با سه نفر از دانشجویان پزشکی نخبه دانشگاه علوم پزشکی آزاد در رابطه با دغدغهها و مسیر رسیدن به اهداف خود به گفتگو نشستیم.
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا- یاسر مختاری؛ هر ساله تعدادی از افراد جوان در کشور به عنوان نخبه معرفی میشوند این افراد کسانی هستند که عموما علاوه بر هوش خود با تلاش و پشتکار خود توانستهاند که پلههای موفقیت علمی را طی کنند. تعدادی از این افراد هنوز در دانشگاهها حضور داشته و همچنان مشغول تحصیل هستند، آنها هم همچون دیگر دانشجویان دغدغههای خود را دارند. گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا با سه نفر از نخبگان دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی انجام داده است.
خودتان را معرفی کنید؟
سهند هدایتی اُمامی از روستایی در اطراف دیلمان و لاهیجان، در سال ۱۳۷۶ متولد شدم و الان ۲۶ ساله و فارغالتحصیل پزشکی دانشگاه آزاد هستم.
احسان بیرانوند متولد اول فروردین ۱۳۸ در شهرستان بروجرد و ورودی بهمن ۹۷ داروسازی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران هستم.
آرین حدادی متولد فروردین ۸۰ و ۲۲ ساله هستم. اکنون دانشجوی سال سوم دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی هستم.
از موفقیتهایتان در این مدت برای ما بگویید؟
هدایتی اُمامی: در شهریور ۱۴۰۰ در پری مدیکال ۲.۵ درصد شدم و رتبه ۱۲ کشور را کسب کنم. از سوی دیگر تصمیم گرفتم در المپیادهای وزارت بهداشت شرکت کنم و به همین دلیل فارغ التحصیلی و دفاع را عقب انداختم تا بتوانم در این المپیادها حضور داشته باشم. در المپیاد آموزش آموزش پزشکی توانستم مدال طلا را کسب کنم به همین واسطه میتوانم در طرح سرباز نخبگی شرکت کنم.
تز پایان نامه من در مورد کووید بود. در آن زمان بیماری کووید ۱۹ شایع و موضوع داغی در سراسر جهان بود. موضوع المپیاد هم آموزش در محیطهای بالینی و یادگیری در محیط کار بود. در زندگی روزمره به واسطه یک سری کارها که انجام میدهید یک سری چیزها را یاد میگیرید و تجارب مقدار زیادی کمک کرده تا به شخصیت و حرفهای که الان هستید، تبدیل شوید. در پزشکی و کل وزارت بهداشت بحث محیط درمان و کار در بیمارستانها هم به همین شکل است و خیلی از علمی که بچهها یاد میگیرند، تسلط پیدا میکنند، در محیطهای بالینی و بیمارستان است.
در رشته پزشکی سه چهار سال آخر وارد محیط بالینی میشوند در رشته پرستاری دانشجویان در سال دوم وارد محیط بالینی و محیط بیمارستان میشوند و بیشتر علمشان به صورت عملی است و دندانپزشکی هم از ترم ۷ و شروع سال سوم وارد محیط بالین میشوند.
قرصهای آهسته رهش و رهایی از عوارض جانبی برخی داروها
بیرانوند: رتبه دو آزمون کشوری داروسازی با معدل ۱۹.۲ را کسب کردم و مجموع معدلم هم ۱۸.۵۰ است. در حال حاضر هم بر روی پایان نامهام با موضوع طراحی قرصهای آهسته رهش میکنم. من این کار را بر روی پلیمر طبیعی انجام میدهم. این پلیمر طب سنتی ما همان گیاه اسپره است. اسپره زمانی که در مجاورت محیط آبی قرار میگیرد حالت ژل مانندی ایجاد میکند که به رهش آهسته و آرام دارو کمک میکند.
زمانی که دارو به صورت آرام و آهسته در خون افراد رها شود، بیمار از عوارض جانبی دارو مصون میماند و از طرف دیگر طول مدت بیشتری را برای اثربخشی دارو تجربه میکند.
من در حال حاضر بر روی قرص دیکلوفناک سدیم کار میکنم، همه داروها از دو بخش تشکیل شدهاند، بخشی ماده موثره دارو و دیگری اکسپیان یا مواد جانبی است که بر روی اثربخشی دارو تأثیر دارد و کمک میکند تا اثرات دارو تکرار پذیر باشد. در واقع دیکلوفناک سدیم موضوع تز من است، اما قابلیت تعمیم به داروهای دیگر را دارد. مثلا در گذشته پروفسور نخودچی در دانشگاه میدوی، روی پروپرانول این تحقیق را انجام دادند روی دیکلوفناک سدیم به عنوان دارویی که به صورت روزمره در اختیار مردم قرار میگیرد، تمرکز کردم، اما قابلیت تعمیم بر روی سایر داروها را نیز دارد.
قرصهای آهسته رهش در قیاس با سایر قرصها از دو جهت برتری دارند. زمانی که قرص به صورت ناگهانی داروی خود را آزاد میکند شاهد هستیم که غلظت خون افزایش پیدا میکند. افزایش یکباره غلظت خون موجب یک سری عوارض میشود و بیمار یک سری عوارض متناسب با دارو دریافت میکند. از طرفی مزید بر اینکه عوارض دارویی هم تجربه میکنیم با همان سرعتی که غلظت دارو بالا میرود غلظت دارو افت میکند. قرصهای آهسته رهش این دو مشکل را مرتفع میکند یعنی نه اجازه بالا رفتن ناگهانی غلظت در خون را میدهد و نه اجازه پائین آمدن آن، در واقع تعادل غلظت خون را حفظ میکند؛ بنابراین ما هم عوارض جانبی را با این سامانههای دارویی کنترل میکنیم و از طرف دیگر طول مدت اثر دارو را کنترل میکنیم. اگر بخواهیم دیکلوفناک سدیم را هر ۸ ساعت تجویز کنیم در سامانههای آهسته رهش میتوانیم هر ۱۲ ساعت یا ۲۴ ساعت تجویز داشته باشیم.
پویا از کودکی
حدادی: در آزمون علوم پایه شهریور ۱۴۰۱ رتبه ۲ کشور و در دانشگاه آزاد رتبه اول را کسب کردم. از کودکی پویا بودم. از ۳ سالگی کلاس زبان و کاراته رفتم. زبان انگلیسی را از ۶ سالگی آموختم، ۹ سال بعد تمام کرسیها را تمام کردم. همزمان در ورزش کاراته را آغاز کردم و هنوز هم ادامه میدهم و مربی رسمی فدراسیون کاراته هستم. تمام نمرات ابتدایی بنده ۲۰ بود. در دو سال آخر ابتدایی برای تیزهوشان خواندم. از سال هفتم که وارد راهنمایی شدم مدرسه علامه حلی یک رفتم. سه سال راهنمایی بهترین دوره سه ساله زندگی من است. علاوه بر اینکه فضای علمی داشتیم، فضای پژوهشی هم داشتیم. فضا دست باز بود. با اینکه درسها سنگین بود، اما کارهای پژوهشی عالی بود.
دبیرستان هم عالی بود و در سال دهم با همگروهی خودم سلول سوخت میکروبی را طراحی کردیم که از باکتریهای داخل فاضلاب برق تولید میکرد. جایزه بهترین پروژه آن جشنواره دانش آموزی را گرفتیم. از کودکی دندانپزشکی دوست داشتم. آنلاین ۹۹ وارد دانشگاه شدم و در حال حاضر ترم ۸ و آخر سال چهارم هستم. علوم پایه که در شهریور ۱۴۰۲ بود را با رتبه ۲ به دست آوردم، در تمام ترمها ممتاز و جزو سه نفر اول رشته شدم.
چرا دانشگاه علوم پزشکی آزاد را برای تحصیل انتخاب کردید؟
هدایتی اُمامی: من هم زمان در دانشگاه علوم پزشکی بجنورد و علوم پزشکی آزاد تهران قبول شدم. تهران شرایط رشد و پیشرفت بیشتری دارد و پایتخت ایران است و امکاناتی که در تهران است در جای دیگر نیست. از سوی دیگر دانشگاه آزاد تهران به جز تفاوتهایی مانند خوابگاه برای دانشجویان به لحاظ امکانات آموزشی و هیئت علمی تفاوت چندانی با دانشگاه تهران ندارد. از این جهت بین شهرستان و تهران، دانشگاه آزاد تهران را انتخاب کردم.
بیرانوند: بسیاری از اساتید این دانشگاه، اساتید برجستهای، در دانشگاه تهران تدریس داشتند و استاد مدعو هستند و به صورت پاره وقت اینجا تدریس میکنند فرصت خوبی بود که دانشگاه آزاد فراهم کرده بود و ما میتوانستیم تحصیل کنیم. در صورتی که اگر به شهرهای دیگر میرفتیم بعید میدانم توانستیم از محضر چنین اساتیدی استفاده کنیم.
بسیاری از اساتید دانشگاه علوم پزشکی آزاد، اساتید برجستهای هستند که همزمان در دانشگاههای علوم پزشکی تهران تدریس میکنند فرصت خوبی است که دانشگاه آزاد فراهم کرده و ما از آنها بهرهمند شدیم. در صورتی که اگر به شهرهای دیگر میرفتیم بعید میدانم بتوانیم از محضر چنین اساتیدی استفاده کنیم.
حدادی: نکته قابل توجه اساتید خوبی است که در این دانشگاه گرد هم آمدهاند و ما میتوانیم از حضور آنها بهره ببریم رفقای خوب من در دانشگاه تهران، شهید بهشتی و ایران هستند، اساتید ما بسیار عالی هستند. شاید سخت گیر باشند و شاید کارمان گیر کند، اما آنچه میماند مهارت و دانشی است که اساتید در ذهن ما حک کردهاند و پس از فارغالتحصیلی و طبابت به کار ما میآید.
شما اکنون به عنوان نخبه معرفی شدهاید، کارنامه و ایدههایتان هم تأیید میکند که قرار است در آینده اثرات بسیار بزرگی را فراهم کنید، در شرایطی که سخن از مهاجرت نخبگان وجود دارد، انتظار چه حمایتی را برای ماندن و ادامه فعالیت در مسیر علم و فنآوری دارید؟
هدایتی اُمامی: شرایط پزشکان در ایران خوب نیست. با قوانینی که ایجاد میشود این وضعیت بدتر هم میشود، مثلا باید وثیقه ۳۰۰ میلیونی بگذارند تا بتوانند تحصیلات رزیدنتی داشته باشند. حتی اگر انصراف بدهند باید هزینه را پرداخت کنند. بنده قصد دارم PHD بخوانم، اما ایران رشته بیوانفورماتیک را ندارد. البته به گفته وزارت بهداشت قرار است افرادی را برای تحصیل در این رشته به خارج از کشور بفرستند، اما دانشگاههای محدودی را انتخاب کرده است.
وزارت بهداشت اخیرا مسیر تازهای را آغاز کرده و قرار است؛ کسانی که در المپیادها مدال کسب کرده و دانشجویانی که معدل بالا داشتند و براساس آئین نامهها، مستعد خطاب میشوند وارد عرصه کار کنند. اینکه این کارها کافی باشد یا خیر هنوز مشخص نیست باید منتظر ماند.
مخارج زندگی زیاد است و اگر بخواهم وارد رشته رزیدنتی شوم ماهیانه ۸ میلیون تومان درآمد بنده است. ۱۲ الی ۱۵ ساعت کشیک دارم. این مسئله باعث شده که بسیاری از افراد وارد رزیدنتی نشوند. اگر این موارد تسهیل شود، کار پزشکان سبکتر شود و حقوق آنها افزایش پیدا کند مطمئئنا افرادی، چون من هم انگیزه پیدا میکنند.
بیرانوند: نخست اینکه خودم را لایق لفظ نخبه نمیدانم، بسیاری از دوستان در عرصه داروسازی مشغول هستند و در سطح بینالمللی صاحب نام هستند و این برای ما افتخاری است که آنها را در کشور داریم. بنده یک دانشجوی خرد در حال تحصیل هستم. هدفی تحت عنوان مسیر نخبگی نداشتم. بلکه تمرکز روی دروسی بود که اساتید میدادند و از طرفی کاهش مشکلاتی بود که بیماران در بیمارستانها، داروخانهها و … تجربه میکنند، تمام تلاش این بود که مشکل کوچکی حل شود و بیمار درد و رنج کمتری را تحمل کند و اینکه مسیری را طراحی کردیم که بخواهد به هدف نخبگی برسد، نیست.
من لر تبار هستم و قریب به ۱۰ هزار سال است که در ایران ریشه داریم. به شخصه ایران برای من جذبه دارد و اگر جایی در خارج از ایران بمیرم و خاکستر و غبار من را نسیمی بلند کند مغناطیس ایران این غبار و خاکستر را به سمت خودش جذب میکند. برای اینکه کشور را ترک کنم به صورت مداوم برنامهای ندارم، اما برای کسب دانش ممکن است کشور را ترک کنم و مجددا به کشور بازگردم.
حدادی: مهمترین دلیل برای ماندن افرادی که به دنبال علم و دانش و برای توسعه کشور تلاش کنند، ایجاد انگیزه است و هر کاری که در راستای انگیزه میتوان انجام داد به ما کمک میکند.