه ۱ اتریوم است. برای این منظور، می توان به جایگزین هایی روی آورد که کارمزد پایین تری دارند، به ویژه برای توکن هایی که در شبکه های دیگر نیز پشتیبانی می شوند.

استفاده از نسخه های Wrapped توکن ها در شبکه های دیگر (مانند BNB Smart Chain) در صورت امکان (با هشدار در مورد خطرات و ریسک ها)

بسیاری از توکن های محبوب ERC-20 (مانند USDT، USDC، DAI) دارای نسخه های Wrapped یا بومی در شبکه های بلاکچین دیگر هستند. این شبکه ها ممکن است مکانیزم اجماع متفاوتی داشته باشند که منجر به کارمزدهای بسیار پایین تر و سرعت بالاتر شود.

  • مثال: BNB Smart Chain (BSC): بسیاری از توکن های ERC-20 در BSC به عنوان توکن های BEP-20 (نسخه Wrapped) در دسترس هستند. انتقال USDT روی BSC (BEP-20 USDT) در مقایسه با انتقال آن روی اتریوم (ERC-20 USDT) به شدت ارزان تر است (گاهی کمتر از یک دلار در مقابل ده ها دلار).
  • ریسک ها:

    • امنیت پل ها: استفاده از این توکن ها نیازمند پل زدن بین شبکه ها است. پل ها هدف جذابی برای حملات سایبری هستند و در گذشته نیز مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. کاربران باید از پل های معتبر و امن استفاده کنند.
    • تمرکززدایی: برخی از شبکه های جایگزین، به اندازه اتریوم غیرمتمرکز نیستند و ممکن است نقاط تمرکز بیشتری داشته باشند که ریسک امنیتی را افزایش می دهد.
    • نقدینگی و اکوسیستم: نقدینگی و اکوسیستم DeFi در شبکه های جایگزین ممکن است به اندازه اتریوم گسترده نباشد، که می تواند بر تجربه کاربری و عمق بازار تأثیر بگذارد.

بنابراین، هنگام استفاده از این جایگزین ها، لازم است کاربران از مزایا و معایب آن آگاه باشند و ریسک های مرتبط را بسنجند.

توجه به استیبل کوین ها و توکن هایی که روی شبکه های ارزان تر (مانند TRC-20 برای USDT) قابل انتقال هستند.

علاوه بر نسخه های Wrapped توکن ها، برخی استیبل کوین ها و توکن های خاص به طور بومی بر روی شبکه هایی غیر از اتریوم نیز منتشر شده اند که کارمزد کمتری دارند.

  • مثال: USDT-TRC20: استیبل کوین تتر (USDT) علاوه بر شبکه اتریوم (ERC-20)، بر روی بلاکچین ترون (Tron) نیز تحت استاندارد TRC-20 در دسترس است. انتقال USDT بر روی شبکه ترون معمولاً کارمزدی در حدود ۱ دلار یا حتی کمتر دارد، که در مقایسه با کارمزدهای ERC-20 بسیار ناچیز است. بسیاری از صرافی ها و پلتفرم های ارز دیجیتال از این نسخه TRC-20 پشتیبانی می کنند و این راهی بسیار محبوب برای انتقال تتر با هزینه کم است.

قبل از انجام هر گونه تراکنش، کاربران باید همیشه گزینه های موجود برای انتقال توکن خود را در صرافی یا کیف پول خود بررسی کنند و شبکه ای را انتخاب نمایند که کمترین کارمزد و سرعت مناسب را ارائه می دهد، البته با در نظر گرفتن امنیت و نقدینگی کافی در آن شبکه. این رویکرد هوشمندانه، کمک شایانی به کاهش کارمزد شبکه اتریوم (یا اجتناب از آن) می کند.

نکات و ترفندهای تکمیلی برای کاربران ایرانی

کاربران ایرانی در بازار ارزهای دیجیتال با چالش های منحصربه فردی روبرو هستند، از جمله محدودیت های بین المللی و نوسانات نرخ ارز. در چنین شرایطی، مدیریت کارمزدهای شبکه اتریوم از اهمیت دوچندانی برخوردار است، چرا که هر دلار کارمزد اضافی می تواند تأثیر چشمگیری بر سودآوری نهایی آن ها داشته باشد.

برای کاربران ایرانی، علاوه بر راهکارهای کلی که پیشتر ذکر شد، توجه به چند نکته تکمیلی می تواند بسیار مؤثر باشد:

  1. ملاحظات خاص برای کاربرانی که با حجم کم معامله می کنند:

    • اهمیت مضاعف L2ها و جایگزین ها: برای تراکنش های با حجم پایین، کارمزدهای بالای لایه ۱ اتریوم می توانند بخش بزرگی از ارزش تراکنش را ببلعند. فرض کنید فردی قصد دارد ۱۰۰ دلار اتر یا توکن ERC-20 را منتقل کند؛ اگر کارمزد ۲۰ دلار باشد، ۲۰٪ از سرمایه او از بین می رود. در این شرایط، استفاده از شبکه های لایه دوم (Optimism، Arbitrum، Polygon) یا انتقال توکن ها روی شبکه های ارزان تر (مانند USDT-TRC20) نه تنها یک گزینه، بلکه یک ضرورت است. این راهکارها به کاربران خرد امکان می دهند تا با هزینه بسیار پایین، دارایی های خود را جابجا کنند و در فعالیت های DeFi و NFT شرکت جویند.
    • برنامه ریزی دقیق: برای این دسته از کاربران، حتی چند سنت تفاوت در کارمزد نیز مهم است. بنابراین، بررسی لحظه ای گس فی با ابزارهای Gas Tracker و انجام تراکنش ها در ساعات کم ترافیک (با توجه به اختلاف ساعت با ایران) می تواند بسیار سودمند باشد.
  2. اهمیت رصد مداوم نرخ گس و اخبار شبکه:

    • نوسانات ناگهانی: بازار ارزهای دیجیتال به سرعت تغییر می کند. عرضه ناگهانی یک مجموعه NFT پرطرفدار، راه اندازی یک پروتکل DeFi جدید، یا حتی نوسانات شدید بازار می تواند به سرعت نرخ گس را بالا ببرد. کاربران ایرانی باید به طور مداوم ابزارهای ردیابی گس را چک کنند و از طریق منابع خبری معتبر، از رویدادهای مهم شبکه اتریوم مطلع باشند.
    • به روزرسانی ها و فورک ها: اتریوم در حال توسعه مستمر است و به روزرسانی های آینده (مانانند شاردینگ و Danksharding) تأثیرات عمده ای بر کارمزدها خواهند داشت. آگاهی از زمان بندی این به روزرسانی ها و درک تأثیر آن ها می تواند به کاربران در برنامه ریزی بلندمدت کمک کند.

با رعایت این نکات، کاربران ایرانی می توانند با وجود محدودیت ها و هزینه ها، به طور هوشمندانه ای در شبکه اتریوم فعالیت کنند و از مزایای آن بهره مند شوند، در حالی که هزینه های خود را به حداقل می رسانند.

جمع بندی

کارمزدهای بالای شبکه اتریوم همواره به عنوان یک چالش بزرگ برای کاربران مطرح بوده است، اما همان طور که در این مقاله بررسی شد، راه های متعددی برای مدیریت و کاهش کارمزد شبکه اتریوم وجود دارد. از درک عمیق مفهوم گس و نحوه محاسبه آن گرفته تا استفاده از راهکارهای عملی و هوشمندانه، کاربران می توانند تجربه کاربری بهتری در این اکوسیستم پرقدرت داشته باشند. راهکارهایی مانند استفاده از شبکه های لایه دوم نظیر Optimism، Arbitrum و Polygon، بهینه سازی زمان انجام تراکنش ها بر اساس ساعات کم ترافیک، تجمیع عملیات ها برای کاهش دفعات پرداخت گس، تنظیمات پیشرفته در کیف پول ها، و بهره گیری از DApp هایی که بهینه سازی گس را در خود دارند، ابزارهای قدرتمندی برای مقابله با این چالش هستند.

علاوه بر این، چشم انداز آینده اتریوم با به روزرسانی های اساسی مانند The Merge و به ویژه Proto-Danksharding و Sharding، نویدبخش کاهش چشمگیر و پایدارتر کارمزدها در درازمدت است. برای کاربران، به ویژه در ایران، آگاهی و مدیریت فعالانه هزینه ها نه تنها به افزایش سودآوری کمک می کند، بلکه آن ها را قادر می سازد تا بدون نگرانی از هزینه های گزاف، از تمام ظرفیت های دیفای و ان اف تی در شبکه اتریوم بهره مند شوند. تصمیمات آگاهانه و به روز بودن با تحولات شبکه، کلید اصلی برای فعالیت مقرون به صرفه در دنیای بلاکچین است.

دکمه بازگشت به بالا