الگوهای مطرح شده در این مقاله، به طور دقیق در کورس بررسی شده اند. در صورت تمایل میتوانید به این کورس مراجعه کنید.
۱۰ الگوی برتر پرایس اکشن عبارتند از:
۱-برگشت روند ماژور(Major trend reversals)
۲-پرچم نهایی(Final flags)
۳-شکست(Breakouts)
۴-پرچم صعودیِ H2 و پرچم نزولیِ L2 یا (High 2 bull flags and Low 2 bear flags)
۵-گوه(Wedges)
۶-کانال(Channels)
۷-گام اندازه گیری شده(Measured moves)
۸-برگشت دامنه معاملاتی(Trading range reversals)
۹-برگشت باز(Opening reversals)
۱۰-آهن ربا(حمایت و مقاومت)(Magnets (support and resistance)
در ادامه این الگوها را با هم بررسی میکنیم:
۱–برگشت روند ماژور
به نقل از محمد حسینی روند صعودی، مجموعه ای از سقف ها و کف ها بالاتر است. روند نزولی هم مجموعه ای از سقف ها و کف های پایینتر است.
اگر بخواهیم در نقطه معامله کنیم، باید در ابتدای روند جدید وارد بشویم.
چون انتظار داریم که سقف ها و کف های جدیدی شکل بگیرند.
در این الگو، قبل از اینکه روند جدید مشخص بشود، وارد میشویم. به همین دلیل احتمال موفقیت فقط ۴۰ درصد است.
معامله گرانی که این الگو را معامله میکنند، به دنبال ریسک کم(ایست ضرر فشرده) هستند. اما احتمال موفقیت در این حالت نیز کمتر است.
این الگو از اجزاء زیر تشکیل میشود:
- پولبکی که کانال را شکسته باشد
- ادامه روند
- دومین پولبک که در جهت مخالف روند پیش برود
در شکل بالا، اولین شکستی که در کانال رخ داده، مینور است. دومین تلاش برای برگشت ۴۰ درصد شانس دارد که برگشت ماژور باشد. در بالای شمع صعودی که در نزدیکی سایه بالایی بسته شده است، بخرید (در مستطیل سبز رنگ).
در شکل بالا، پرچم صعودی(مثلث) به سمت پایین شکسته شده که نشاندهنده الگوی برگشت روند ماژور است که دارای سقف بالاتر است.
در زیر شمع مشکی که در نزدیکی سایه پایینی بسته شده، بفروشید.
معمولا بعد از الگوی برگشتی با سقف بالاتر، الگوی برگشت روند ماژور با سقف پایینتر شکل میگیرد.
در اینجا فرصت های زیادی برای فروش داریم. میتوانیم در زیر شمع های نزولی بفروشیم(در مستطیل های قرمز).
معامله گران به تمام سیگنال های فروش عمل نمیکنند.
اما در اینجا باید متوجه بشوند که فروشندگان قدرت را در دست گرفته اند و آنها هم باید حداقل به یکی از سیگنال های فروش عمل کنند.
در وسط چارت، یک برگشت صعودی قوی داشتیم، اما سپس فروشندگان یک کف پایینتر شکل داده اند.
گاهی اوقات، کف پایینتر به این معنی است که پولبک عمیق تری شکل گرفته. مثل اینجا.
هر الگوی مثلث باز شونده که در کف شکل بگیرد، در واقع همان الگوی برگشت روند ماژور است که کف پایینتری دارد.
در بالای شمع های صعودی که در نزدیکی سایه بالایی بسته شده اند، فرصت های زیادی برای خرید داشتیم.
۲–پرچم نهایی:
پرچم نهایی از اجزاء زیر تشکیل میشود:
- روند
- پولبکی که افقی باشد. میتواند فقط به اندازه یک شمع باشد.
- روند صعودی به سطح مقاومت نزدیک باشد و روند نزولی هم به سطح حمایت نزدیک باشد.
- نشانه های دیگری برای برگشت داشته باشیم. برای مثال در روند صعودی،در نزدیکی سقف کانال فشار فروش داشته باشیم.
پرچم نهایی یک الگوی برگشتی است که در قالب الگوی ادامه دهنده شکل میگیرد.
معامله گران انتظار دارند که ادامه روند با شکست مواجه شود و به دنبال این هستند که در جهت مخالف روند معامله کنند.
همانند تمام برگشت ها، احتمال شکل گیری سوئینگ فقط ۴۰ درصد است.
قاعده کلی این است که سوئینگ، حداقل ۱۰ شمع و دو گام داشته باشد.
سوئینگ را باید در قالب بازدهی ببینیم که حداقل دو برابر ریسک است.
این حداقل معیار من برای یک سوئینگ موفق است.
۶۰ درصد از معاملات به سود وضررهای کوچکی منجر میشوند که یکدیگر را خنثی میکنند.
معامله گرانی که به دنبال احتمال بالاتر هستند، صبر میکنند که شکست قوی در جهت جدید شکل بگیرد.
در چنین حالتی، احتمال شکل گیری سوئینگ ۶۰ درصد و یا بیشتر است، اما ایست ضرر دور میشود.
بنابراین رابطه معکوس وجود دارد.
یعنی اگر احتمال موفقیت معامله بالا باشد، آنگاه نسبت ریسک-بازدهی مناسب نخواهد بود. یعنی بازدهی کمتری داریم.
دامنه معاملاتیِ کوچکی که در انتهای روند نزولی شکل میگیرد، معمولا همان پرچم نهایی نزولی است.
بعد از شکل گیری این الگو، معامله گران منتظر هستند که کف الگو شکسته شود و بعد حرکت صعودی آغاز گردد.
الگوی مثلث، یک دامنه معاملاتی بسیار باریک است. وقتی این الگو در انتهای روند صعودی شکل بگیرد، آنگاه همان پرچم نهایی صعودی است.
۳–شکست:
چه چیزی شکسته شود؟ هر نوع حمایت و مقاومت. تفاوتی ندارد. هر شمع روند نشاندهنده شکست است.
مثلا شکستِ سقف یا کفِ شمع قبلی. به مرور زمان و بعد از کسب تجربه، معامله گران میتوانند تشخیص بدهند که چه چیزی شکسته شده است.
رایج ترین مواردی که دچار شکست میشوند عبارتند از:
دامنه معاملاتی، پولبک، سقف و کف قبلی، خط روند، کانال و میانگین متحرک.
گاهی اوقات، معامله گران باید از تایم فریم بالاتر استفاده کنند تا بتوانند شکست را ببینند.
در بین الگوهای پرایس اکشن، الگوی شکست، احتمالِ موفقیت بالاتری دارد.
الگوی شکست، همان شمع روندی است که صعودی یا نزولی میباشد.
برای شکست، باید حداقل در بالای حمایت و مقاومت مینور بسته شود.
هر چه شمع بزرگتر باشد و سطوح حمایت و مقاومت هم مهمتر باشند، آنگاه احتمالِ ادامه یافتن روند بیشتر است.
۴–پرچم صعودیِ High2 و پرچم نزولیِ Low2:
از نظر خیلی از معامله گران، شمارش شمع ها کار دشواری است چون میخواهند عالی و واضح باشد.
اما چیزی متوجه نمیشوند این است که هدف بازار، ایجاد سردرگمی است. یعنی میخواهد زمان کافی برای هر قیمتی صرف کند تا اینکه خریداران و فروشندگان به این نتیجه برسند که قیمت منصفانه است.
این حالت باعث میشود که معاملات ساده بشوند. به همین دلیل بازار شکل گرفته است.
دلیل شکل گیری این نوع پرچم این است که بازار معمولا دوبار برای برگشت تلاش میکند.
این حالت منجر به شکل گیری دو گام میشود. اگر این دو برگشت به نتیجه نرسند، آنگاه بازار در جهت دیگر ادامه میابد.یعنی بازار در روند قرار میگیرد.
وقتی دومین تلاش برای شکست به نتیجه نرسد، آنگاه معامله گرانی که در جهت مخالف معامله کرده بودند متوجه میشوند که اشتباه کرده اند و سریعا خارج میشوند.
آنها دیگر تمایل ندارند که یکبار دیگر برای برگشت تلاش کنند. در نتیجه الگوی ادامه دهنده شکل میگیرد که به سرعت پیش میرود.
معامله گران معمولا در چنین ستاپ هایی، اسکلپ میکنند. اما وقتی روند همچنان قوی باشند، میتوانند بخشی یا همه پوزیشن خود را سوئینگ کنند.
این نوع الگوها، معمولا الگوهای کوچکتری را در خود جای میدهند.
فرقی ندارد که معامله گر در الگوی کوچکتر وارد میشود و یا در الگوی بزرگتر وارد میشود.
در روند نزولی و یا گام نزولی در دامنه معاملاتی، پولبکی که یک گام دارد همان ستاپ فروش Low1 میباشد.
اما اگر این پولبک، دو گام داشته باشد، آنگاه پرچم نزولی ِLow2 داریم. Low3 هم الگوی مثلث یا گوه میباشد.
الگوی سقف دوقلو، همان پرچم نزولیِ Low2 است.
گاهی اوقات، گام های این الگو دارای شمع های زیادی است و به الگوهای کوچکتری تقسیم میشود.