برای تسبیح چه بگوییم

تَسْبیح، اصطلاحی قرآنی و بسیار رایج در فرهنگ اسلامی، به معنای تنزیه و تقدیس . به گفتن () و مانند آن از اذکار دلالت‌ کننده بر و همچنین به دانه‌هاى به نخ کشیده شده جهت گفتن ذکر خداوند تسبیح گفته می‌شود. این واژه، مصدر از ریشۀ سبح و به معنای شنا در آب، حرکت سریع و یا دویدن با شتاب اسب است و اصطلاحاً به معنای تنزیه و تقدیس از صفات سلبی و هر نوع ضعف و نیاز است. فخـرالدیـن، رازی، تفسیر کبیر، ج۲، ص۱۸۸، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. ابن منظور، لسان، ذیل سبح. در مشتقات ریشۀ «سبح» بارها به کار رفته است: شناوری افلاک، حرکت و فعالیت انسان در روز، گونه‌ای از که گاه به‌خصوص به بازگـردانده شده است، تعبیـر حـرکت ـ ‌کنندگان (ساخت ) برای ستارگان، کشتی‌ها و اسبان، استثناء (ان‌شاءالله گفتن)،

What can we say about the rosary

تفلیسی، حبیش، وجوه قرآن، ج۱، ص۵۳، به کوشش مهدی محقق، تهران،(۱۳۴۰ش ). و به معنای مطلق آن یعنی تعظیم و تنزیه خداوند در بسیاری از جاهای قرآن کریم. نووی، یحیی، الاذکار، ج۲، ص۱۴۲، به کوشش احمد راتب حموش، دمشق، ۱۹۸۳م. همچنین در قرآن کریم گاهی تسبیح همراه حمد الاهی مطرح شده است، مانند تسبیح و رعد و غیر آن، به این معنا که ما به خویش توان تسبیح نداریم، بلکه به و تو تسبیحت گوییم، یا آن‌که اگر توفیق و لطف تو نبود، نمی‌توانستیم تسبیحت گوییم. فخـرالدیـن، رازی، تفسیر کبیر، ج۲، ص۱۸۸، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱۵، ص۱۱۱، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.

تسبیح در قرآن کریم گاه مستقیماً گرفته است و گاه با حروف جرّ چون «باء» یا «لام» شده است. همچنین واژۀ «سُبْحانَ» که همواره فرض شده، نیز به تکرار به کار رفته است. افزون بر آیات پرشمار که در آن‌ها موضوع تسبیح، خداوند است، گاهی نام خداوند نیز مورد تسبیح قرارگرفته است. نزد مفسران، در اینجا مقصود تسبیح اسم است نه تسبیح خود رب، گرچه برخی نیز آن را خواندن خداوند به نامهایش دانسته‌اند.

ابوحیان غرناطی، محمد، البحرالمحیط، ج۸، ص۴۵۷-۴۵۸، ریاض، مکتبةالنصر الحدیثة. آلوسی، محمود، روح المعانی، ج۳۰، ص۱۰۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی. تسبیح‌گویان از دیدگاه قرآن همۀ اجزاء هستی‌اند. اولین تسبیح‌گو ست، سپس آنان که نزد پروردگارند ملائکه یا به یا بدون واسطۀ حمد تسبیح الاهی گویند که بیش‌تر تفاسیر آن را به تعبیر کرده‌اند. طبری محمد بن جریر، تفسیر، ج۱، ص۱۶۶-۱۶۷. فخـرالدیـن رازی، تفسیر کبیر، ج۲، ص۱۸۹، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. همۀ اجزاء هستی، کوه‌ها و پرندگان، تندر، افلاک، و ماه و ستارگان، جنبندگان و اکثر انسان‌ها نیز تسبیح می‌کنند. طباطبایی محمدحسین، المیزان، ج۱۳، ص۱۱۰-۱۱۲، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.

حضور صفات ‌تنزیهی همراه با تسبیح ‌الاهی در عبارات قرآنی، نشان ‌از مفهوم سلبی در تسبیح ‌دارد: تسبیح از ، تسبیح از این‌که فرزندی بگیرد، تسبیح از این‌که به وعده‌اش عمل نکند و سرانجام تسبیح از هر آنچه دربارۀ او گفته شود و از هر وصفی دربارۀ او. استثنای این قاعده «عباد مُخلَص» خدای‌اند، به این معنا که فقط آنان توان و لیاقت وصف خدا را دارند و خداوند از وصف ایشان مبرا نیست.
همچنین این برخورد تنزیهی، سیطرۀ جلال الاهی در تسبیح را نشان می‌دهد. به تعبیر قرآن بسیاری از مظاهر هستی از خوف او تسبیحش می‌گویند و در تسبیح علاوه بر طوع، کُره هم وجود دارد. پس تسبیح در اینجا، فعلی تکوینی، فطری و واکنش هستی در مقابل جلال الاهی است. در تفاسیر عرفانی تسبیح، تنزیه حق از لواحق مادی و نقائص تشبیهی و کمال معرفت‌ آدمی دانسته شده است.

ابن عربی، محیی‌الدین، تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۷۰۵، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، ۱۹۷۸م. همچنین معنی تسبیح را تنزیهی «لابشرط» و تقدیس را تنزیهی «بشرط لا» دانسته‌اند که مانع تعطیل صفات خواهد بود. گنابادی، محمد، بیان السعادة، ج۱، ص۷۴، بیروت، ۱۹۸۸م. تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۶۳۷، به کوشش مولوی محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م  تفاسیر علمی تلاش کرده‌اند تسبیح پرندگان و جمادات را با یافته‌های زیست‌شناسی نوین مانند کوچ فصلی پرندگان و جنبش ذرات ماده منطبق کنند. طنطاوی، محمد، الجواهر، ج۹، ص۶۷-۶۸، قاهره، ۱۳۵۰ق. طنطاوی، محمد، الجواهر، ج۱۲، ص۳۲-۳۳، قاهره، ۱۳۵۰ق.

اما تسبیح بُعدی تشریعی نیز دارد که خداوند بندگانش را به آن امر می‌کند. نکتۀ قابل توجه در اینجا، زمان‌بندی تسبیح است. آیاتی ‌به‌ تسبیح در هر صبحگاه و شامگاه امر می‌کنند که این، همیشگی بودن امر تسبیح را نشان می‌دهد. در جاهایی دیگر به تسبیح قبل از طلوع خورشید، قبل از غروب، نیمه‌شب هنگامی‌که برمی‌خیزید، طول شب و اطراف روز و بعد از سجده امر شده‌است. اما بیش‌تر تأکید امر به تسبیح در هنگام و است، یعنی گاه جابه‌جایی روز و شب که زمان تکوینی تسبیح است، که با مفهوم عبور و تنزیه هم‌خوانی دارد، هرچند برخی آن‌را به مفهوم نماز که از ممتازترین اشکال تسبیح است، گرفته‌اند.

میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار وعدةالابرار، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش علی‌اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش. معروف است تشریع ذکر رکوع بعد از نزول آیۀ ۷۴ ، و تشریع ذکر سجود با نزول آیۀ اول همراه بوده است نسایی، احمد، السنن، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴، قاهره، ۱۳۴۸ق. ابن حزم، علی، المحلی، ج۴، ص۴۳، به کوشش احمدمحمد شاکر، بیروت، ۱۳۵۲ق. ابن قدامۀ مقدسی، عبدالله، المغنی، بیروت، عالم الکتاب، ج ۱، ص۵۰۱-۵۰۴. دو ذکری که بنیادی‌ترین تسبیحات در نماز محسوب‌اند. در آداب اسلامی، تسبیح بیش‌تر ناظر به ذکر «سبحان‌الله» است، اما در کاربرد عام، از باب غلبه اذکار دیگر مانند ، و را نیز شامل می‌شود. شاخص آن تسبیحات اربعه، از اذکار واجب نماز است که هر ۴ ذکر را شامل است.

علاوه بر این مشهورترین ذکر شیعی (علیها‌السلام) است که پراهمیت‌ترین و آداب هنگام خواب است و شامل ۳۴ الله‌اکبر، ۳۳ الحمد للٰه و ۳۳ سبحان‌الله است و در متون روایی بر آن تأکید شده، و فضایل فراوانی برای آن یاد گردیده است.
دیگر آن‌که روایات سعی در تعمیم و توسعۀ مفهوم تسبیح دارند، برای همین، مذاکرۀ علم و با تأکید خاصی آه محزونی که از دل غمگین از ظلمهای رفته شده بر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باشد، تسبیح دانسته شده است.

مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲، ج۱، ص۱۷۱، ص۱۴۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. در فضایل و خواص فراوان معنوی و مادی، اخروی و دنیایی برای تسبیح برشمرده‌اند. نووی، یحیی، الاذکار، ج۱، ص۵۰-۵۴، به کوشش احمد راتب حموش، دمشق، ۱۹۸۳م. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. متقی، هندی علی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۵، به کوشش بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م. منابع متنوعی نیز آداب، اذکار و اوقاتی برای تسبیح گزارش کرده‌اند کیاهراسی، عمادالدین، احکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج ۳-۴، ص۱۳۰.

ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، قاهره، ج۶، ص۲۱۹، دارالاندلس. نووی، یحیی، الاذکار، ج۱، ص۲۸۲-۲۸۳، به کوشش احمد راتب حموش، دمشق، ۱۹۸۳م. گفتنی است ۷ سوره از سوره‌های قرآن با تسبیح شروع می‌شوند که به «مسبحات» معروف‌اند. در افتتاح ، ، و تسبیح با لفظ ماضی و در افتتاح و به لفظ مضارع است، همچنین است در اختتام سورۀ حشر که برخی مفسران آن را به معنای فرا زمان بودن تسبیح گرفته‌اند،

قریب، محمد، تبیین اللغات لتبیان الآیات، ج۱، ص۵۲۴، تهران، ۱۳۶۶ش. هفتمین «» با افتتاحی متفاوت است. به گفتن (سبحان اللّه) و مانند آن از اذکار دلالت‌ کننده بر تنزیه خداوند و همچنین به دانه‌هاى به نخ کشیده شده جهت گفتن ذکر خداوند تسبیح گفته می شود. از این عنوان در باب صلات سخن رفته است. تسبیح به معناى نخست بر ذکرهایى اطلاق مى‌شود که با تسبیح و تنزیه خداوند آغاز مى‌گردد، مانند تسبیحات اربع و ذکرهاى و .

در اینکه در رکوع و سجود، تنها تسبیح لازم است یا مطلق ذکر کفایت مى‌کند، اختلاف است. قول اوّل منسوب به مشهور است؛ بلکه بر آن ادّعاى شده است. بنابر قول به وجوب تسبیح، در مقدار لازم آن اختلاف است. برخى مطلق تسبیح را کافى دانسته‌اند هرچند با گفتن یک‌بار (سبحان اللّه)؛ لیکن برخى دیگر یک‌بار تسبیح کبرى (سبحان ربّى‌العظیم‌و‌بحمده، سبحان‌ربّى‌الأعلى‌و‌بحمده) را کافى دانسته‌اند. گروهى، بلکه بسیارى از فقها سه بار تسبیح صغرى (سبحان‌اللّه) یا یک بار تسبیح کبرى را کافى دانسته‌اند. از بعضى نیز وجوب سه تسبیح کبرى نقل شده است.

نمازگزار در رکعت سوم و چهارم بین خواندن حمد و ذکر تسبیح مخیر است.
در افضلیت هریک از حمد و تسبیح بر دیگرى یا عدم افضلیت، اختلاف است.
گروهى براى امام، حمد را افضل از تسبیح دانسته‌اند؛ بلکه این قول به مشهور نسبت داده شده است. برخى هیچ‌یک از آن دو را بر مأموم واجب ندانسته‌اند. بعضى، تنها حمد و بعضى دیگر تنها تسبیح را بر مأموم واجب دانسته‌اند. اقوال دیگرى نیز در مسئله وجود دارد.

گفتن سه بار تسبیحات اربع: (سبحان‌اللّه و‌الحمد‌للّه و‌لا‌إله‌إلّا‌اللّه و‌اللّه‌أکبر) به اتفاق فقها کفایت مى‌کند. در کفایت غیر آن اختلاف مى‌باشد و تا پانزده قول نقل شده است که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
۱. کفایت یک بار تسبیحات اربع.
بسیارى از فقها بر این قول‌اند؛ بلکه منسوب به مشهور است.
۲. کفایت تسبیحات یاد شده بدون تکبیر.
۳. تخییر میان گفتن سه بار (سبحان‌اللّه) یا سه بار (سبحان‌اللّه و‌الحمد‌للّه و‌لا‌إله‌إلّا‌اللّه) یا یک‌بار تسبیحات اربع.
۴. تخییر میان همه صورى که در روایات آمده است.
ترتیب تسبیحات اربع بنابر قول مشهور همان‌گونه است که ذکر شد؛ یعنى‌ نخست، تسبیح، سپس تحمید، پس از آن تهلیل و در آخر، تکبیر گفته مى‌شود. برخى ترتیب یاد شده را واجب ندانسته‌اند.

در وجوب آهسته خواندن تسبیح اختلاف است. بر وجوب آن ادّعاى ، بلکه اجماع شده است. عدول از تسبیح به حمد و عکس آن جایز است؛ هرچند برخى در جواز آن تردید کرده‌اند. در صورت شک در عدد تسبیحات- به تصریح بعضى- بنابر کمتر گذاشته مى‌شود گفتن هفت بار (سبحان‌اللّه) پس از ذکر ، مستحب است. در ، هنگامى که امام جهت خطبه بر روى منبر قرار مى‌گیرد، بعد از صد بار تکبیر مستحب است صد بار تسبیح بگوید. انواع مختلفی از تسبیح ها برای گفتن ذکر وجود دارد یکی از این تسبیح ها تسبیح کشکول می باشد که قیمت تسبیح کشکول قدیمی با توجه به قدمت تسبیح متفاوت می باشد.

دکمه بازگشت به بالا