اقتصادیایرانی کسب و کار

معرفی انواع محصولات و کاربرد آن در تحلیل بنیادی گروه فولادسازی

بررسی حاشیه سود و کاربرد آن در تحلیل بنیادی گروه فولادسازی

دو جدول زیر میزان سود سازی هر یک از شرکت‌های فولادسازی و تولید محصولات فولادی فعال در بورس در ۵ سال اخیر به همراه حاشیه سود آن‌ها را نمایش می‌دهند. مجموعا از ۲۰ شرکت دانیال زاده نمین فعال در گروه فولاد سازی، ۱۳ شرکت سودسازی مناسبی داشته‌اند. در این بین عملکرد دو شرکت فولاد مبارکه اصفهان (فولاد) با میانگین حاشیه سود ۲۶/۷% و فولاد خوزستان (فخوز) با میانگین حاشیه سود ۱۷/۷% بسیار مناسب بوده است.

شرکت‌های فولاد کاویان (فوکا)، نورد و لوله اهواز (فاهواز) و لوله و تجهیزات سدید (فسدید) از جمله شرکت‌های زیان‌ده این گروه بوده و عملگرد خوبی به لحاظ بنیادی نداشته‌اند. سهامی ذوب‌آهن اصفهان (ذوب) که از شرکت‌های پر حاشیه و مورد علاقه سرمایه‌گذاران نیز هست، در سال‌های اخیر همواره عملکرد پر نوسانی داشته است.

هر چند که نوسانات زیادی در میزان حاشیه سود شرکت‌های این گروه دیده می‌شود، اما شاید بتوان میانگین حاشیه سود ۱۰% را برای تحلیل بنیادی گروه فولادسازی و تولید محصولات فولادی در نظر گرفت. البته که این عدد برای هر شرکت متفاوت است و می‌بایست در محاسبات تحلیل بنیادی اعداد دقیق‌تری مد نظر قرار گیرد. اما به طور کلی می‌توان گفت که شرکت‌های با حاشیه سود بالاتر از ۱۰% عملکرد مطلوبی را طی یک دوره مالی داشته‌اند.

میزان فروش داخلی و صادراتی در تحلیل بنیادی گروه فولادسازی

در سال‌های اخیر و پس از شرایط سخت تحریمی و کاهش درآمدهای نفتی کشور، صنعت فلزات اساسی و به خصوص تولید فولاد نقش بسزایی در صادرات و تأمین نیازهای ارزی کشور داشته‌اند. در آینده نیز ادامه روند افزایش تولید و صادرات محصولات فلزی، علاوه بر کمک به چرخه اقتصادی کشور و جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی، باعث سودآوری قابل توجه سهامداران این گروه نیز خواهد شد.

یکی از مهمترین مباحث در تحلیل بنیادی شرکت‌ها میزان فروش داخلی و فروش صادراتی آن‌هاست. شرکت فولاد کاوه جنوب کیش با ۷۳/۲%، فولاد خوزستان با ۵۷% و ذوب‌آهن اصفهان با ۴۲/۳% فروش صادراتی، بخش زیادی از تولیدات خود را در بازارهای خارجی به فروش می‌رسانند. فولاد مبارکه اصفهان نیز اگر چه مقدار کمی از تولیدات خود را صادر می‌کند (حدود ۱۱%) اما به لحاظ فروش ریالی پس از فولاد خوزستان و ذوب‌آهن اصفهان با ۲۵۹۶ میلیارد تومان فروش صادراتی، در رتبه سوم از این لحاظ قرار دارد.

در میان شرکت‌های کوچکتر تولید محصولات فولادی نیز، گروه صنعتی سپاهان، غلتک‌سازان سپاهان و لوله و ماشین‌سازی ایران به تازگی وارد بازارهای صادراتی شده و بخش اندکی از فروش خود را در این بازارها به انجام می‌رسانند. به طور قطع در آینده افزایش فروش صادراتی و استراتژی‌های مناسب بازاریابی برای این شرکت‌ها می‌تواند باعث رشد تولید و سودآوری برای سهامداران این گروه شود.

عوامل موثر بر قیمت سهام

در مقاله عوامل “” در مورد عوامل کلی سیاسی و اقتصادی تأثیر گذار بر بازار سهام و صنایع مختلف صحبت کردیم.

اما در ادامه این مقاله قصد داریم به طور خاص‌تر به بررسی عوامل بنیادی تأثیرگذار بر تحلیل بنیادی گروه فولادسازی بپردازیم…

نحوه قیمت‌گذاری محصولات

یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر سودآوری شرکت‌های فولادساز و تحلیل بنیادی گروه فولادسازی نحوه قیمت‌گذاری محصولات آن‌هاست. مرجع قیمت گذاری محصولات بسته به بازار فروش می‌تواند متفاوت باشد. در بازارهای صادراتی نرخ محصولات بر اساس قیمت‌های جهانی شمش، بیلت و اسلب محاسبه می‌شود. اما در بازارهای داخلی نرخ فروش محصولات فولادی در بورس کالا و بر اساس قیمت دلار نیمایی محاسبه شده و در میان خریداران رقابت می‌شود. لذا بسته به بازارهای هدف هر شرکت، سرمایه‌گذاران می‌بایست به نحوه قیمت‌گذاری محصولات فولادی توجه ویژه‌ای داشته باشند.

قیمت‌های جهانی محصولات فولادی

توجه کنید که اثر افزایش قیمت‌های جهانی می‌تواند با یک تأخیر زمانی در قیمت‌های داخلی نیز منعکس شود. به این صورت که با افزایش قیمت جهانی محصولات فولادی، تمایل شرکت‌ها برای صادرات افزایش یافته و عرضه داخلی این محصولات کاهش می‌یابد. لذا نهادهای بالادستی مجبور به اصلاح قیمت‌ها و یا روش‌های قیمت‌گذاری شده و نرخ‌های بورس کالا نیز رشد می‌کنند. لذا فعالان بازار سرمایه بدون توجه به قیمت‌های جهانی و چشم‌انداز آن نمی‌توانند دید مناسبی نسبت به سرمایه‌گذاری در این حوزه داشته باشند.

توجه به بورس کالا

همان‌طور که گفته شد مرجع قیمت‌گذاری فولاد در بخش فروش عمده بورس کالاست. در سرتاسر جهان قیمت‌گذاری کالاهای اساسی در بورس‌های کالا انجام می‌شود. برای مثال بورس فلزات لندن شاید یکی از معروف‌ترین بورس‌های کالا در دنیا باشد. در کشور ما نیز از سال ۱۳۸۶ بورس کالای ایران با هدف قیمت‌گذاری کالاهای اساسی در بخش‌های مختلف صنعتی، کشاورزی و … راه‌اندازی شده و رفته رفته گسترش یافت. یکی از محصولات اصلی مورد معامله در بورس کالای ایران تولیدات مختلف فولادی است. معاملات فولاد در بورس کالا در تناژهای بالا و به صورت عمده‌‌فروشی کلان صورت می‌گیرد.

نرخ و نحوه تأمین مواد اولیه

مورد مهم و موثر دیگر در تحلیل بنیادی گروه فولادسازی تغییرات نرخ و نحوه دسترسی به مواد اولیه است. بخش قابل توجهی از بهای تمام شده محصولات فولادی مربوط به سنگ‌آهن، کنسانتره و گندله است. در سال‌های اخیر و بر اساس تغییر فرمول قیمت‌گذاری مواد اولیه تولید فولاد، قیمت گندله و سنگ آهن بر اساس قیمت شمش نهایی فولاد محاسبه می‌شود که به نظر روش عادلانه‌ای است. به این صورت که با افزایش نرخ فروش شمش فولاد، قیمت مواد اولیه نیز افزایش یافته و با کاهش قیمت شمش، قیمت مواد اولیه کاهش می‌یابد.

این فرمول علاوه بر تنظیم حاشیه سود شرکت‌های فولادساز، کمک شایانی به سودآوری شرکت‌های بالادستی در حوزه تأمین سنگ‌آهن و گندله کرده است. لذا با توجه به وجود معادن بزرگ سنگ‌آهن در ایران و فراوانی این ماده معدنی در کشور، به نظر نمی‌رسد تولیدکنندگان فولاد در آینده نزدیک مشکلی جهت تأمین مواد اولیه خود داشته باشند.

یکی دیگر از مواد اولیه پر مصرف در صنایع فولادسازی الکترود گرافیتی است. از الکترود گرافیتی در روش احیای مستقیم استفاده می‌شود که از قضا بیشتر تولیدات فولاد کشور نیز به این روش انجام می‌شود. این ماده اولیه عمدتا از کشورهایی نظیر چین وارد شده و در شرایط تحریمی کشور نیز واردات آن به سختی صورت می‌گیرد. هر چند که فولادسازان بزرگ کشور پیش از اعمال مجدد تحریم‌ها، ذخایر این ماده استراتژیک در انبارها را به شدت افزایش داده‌اند و پیش‌بینی می‌شود تا چند سال آینده مشکلی به لحاظ تأمین الکترود گرافیتی در صنعت فولاد ایجاد نشود.

میزان فروش داخلی و صادرات

در بخش‌های قبلی این مقاله با جزئیات کامل در مورد میزان فروش داخلی و صادراتی شرکت‌های حاضر در این گروه و همچنین تأثیر آن در تحلیل بنیادی گروه فولادسازی پرداختیم. همان‌طور که گفته شد بخش زیادی از تولیدات شرکت‌های فولاد خوزستان و فولاد کاوه جنوب کیش در بازارهای صادراتی به فروش می‌رسد. توجه به میزان فروش داخلی و صادراتی و نکات ذکر شده در مورد نحوه قیمت‌گذاری، بازارهای هدف و … در تحلیل بنیادی گروه فولادسازی و شرکت‌های این گروه ضروری است.

نرخ ارز

همواره در کشور ما نرخ ارز از جمله پارامترهای کلان و بسیار مهم تأثیرگذار در اقتصاد بوده و هست. در سال‌های اخیر نیز افزایش نرخ ارز اثر قابل توجهی بر بازارهای مختلف سرمایه‌گذاری علی‌الخصوص بازار سرمایه داشته و منجر به افزایش قابل توجه قیمت سهام در صنایع مختلف شده است. این نوسانات معمولا به دنبال افزایش ریسک‌های سیاسی و بین‌المللی ایجاد شده و به صورت مقطعی باعث جهش نرخ‌های فروش سهام گروه‌های مختلف بازار سرمایه و علی‌الخصوص گروه فلزات اساسی می‌شود.

معمولا شرکت‌های با عمده فروش صادراتی به سرعت نسبت به نوسانات نرخ ارز واکنش نشان داده و قیمت سهام آن‌ها نیز تغییر می‌کند. در بخش‌های قبلی نیز اشاره کردیم که افزایش نرخ فروش و در نتیجه سودآوری برای شرکت‌های با عمده فروش داخلی (بورس کالا)، ممکن است با تأخیر زمانی و پس از دریافت مجوزهای لازم برای افزایش قیمت محصولات صورت گیرد. لذا لازم است سرمایه‌گذاران در اخذ استراتژی‌های خود توجه لازم را به این موارد داشته باشند.

برای مثال کاهش ارزش ریال در سال‌های ۹۷ و ۹۸ و افزایش قیمت ارز در این سال‌ها، در ابتدا منجر به افزایش سودآوری شرکت‌های صادرات محور شد. اما پس از مدتی با اصلاح نرخ‌های داخلی دامنه این رشد به شرکت‌های با فروش داخلی و بورس کالا رسیده و تا اواخر سال ۹۸ نیز همچنان ادامه داشته است.

رونق صنایع پایین‌دستی

پیش‌تر اشاره کردیم که تولید فولاد به جهت کاربردهای فراوان آن در صنایع مختلف به جزء جدایی‌ناپذیر اقتصاد تبدیل شده است، تا جایی که حتی می‌توان رشد تولید فولاد را معیاری برای رشد اقتصادی یک کشور در نظر گرفت. محصولات فولادی کاربردهای فراوانی در صنایع مختلف از جمله ساختمان‌سازی و انبوه‌سازی، خودروسازی، لوازم خانگی و ..  دارند. در واقع چرخه فولاد از مواد اولیه‌ای همچون سنگ‌آهن در معادن شروع شده و پس از طی مراحلی به محصولات مورد استفاده‌ای همچون تیرآهن، میلگرد، ورق، پروفیل، لوله، استیل و … تبدیل می‌شود.

بدیهی است که رونق اقتصادی در بخش‌های پایین‌دستی چرخه فولاد مثل مسکن، می‌تواند باعث رونق صنعت فولاد شود. لذا در تحلیل بنیادی گروه فولاد سازی توجه به صنایع مصرف‌کننده و رونق و رکود آن‌ها می‌تواند چشم‌انداز مناسبی نسبت به آینده بازارهای داخلی برای فروش شرکت‌های این گروه ایجاد کند.

برنامه‌های توسعه

جمهوری اسلامی ایران با بهره‌مندی از ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تن ذخایر سنگ‌آهن خام در میان ده کشور برتر جهان از این نظر قرار دارد. لذا پتانسیل‌های بی‌نهایت مناسبی جهت رشد تولیدات حوزه فولاد در کشور و استفاده از این ظرفیت وجود دارد. در برنامه‌های توسعه کشور نیز توجه به صنعت فولاد به عنوان یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های درآمدزایی صنعتی بسیار مورد توجه است. هدف برنامه‌های پنجم و ششم توسعه در کشور تبدیل شدن ایران به عنوان یکی از قطب‌های تولید فولاد در جهان عنوان شده است.

هر چند که با تمامی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های موجود، به دلیل مشکلات ناشی از تحریم، انتقال تکنولوژی به داخل کشور به سختی صورت می‌گیرد. لذا عمده تولیدات حوزه صنعت فولاد مربوط به فولاد خام و فولادهای مورد استفاده در صنایع ابتدایی مثل مسکن است که حاشیه سود پایینتری دارند. هر چند که امید می‌رود که در سال‌های آتی و با پیشرفت تکنولوژی، راه‌اندازی خطوط تولید فولادهای آلیاژی و پیشرفته‌تر و با حاشیه سود بالا نیز در دستور کار فولادسازان بزرگ کشور قرار گیرد.

سیاست‌گذاری دولت در حوزه صنعت فولاد

همان طور که گفته شد در سال‌های گذشته صنعت فولاد به عنوان یک صنعت استراتژیک به لحاظ تأمین نیاز داخلی و همچنین افزایش صادرات کشور مورد توجه دولت‌های مختلف بوده و نقش پر رنگی در برنامه‌های توسعه کشور داشته است. فعالان حوزه فولاد نیز همواره بر لزوم توجه دولت به این بخش اساسی تأکید داشته‌اند. مواردی همچون آزادسازی قیمت در بورس کالا (که تا حدودی محقق شده است)، ایجاد مزیت در خرید حامل‌های انرژی و سوخت به عنوان ماده اولیه، تأمین منابع مالی مورد نیاز برای راه‌اندازی طرح‌های توسعه، ثبات اقتصادی و همچنین کنترل تورم می‌بایست در سیاست‌گذاری کلان اقتصاد در نظر گرفته شود.

چکیده مطلب:

صنعت فولاد به عنوان یکی از مهمترین صنایع تأثیرگذار در رشد اقتصادی همه کشورها، علی‌الخصوص کشورهای در حال توسعه شناخته می‌شود. کشور ما نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه از این قاعده مستثنی نبوده و با توجه به شرایط اقتصادی کشور توجه به این حوزه می‌تواند گره‌گشای بسیاری از مسائل اقتصادی باشد. لذا علاوه بر توجه به زیرساخت‌ها و طرح‌های توسعه، افزایش ظرفیت تولید، رشد و بهبود تکنولوژی و مواردی از این دست، سرمایه‌گذاری در شرکت‌های فولادسازی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

دکمه بازگشت به بالا