چرا نسبت به زلزله افغانستان و مردم غزه بی اعتناییم؟

یک رئیس‏‌جمهور که حرف‌زدن بلد است

دعا کنید عمری باقی باشد و فراغتی که چنین کاری را به سرانجام برسانم. نشد هم فدای سرتان. جهان پُر است از حسرت های این چنینی و اصلا چه اهمیت دارد در این جنگل مولا کسی چنین چیزی بنویسد و یا ننویسد.

اما آن چه می خواستم بگویم این بود که همین رسانه ای که ما آن قدر قربان صدقه اش می رویم و معتقدیم اگر نباشد چه قدر فساد و ظلم بیشتر می شود گاهی در بی دردی ما و بی تفاوتی ما چه نقش ها که بازی نمی کند. نمونه اش همین زلزله مهیبی که در افغانستان رخ داد. اگر موج مهاجر ستیزی احمقانه روزهای اخیر نبود آیا بازهم نسبت به این فاجعه هولناک این قدر بی تفاوت بودیم؟ اگر نبودند رسانه های بی انصافی که منافع ملی را به خودخواهی و خودپسندی ترجمه کردند آیا بازهم در مقابل قتل عام مردم غزه این قدر بی تفاوت بودیم و می گفتیم برای ما ایران مهم است و نه مردمی که هیچ ربطی به ما ندارند؟ معنی منافع ملی این است؟ شک نکنید کسی که در مقابل اشک های پیرزن فلسطینی و صورت مچاله شده کودک فلسطینی دلش به درد نمی آید در مقابل بدترین مصیبت های هم وطن و همسایه اش هم ککش نمی گزد. این شعارهای دهن پُر کن و تو خالی فضای مجازی و حقیقی را رها کنید. آن هایی معنای شرافت و معنای ملی را می فهمند که همین الان بی هیچ ادعایی رفته اند هرات و دارند صادقانه و عاشقانه به برادران و خواهرانشان کمک می کنند. همان هایی که شب و روزشان را به هم دوخته اند تا پاره تن کسی را از زیر آوار بیرون بیاورند. کسانی که شاید هیچ وقت هم من و شما صدای آن ها را نشنویم و سیمایشان را نبینیم و نامشان را به خاطر نسپاریم.کسانی که شاید هیچ وقت از منافع ملی دم نزنند و انسان دوستی شان را به رخ کسی نکشند.

این رسانه ها هستند که موضوعی را برای ما مهم جلوه می دهند و باز همین رسانه ها هستند که با بی اعتنایی شان باعث می شوند ما گاهی اساسی ترین مسائل را نادیده بگیریم. مُد زدگی بدترین بلای عصر ماست و این رسانه ها هستند که چیزی را مُد می کنند. خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، یکی از غیر انسانی ترین باورهایی است که در ذهن و ضمیر بسیاری از ما پا سفت کرده است. باوری که مارا از اندیشیدن می ترساند و از انسانیت تهی می کند. جسارت را از ما می گیرد، فردیت را در ما می کشد و ما را تبدیل به ربات هایی می کند یک شکل. همسان. بی روح. بی عقل. تهی از عشق و احساس که فقط به پیروی از روح زمانه، مشهورات را تکرار می کنیم و به تشویق های عوام کالانعام بل هم اضل و لایک ها و کامنت هایشان دلخوش می کنیم. این بلایی است که رسانه ها سر ما می آورند.

۵۷۵۷

دکمه بازگشت به بالا