رسول سلیمی: سفر شی به اروپا تنشها و همچنین تمایل قدرتهای بزرگ عضو اتحادیه اروپا را برای حفظ روابط سازنده با پکن برجسته میکند. بااینحال، به نظر میرسد که در حال حاضر چین کارتهای بیشتری برای بازی نسبت به اروپا دارد. از سویی اروپا میخواهد چین نخست شریک باشد، اما همزمان از خطرات وابستگی اقتصادی بیش از حد آگاه است، بهویژه در بخشهای نوظهور مانند فناوری سبز که چینیها در لبه فناوری قرار دارند. اکتبر گذشته، کمیسیون اروپا تحقیقات خود را در مورد خودروهای برقی تولید شده در چین که در بازار اتحادیه اروپا به طور نابرابر از یارانههای دولت چین بهرهمند میشوند، آغاز کرد.
از سوی دیگر بسیاری در اتحادیه اروپا از تأثیر رقابت اقتصادی و تکنولوژیکی بین ایالات متحده و چین میترسند و هر دو کشور، میلیاردها دلار یارانه برای حمایت از اقتصاد خود و در نتیجه ازبینبردن موقعیت جهانی صنایع اروپایی اختصاص دادهاند. بااینحال، رسیدن به موقعیت استراتژیک همچنان مشروط به رسیدن به یک نظم بلند است. بهویژه آنکه با آغاز جنگ اوکراین، وابستگی به قدرت نظامی امریکا برای محافظت از اروپا بیشتر از هر زمانی این کشورها را در موقعیت ضعف قرار داده است. ازاینرو برای اروپاییهایی که هیچ دستورالعمل اساسی برای چگونگی هدایت رقابت چین و امریکا ندارند، ارتباط با یک وزنه متوازنکننده مانند چین به کاهش وابستگی آنها کمک خواهد کرد.
منطق استقبال اروپایی ها از چین
ازاینرو منطق ارتباط اروپا با چین، ایجاد توازن در سیاست خارجی برای جلوگیری از امتیازگیری طرفی است که احساس میکند وابستگی اروپا به آن چشمگیر است و میتواند اروپاییها را در موقعیتهای بحرانی متأثر از وابسته بودن، تحتفشار امتیازگیری قرار دهد. اما چین در اروپا به طور برابر طرفدار ندارد. تفاوت اروپای غربی و شرقی در سفر شی به اروپا کاملا محسوس بود.
در همین حال، قدرت پکن در بلگراد و بوداپست به نمایش گذاشته شد، جایی که خیابانها با پرچمهای چین تزیین شده بود. درحالیکه شی و همسرش پنگ لیویان در فرودگاههای هر دو شهر فرود میآمدند، بر خلاف استقبال آرام از این زوج در پاریس، الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور صربستان و ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، برای استقبال از آنها سنگ تمام گذاشتند.
سفرهای شی به صربستان و مجارستان پیام بسیار مثبتی برای چینیها فرستاد که ما دوستان نزدیکی در اروپا داریم و مجارستان و صربستان دوستان واقعی هستند که ما میتوانیم با آنها تجارت کنیم. رسانههای دولتی چین نیز دیپلماسی گرم این دو کشور از رئیسجمهور کشورشان را برجستهسازی کردند و با تیترهایی مانند «پیوند آهنین چین با صربستان» و «دوستی طلایی با مجارستان» بازنمایی کردند.
هر دو کشور که دریافتکنندگان اصلی سرمایهگذاران چینی هستند، در طول این سفرها ارتقا روابط خود با چین را خواستار بودند که در مجموع یک پیروزی نمادین برای شی محسوب میشود. اما تحلیلگران میگویند در اروپای شرقی، استقبال از رئیسجمهور چین به میزان ووچیچ و اوربان نبود. زیرا سایر اروپاییها، صربستان و مجارستان را کشورهایی غیرلیبرال و دوستدار روسیه ارزیابی میکنند.
چرا چین و اروپا به یکدیگر نزدیک می شوند؟
چه آنکه پیشازاین سفر، روابط چین و اروپا با فهرست روبهرشد نارضایتیهای اقتصادی اتحادیه اروپا با چین که به یک جنگ تجاری تمامعیار تبدیل شده است، از بین رفته است. در چنین شرایطی سوءظن در سراسر اروپا در مورد نفوذ پکن بهویژه در مورد حمایت از روسیه وجود دارد.
بااینحال، لحن اروپاییها در دهه ۲۰۱۰ تغییر کرده؛ زیرا غرب از بحران مالی جهانی رنج میبرد و چین در بسیاری از نقاط جهان، از جمله اروپا، قاطعتر شده است. کسری تجاری اتحادیه اروپا با چین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۲ بیش از سه برابر شده و نزدیک به ۴۰۰ میلیارد یورو (۴۳۰ میلیارد دلار) رسیده است. پاندمی COVID-۱۹ و اختلال در زنجیرههای تامین در سراسر جهان همراه با حمله همه جانبه روسیه به اوکراین، ضربه مرگبار نهایی را به چشم انداز روابط چین و اتحادیه اروپا وارد کرد. در حال حاضر، اتحادیه اروپا پکن را به عنوان “شریک، یک رقیب اقتصادی و یک رقیب سیستماتیک” توصیف میکند.
سال گذشته، «اورزولا فون در لاین» رئیس کمیسیون اروپا خواستار “کاهش خطر” از چین شد. در همین راستا سفر اول شی به اروپا شامل مذاکره با ماکرون و فون در لاین در مورد ادامه اختلافات تجاری و سیاست چین در مورد اوکراین بود. اما پیشرفت کمی حاصل شد. مشکل این بود که ریسک زدایی از رابطه با چین در سراسر اتحادیه اروپا پذیرفته نشده است. مجارستان شاید آشکارترین مثال از ریسک زدایی اقتصادش با چین است، اما تنها نمونه آن نیست. واضح است که المان نیز به طور کامل برای یک رویکرد جدید آماده نشده است. شولتز در آلمان نیز دررابطهبا اوکراین از چینیها خواست تا روشن کنند که این جنگ امپریالیستی باید پایان یابد.
صدراعظم انگلیس نیز اظهارات سختگیرانهای در مورد اقدامات تجاری چین داشت. بااینحال، ارتباطات تجاری گسترده و حضور کسبوکارهای بزرگ المانی در بازار چین، بهویژه خودروسازانی مانند فولکسواگن، سیاست دولت را به سمت تعامل با چینیها سوق داده است. علاوه بر این، شولتز اگرچه میتوانست برای نشاندادن وحدت با ماکرون و فون در لاین به پاریس بیاید. بااینحال این کار را نکرد. موضع تند نزدیکترین متحد اتحادیه اروپا یعنی ایالات متحده نیز یک عامل کلیدی در فاصله انگلیس از چین است. یک اجماع دوحزبی در واشنگتن وجود دارد که برای آنها چین یک دشمن اصلی ژئوپلیتیک است. اگرچه اکثر کشورهای اتحادیه اروپا بهویژه فرانسه و المان، ترجیح میدهند در این مبارزه بیطرف باقی بمانند.
چالش های چین در همکاری با اروپا
در همین حال اگرچه شی جین پینگ ممکن است سفر اخیر خود به اروپا را با پاسخ به سؤالات دشوار در فرانسه در مورد تجارت و جنگ روسیه در اوکراین آغاز کرده باشد، اما رهبر چین اواخر هفته گذشته با ارائه یک پیام صریح به تور اروپایی خود پایان داد: «با وجود اصطکاک با بسیاری از کشورهای اروپایی، چین هنوز در برخی از پایتختهای اروپایی طرفدار دارد»
این معنا از سفر شی به اروپا در اظهارات ووچیچ صربستان برجسته بود. او اولین رهبر اروپایی بود که متعهد به پیوستن به چین در ایجاد “جامعهای با آینده مشترک” شد. این مفهوم آزادانه فرموله شده خواستار همکاری در مورد منافع مشترک است و نشان میدهد که کشورها نباید بر اساس اتحادها تعامل داشته باشند یا بر اساس سیاست داخلی و سابقه حقوق بشر قضاوت شوند. شی همچنین در دیدار خود با اوربان در مجارستان که عضو اتحادیه اروپا و ناتو است، یک جهانبینی مشترک را مطرح کرد. اوربان که نگرانیهای فزایندهای از اقتدارگرایی کشورش در اروپا وجود دارد، خواهان “مشارکت استراتژیک جامع همهجانبه” با چین شده است.
از سوی دیگر برخی ناظران سیاسی معتقدند سفر شی نمایانگر محدودیتهای او در اروپا بوده، از جمله اینکه صرفاً در اروپای مرکزی و شرقی که پکن قبلاً تلاشهای گستردهای برای تعمیق ارتباطات و بهدستآوردن حسننیت انجام داده بود، دستاوردهای موفقی داشت. چه آنکه مکانیسم چین برای تقویت روابط با ۱۶ کشور اروپای مرکزی و شرقی به ارامی تضعیف شده و بخشی از ان به این دلیل است که سرمایه گذاری چین در مقیاس مورد انتظار تحقق نیافته و همچنین یکی از دلایل عدم موفقیت چین در این سالها به این دلیل حمایتش از روسیه بوده که روابطش را در منطقه ای با تاریخ سلطه شوروی سرد کرده است.
اگرچه انتخاب فرانسه بهعنوان اولین کشور مستقل از ایالات متحده برای گشایش دیپلماتیک با سایر کشورهای اروپایی دیده شد؛ اما نشانههای ملموس کمی از این سفر وجود دارد که اصطکاک با کشورهای اروپای غربی و اتحادیه اروپا کاهش یابد.
311213