انسان ها در مسیر رشد و هنگامی که هویت خود را مورد بررسی قرار می دهند با سؤال چگونه خودمان را بشناسیم مواجه می شوند. پاسخ این سؤال آنقدر ها هم ساده و دست یافتنی نیست. این در حالی است که خودشناسی ، برای کسب موفقیت در ابعاد مختلف زندگی همچون ارتباطات انسانی، عاطفی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی بسیار لازم و ضروری است. فرهنگ ها و ملل مختلف خودشناسی را شاهراه کامیابی در زندگی دانسته اند و تأکید بسیاری بر آن در تمامی ادوار تاریخ شده است.
همچنین امروزه خودشناسی جزء مباحث اساسی بوده و جزء عوامل موثر و غیر قابل انکار در موفقیت های شغلی افراد محسوب می شود. از این رو در این مقاله با همراه باشید تا شما را در رسیدن به پاسخ شیرین چگونه خودمان را بشناسیم، راهنمایی کنیم.
پیشنهاد می کنیم قبل از خواندن ادامه متن، ابتدا ویدیو زیر را ببینید تا به طور کلی با این موضوع آشنا شوید. 🙂
در یک جمله، خودشناسی یا مهارت شناخت خود است که اساس و پایه رشد و توسعه مهارت های فردی می باشد. خودشناسی یعنی آگاهی بر تمامی حالات درونی که از مکانیسم شکل گیری آنها بی خبر هستیم (بخش بزرگ به وجود آورنده آن ناخودآگاه فرد است).
تست MBTI، یک پرسشنامه روانسنجی فردی است که برای شناسایی نوع شخصیت، نقاط قوت و اولویتهای افراد طراحی شده است. این تست توسط ایزابل مایرز (Isabel Myers) و مادرش کاترین بریگز (Katherine Briggs) و بر اساس کارشان بر روی تئوری کارل یونگ (Carl Jung) درمورد انواع شخصیت تهیه شده است.
چرا باید خود را بشناسیم؟
بزرگترین فایده ی شناخت خود این است که بر نقاط ضعف و قوت وجودمان آگاه می شویم و به دنبال آن، اهداف و آینده ای روشن خواهیم داشت. پاسخ به پرسش چگونه خودمان را بشناسیم ، گنج گران بهای زندگی هر انسانی است به خصوص که در دنیای مدرن و پیچیده امروزی، ضرورت شناخت خودمان بیش از پیش آشکار می شود.
آشنایی با خلق و خو، روحیات شخصی، افکار و رفتار به شما این امکان را می دهد که بر حالات روانی، هیجانات و عواطف خود آگاه شوید و در راستای کنترل این هیجانات، اقدامات لازم را انجام دهید. اجازه دهید با یک مثال این موضوع را بیشتر توضیح دهید.
شما هیچ گاه فرایند حاکم شدن احساس خشم را در وجود خود نمی بینید اما نمود بیرونی حس خشم که تبدیل به رفتاری هم چون فریاد زدن می شود را به خوبی مشاهده می کنید. حال تصور کنید که فردی خشمگین با کشف علت عصبانیت مکرر خود، می تواند بر این رفتار منفی و زیان بخش مسلط شده، روابط خود با دیگر افراد را بهتر مدیریت کند در نتیجه اثرات مثبت آن در تمامی جنبه های زندگی او نمایان میشود.
تست عشق مثلثی استرنبرگ اشکال مختلف عشق را از طریق سه عنصر صمیمیت، اشتیاق و تعهد ارزیابی می کند. احساس نزدیکی، برانگیختگی جسمی/عاطفی و تصمیم برای ماندن در یک رابطه طولانی مدت را اندازه گیری می کند. این به درک تجربیات عاشقانه افراد و اجزای لازم جهت یک رابطه رضایت بخش کمک می کند.
حتما بخوانید:
همچنین جستجو در درون و یافتن باورها و طرحواره های مخربی که سال ها با آنها زندگی کرده ایم و بعضا به خاطر بودن آنها در قسمت ناخودآگاه روان، تصمیمات اشتباه بسیاری گرفته ایم و شکستهای متعددی را تجربه کردیم، باعث ارتقاء شخصیت ما میشود. در واقع دستیابی به ریشه ی افکار، باورها و عادات آن چنان اهمیت دارد که افراد موفق در حوزههای مختلف اولین تلاش خود را معطوف به آن مینمایند. زیرا پی بردن به علت رفتارهایی که موجب بالا رفتن شود طبیعتا موجب افزایش ارتباطات فردی و در نهایت موفقیت کاری، تحصیلی و اجتماعی افراد می شود.
آیا خودشناسی امکان پذیر است؟
با قطعیت جواب این سؤال، بله است. اما اینکه چگونه خودمان را بشناسیم ، فرآیندی مستلزم تمرین و کمک گرفتن از افراد خبره در زمینه روانشناسی و حتی فلسفه می باشد. ما در ادامه چگونگی رسیدن به خودشناسی را توضیح خواهیم داد اما توجه داشته باشید که اولین و بهترین روش در این راه پرفراز و نشیب یک کلمه ی جادویی است: چرا؟
کلمه چرا را در ابتدای تمامی تصمیمات، رفتارها، عادات و حتی افکار خود بگذارید. اگر جوابی منطقی و معقول برای چرایی اعمال و افکار خود داشتید، شما راه درست را پیش گرفته اید. خودشناسی یعنی پیدا کردن انگیزه های درونی خود که سال ها آن را در گوشه ای دنج و تاریک پنهان کرده بودید.
همان طور که می دانید هر آدمی یک نسخه منحصر به فرد و در نوع خود بی نظیر در جهان است. شناختن خود و پی بردن به اسرار درون، این امکان را فراهم می کند که خود را با هشت میلیارد انسان بر روی کره زمین مقایسه نکنیم، به زیبایی های وجود خود ببالیم و از نواقص خود نهراسیم.
کشف ویژگی ها، چراغ راه شما
آدمی در ارتباطات انسانی و اجتماعی خود به برونگرا و درونگرا تقسیم شده است. دانستن و کشف اینکه کدام ویژگی در درون شما قوت بیشتری دارد، به شما کمک عظیمی می کند تا بتوانید و تحصیلی بهتر را انتخاب کنید. چرا؟ بی دلیل بر کلمه چرا تأکید نکردیم. شما در مسیر خودشناسی و کشف شخصیت باید برای هر مطلبی که می خوانید یا هر سخنی که می شنوید هم همان چرای گفته شده را از یاد نبرید 🙂
دوباره برگردیم به مثال بالا، درونگرایان و برونگرایان. برونگراها ذاتا به سمت مردم و چیزهایی با نمود بیرونی مانند رفتن به مهمانی، شرکت در کلاس و… در حرکتند. در مقابل افراد درونگرا به سمت دنیای درون، ایده ها و تصویرهای ذهنی حرکت می کنند. مثلا: کتاب خواندن، خلق آثار ادبی و…
به عنوان مثال درونگرایان در حوزهی شغلی، نویسندگان و متفکرینی خلاق و علاقه مند به کارهای انفرادی هستند. برونگراها به جمع ها و هیجانات بها می دهند و به دنبال کارهای تیمی و ارتباطات اجتماعی هستند.
درک این تفاوت های ذاتی و فردی به راحتی می تواند آینده شما را تحت تأثیر قرار دهد و شما را به انتخابی مناسب در شغل یا رشته تحصیلی و حتی ورزش سوق دهد و از سوی دیگر، ندانستن این نکته می تواند سال ها شما را از مسیر درست و منتهی به موفقیت دور کند.
قطعا بهترین و منطقی ترین راهی که برای شما بازدهی داشته باشد، مراجعه به یک روانکاو است؛ چرا که یک روانکاو شما را مورد مطالعه قرار خواهد داد و به طور جدی لایه های مختلف شخصیتتان را بررسی خواهد کرد منتهی روش های دیگری نیز برای خودشناسی وجود دارد.
این روزها در صفحات اینترنت و فضای مجازی تست ها و آزمون های زیادی در باب چگونه خودمان را بشناسیم وجود دارد. لذا این نکته را حتما مورد توجه قرار دهید که هر آزمون و تستی قابلیت شناساندن خود واقعیتان را به شما ندارد و این کار بسیار تخصصی است و نیاز به تحلیل درست روان شما دارد.
پیشنهاد ویژه:
8 گام خودشناسی
- روزانه دقایقی را به آرام سازی ذهن خود در مکانی آرام اختصاص دهید.
- پس از آرام سازی ذهن در دفتری شروع به نوشتن کنید ،هر آنچه طی روز باعث آزار یا خوشحالی شما شده ، علت آنها را صادقانه و به دور از فریب دادن خود بنویسید.
- در همان دفتر بخشی را به اهداف ، آرزوها، علائق و استعدادهای خود اختصاص دهید، هر آنچه را در ذهن دارید بنویسید.
- به نقاط ضعف خود بپردازید و آن ها را هم یاد داشت کنید.
- دفتر خودشناسی خود را روزانه بررسی کنید.
- تا میتوانید کتاب های مفید بخوانید. مانند: نیمهی تاریک وجود نوشته دبی فورد.
- از افراد مشاور و آگاه در این مسیر غافل نشوید.
- با دوستان، افراد خانواده و همکاران خود گفت و گو کنید و از آنها بخواهید بازتابی از رفتارها و افکارتان را بازگو کنند.
خودشناسی با نگاهی بر نظریه ی کهن الگوی «سفر قهرمان درون»
همانطور که در مطالب پیشین اشاره کردیم، فرایند خودشناسی با کلمه “چرا” آغاز میشود و هنگامی که شما درک کنید برای شناخت کامل خود نیازمند مشورت، راهنمایی، کنکاش درونی، بکارگیری ابزارهای مختلفی همچون DISK ،MBTI و… هستید؛ اولین گام های لذتبخش اما پرچالش سفر خودشناسی را برمیدارید.
بدون تردید، شما نیز مانند همه انسانها علاقه دارید تا قهرمان زندگی خودتان باشید و تمام مراحل سفر خودشناسی را با موفقیت پشت سر بگذارید، به نحوی که با کمترین خطا و پشیمانی نسبت به رفتار و افکار گذشته، موفقیت خود را جشن بگیرید.
هرچند این سفر پایانی ندارد. چنانکه بعد از رسیدن به یک مرحله از شناخت، باید به سمت مرحله بعدی یا همان شناخت عمیقتر وجود بروید. از این رو، در طول تاریخ افراد زیادی سعی کردهاند از جنبههای مختلف به سفر خودشناسی بپردازند و با ارائه نسخه های گوناگون، به سایر انسانها در این مسیر کمک کنند. یکی از همین افراد آگاه، خانم کارول پیرسون است که در کتابی به نام بیداری قهرمان درون، موضوع خودشناسی را در قالب سفر قهرمانی درون مطرح میکند.
در ادامه راجع به این نویسنده مطرح و مراحل سفر قهرمانی، بیشتر خواهیم گفت.
سفر قهرمان درون چیست؟
همان داستان هایی که تصمیمات زندگی افراد را شکل میدهند و ما با شناخت آن ها میتوانیم اهداف و ارزشهای اصیل زندگی خود را بشناسیم، روابط بهتری با دیگران برقرار کنیم، در مقابله با چالشها و مسائل زندگی آگاهانه تر عمل نموده و در نهایت بر خودشناسی خود بیفزاییم.
مراحل سفر قهرمانی
سفر قهرمانی شامل سه مرحله زیر است:
- تدارک سفر
- اقدام به سفر
- بازگشت از سفر
در واقع این سفر، یک سفر مستقیم و خطی نیست و به شکل یک مارپیچ در طول دوران عمرتان ادامه دارد. به این صورت که پس از مرحله آخر سفر یعنی “دلقک” مجددا به مرحله اول یعنی معصوم” میرسید. با این تفاوت که این بار، خردمندانه و آگاهانهتر با مسائل روبرو میشوید.
در این سفر، کهن الگوها یا همان آرکی تایپها، راهنمایان سفر هستند. بر این اساس، آرکی تایپ در نگاه یونگ اینگونه تعریف میشود: “کهن الگو، افکار غریزی و مادرزادی است که از سویی منجر به به رفتار بر طبق الگوهای از پیش تعیین شده خواهد شد.”
کهن الگوها، غالبا از تاریخ جهان و میراث انسانهای پیشین گرفته شده و ترکیبی از داستانهایی مبتنی بر تخیل و واقعیت میباشند. در تمام جوامع و فرهنگها، به نوعی شاهد حضور آرکی تایپها هستیم. به عنوان مثال در فرهنگ ایران عزیزمان میتوان به داستانهایی همچون رستم و سهراب، خسرو و شیرین، فرهاد کوه کن و… اشاره نمود.
به این ترتیب، برای شناخت بهتر سفر قهرمان دورن که در ادامه به تفصیل، آن را توضیح میدهیم باید بتوانید:
- کهن الگوها را به خوبی بشناسید.
- شناخت خوبی نسبت به خود پیدا کرده و کشف کنید که کدام یک از کهن الگوهای دوازده گانه این سفر، در شما حضور پررنگتری دارند.
- از یک روانشناس یا مشاور خبره که در این زمینه مطالعات و تجربیات فراوان دارد کمک بگیرید.
اسامی کهن الگوها یا منزلگاههای دوازده گانه سفر قهرمان درون
- معصوم
- یتیم
- حامی
- جنگجو
- جستجوگر
- عاشق
- آفرینشگر
- نابودگر
- حاکم
- فرزانه
- جادوگر
- دلقک
و اما جمع بندی
چگونه خودمان را بشناسیم، پرسشی است که پس از یک سؤال شیرین و تأمل برانگیز، در ذهن همه ما شکل میگیرد.: من که هستم؟ در این مقاله تلاش کردیم که ضمن توضیح مفهوم Self Discovery اهمیت آن را نیز، بیان کنیم. گفتیم که خودشناسی منجر به شناخت ما از تمامی حالات درونی مان شامل احساسات، هیجانات، افکار و باورها میشود. افرادی که در درون خود کنکاش کرده و روزانه دقایقی را به بررسی افکار، احساسات و رفتارهای حاصل از آن ها، اختصاص میدهند؛ همان افراد موفقی هستند که دائما به دنبال پی بردن به رمز موفقیت آن ها در زندگی حرفه ای و اجتماعی شان هستیم.
هرچند افراد موفق، دارای ویژگی هایی منحصر به فرد هستند اما، میدانند که خودشناسی چیست و چگونه بر زندگی و آینده شان تأثیرات مثبت پایداری بر جای میگذارد. آن ها به تفاوت های ذاتی و شخصیتی میان خودشان با سایرین آگاه هستند و از این رو عزت نفس و احساس ارزشمندی بیشتری را تجربه میکنند.
بنابراین توصیه می کنیم در این مسیر، از تست های شخصیت شناسی مانند MBTI، راهنمایی مشاوران، یادداشت احساسات و افکار روزانه، آرام سازی ذهنی و مطالعه فراوان، بهره ببرید. امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. شما تا چه حد افکار، احساسات و هیجاناتتان را مورد بررسی قرار می دهید و در این راه از چه افراد و ابزارهایی کمک می گیرید؟ نظرات ارزشمندتان را با ما به اشتراک بگذارید.
سوالاتی که ممکن است برایتان پیش بیاید
+خودشناسی چیست؟
– خودشناسی، مهارت شناخت خود است که اساس و پایه رشد و توسعه مهارت های فردی می باشد.
+چرا باید خود را بشناسیم؟
– بزرگترین فایده ی شناخت خود این است که بر نقاط ضعف و قوت وجودمان آگاه می شویم و به دنبال آن، اهداف و آینده ای روشن خواهیم داشت. پاسخ به پرسش چگونه خودمان را بشناسیم ، گنج گران بهای زندگی هر انسانی است.
+چگونه خودمان را بشناسیم؟
–این روزها در صفحات اینترنت و فضای مجازی تست ها و آزمون های زیادی در باب چگونه خودمان را بشناسیم وجود دارد. لذا این نکته را حتما مورد توجه قرار دهید که هر آزمون و تستی قابلیت شناساندن خود واقعیتان را به شما ندارد و این کار بسیار تخصصی است و نیاز به تحلیل درست روان شما دارد. تست های معتبری نظیر MBTI، آر کی تایپ ها و هالند را در سایت هایخودشناسی اولین و مهمترین گام در بهبود وضعیت زندگی است. شاید این کلمه را زیاد شنیده باشید. اما آیا تابهحال عمیقتر راجع به اینکه خودتان را بشناسید فکر کردهاید؟ میدانید که خودشناسی چه تأثیری در وضعیت زندگیتان دارد؟ اگر جوابتان منفی است، بهتر است این مقاله را تا انتها دنبال کنید. اگر هم جوابتان درست است که به صفحه درستی منتقل شدهاید! این مقاله مخصوص شماست.
خودشناسی یکی از شاخههای مهم و جذاب علم است که معمولاً طرفداران زیادی دارد. این شاخه از علم به ما کمک میکند اطلاعات ارزشمندی راجع به خودمان و خصوصیات شخصیتیمان پیدا کنیم و از آن در مراحل مختلف زندگی استفاده کنیم.
خودشناسی در شاخههای متنوعی از علم تعریف شده است. از دین و عرفان گرفته تا فلسفه و روانشناسی. این مفهوم همیشه جایگاه بالایی در همه شاخههای علم داشته است. البته این مبحث در همه شاخههای علم به یک معنای یکسان تعریف نمیشود. اما در مبحث روانشناسی، خودشناسی به معنای شناخت صحیح و احاطه بر روحیات و خلقیات و البته استعدادها است.
به نظر شما چرا باید خودشناسی را تقویت کرد؟ چرا باید خودمان را بهخوبی بشناسیم؟ برای درک ضرورت خودشناسی و جایگاه آن در زندگیمان، در ادامه با ما باشید. ما از دلایل اهمیت شناخت خود و خودآگاهی با شما صحبت خواهیم کرد.
ضرورت خودشناسی
باید بدانید که خودشناسی یک امتیاز عالی نیست. منظور من این است که خودشناسی، چیز اضافهای نیست که با داشتن آن امتیاز اضافهای به شما تعلق بگیرد. بلکه یک ضرورت است. یعنی شما تا خودتان را، خصوصیات و ویژگیهایتان و آنچه شما را شاد یا غمگین میکند نشناسید، نمیتوانید بهدرستی در مسیرتان قدم بردارید.
قدم اول برای موفقیت در هر کاری، شناختن درست و پایهای خودتان است. تا زمانی که شما تسلط کافی به خودتان و تواناییهایتان نداشته باشید، نمیتوانید ادعا کنید که در مسیر درستی قدم زدهاید.
خودشناسی، میتواند بر انتخابها، تصمیمگیریها، علایق و راههایی که در آنها قدم میگذاریم تأثیر داشته باشد. بهطورکلی خودشناسی در سه محور اصلی به کمک ما خواهد آمد:
اول، تکامل
ما برای توسعه مهارتها و ارتقا خودمان نیاز داریم که وجودمان را بهتر بشناسیم. اینکه بدانیم چه چیزی میتواند ما را به دانستن بیشتر مشتاق کند یا اینکه استعدادمان را بهتر بشناسیم، میتواند ما را به سمت مهارتهایی پیش ببرد که با تواناییهایمان همخوانی بیشتری دارند.
همین مسئله میتواند باعث پیشرفت قابلملاحظه ما درزمینهٔ توسعه مهارتها و ارتقا شخصیمان باشد. اساساً کسانی پیشرفت میکنند که اول درک درستی از روحیاتشان داشته باشند.
برای مطالعه بیشتر:
دوم، انتخاب
وقتی مهارتهایمان را با توجه به دانستههایمان از شخصیتمان ارتقا بدهیم، خودبهخود میتوانیم برای انتخاب راههای پیشرو بهتر عمل کنیم. جدا از این، وقتی برای اهداف و مسائل مهم زندگی مجبور به تصمیمگیری هستیم، خودشناسی میتواند بهخوبی ما را در انتخاب بهتر کمک کند.
کسانی که خودشان را بهخوبی شناختهاند، کمتر درگیر انتخابهایی میشوند که پشیمانشان میکند.
استعداد یابی چیست؟
با فرآیند استعدادیابی، روشها و فواید آن آشنا شوید
سوم، احساس خوشبختی
خودشناسی نه لازمه، که اساس دستیابی به احساس خوشبختی و موفقیت است. شما با مجموعه فعالیتهایی که بر اساس شناخت صحیح از خودتان انجام میدهید، به نتایجی میرسید که میتواند احساس موفقیت و خوشبختی را در شما به وجود بیاورد.
کسانی طعم خوشبختی را میچشند که قبل از آن، با شناخت کامل خودشان مهارتهایشان را ارتقا ببخشند و در مسیر درست قدم بزنند.
راههای خودشناسی
خب! فایده خودشناسی را درک کردیم. حالا سؤال اصلی این است که چطور میتوانیم به این مهارت دست پیدا کنیم؟ جوابهای ساده و البته متنوعی پیش روی شما قرار دارند. شما میتوانید با استفاده از توصیههای زیر، مهارت خودشناسی را در خودتان ارتقا بدهید.
ذهن آگاهی
یکی از راههای تقویت خودشناسی، ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی یعنی احاطه کامل بر آن چیزی که در لحظه هستید. بگذارید سادهتر توضیح بدهم. وقتی شما میتوانید که ذهن آگاهی دارید که بتوانید بهصورت کامل از احساساتی که تجربه میکنید، در همان لحظه در جریان باشید.
ذهن آگاهی یعنی تمرکز بر اکنون. ذهن آگاهی به شما قدرتهای دیگری هم میبخشد. لذت بردن از لحظاتی که در حال تجربه آنها هستید، یکی از این قدرتمندیها است. اگر دوست دارید بیشتر از ذهن آگاهی بدانید، میتوانید را مطالعه کنید.
با ذهن آگاهی میتوانید بفهمید در چه موقعیتهایی، چه احساساتی را تجربه میکنید و واکنشتان در برابر رفتارهای خاص چیست. به این صورت میتوانید شناختی نسبی نسبت به احساساتتان پیدا کنید.
ناظر عینی رفتار خود باشید
سعی کنید مانند یک ناظر بیرونی بر رفتار و روحیاتتان نظارت داشته باشید. همهچیز را بهدقت زیر نظر بگیرید و رفتارتان را بهخوبی کنترل کنید. فکر کنید دوربینی بالای سرتان نصب شده است و رفتار را شما بهدقت ضبط میکند.
حالا فیلم آن دوربین را تماشا کنید و خودتان را زیر نظر بگیرید. فکر کنید کنشهای شما در لحظات خاص، میتواند چه واکنشهایی داشته باشد. اصلاً در چه مواقعی، چه کنشهایی از خودتان نشان میدهید. این آنالیز دقیق به شما نشان میدهد که رفتارهای شما چطور و از چه جنسی هستند.
خودتان را قضاوت کنید
بخشی از شناخت وجودمان به آنالیز دقیق رفتارها و سنجش میزان درستی و نادرستی آنها وابسته است. بعدازآنکه رفتارتان را رصد کردید، خودتان را قضاوت کنید. نترسید! اینجا تنها جایی است که خودتان، بهترین قاضی برای رفتارتان هستید.
ما شاید از قضاوت دیگران در مورد خودمان صدمه ببینیم. اما قضاوت ما در مورد عملکرد خودمان، ابداً به ما آسیب نخواهد زد؛ بلکه ما را قویتر میکند و به عملکردمان شکل بهترین خواهد بخشید.
شهودی عمل کنید
به احساساتتان و آنچه دلتان به شما میگوید اهمیت بدهید. گاهی آن چیزی که حسمان به میگوید، به طرز عجیبی درست از آب درمیآید. احساسات ما میتوانند به دلایلی که هنوز کشف نشده است، بسیار قدرتمند عمل کنند. برای اینکه خودتان را بهتر بشناسید، سعی کنید کمی به کشف و شهود اهمیت بدهید و از مسیر احساساتتان وارد عمل شوید.
خودتان را کشف کنید
شما نیاز دارید که خودتان را بهتر کشف کنید. ضعفها، قوتها، آنچه دوست دارید، آنچه برایتان عذابآور و سخت است و…
بخش مهمی از خودشناسی از مجرای شناخت درست احساسات و احاطه بر تواناییها بهدقت میآید. برای کشف خودتان، مراحل زیر را دنبال کنید:
اول؛ احساساتتان را روی کاغذ بنویسید
سعی کنید برای مدتزمانی یک سال یا حداقل شش ماه، همه احساساتی که تجربه میکنید را یادداشت کنید. احساساتی که بهشدت شمارا تحت تأثیر قرار دادهاند یا احساساتی که گذرا بودهاند، فرقی نمیکند. مهم این است که تمام احساسات شما بدون کموکاست یادداشت شوند.
بعد از گذشت یک سال، برگردید و دفترچه را بخوانید. سعی کنید وجود واقعیتان را از تمام احساسات و موقعیتهایی که در این مدت برایش پیشآمده است بیرون بکشید.
دوم؛ موفقیتهایتان را لیست کنید
ما انسانها، مجموعهای از دستیابیها و ناکامیها هستیم. همه آنچه در زندگیتان بهدقت آوردهاید یا به خاطرشان از شما تقدیر شده است را لیست کنید. شما آن چیزی هستید که به دست آوردهاید. فرقی نمیکند که کوچک است یا بزرگ. سعی کنید ازآنچه به دست آوردهاید لذت ببرید.
دقت کنید و ببینید که دستاوردهای شما بیشتر در چه زمینهای بودهاند. چه چیزی برای شما بیشترین موفقیت را به همراه داشته است. این تمرکز و تحلیل میتواند نمای خوبی از تواناییهای وجودتان به شما ارائه کند.
سوم؛ فهرستی از تواناییهایتان تهیه کنید
حالا نوبت آن است که تواناییهایتان را روی کاغذ بنویسید. همه مهارتهایی که در خودتان سراغ دارید را بنویسید. این لیست میتواند دربرگیرنده همه مهارتهایی باشد که بر آنها مسلط هستید یا میتواند تواناییها را شامل شود که صرفاً میدانید مستعد انجامشان هستید.
چهارم؛ آرزوها و اهدافتان را روی کاغذ بنویسید
یکی از ابعاد مهم خودشناسی شناخت صحیح تمایلات درونی است. هرچه که دوست دارید را روی کاغذ بنویسید. آرزوها، برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت، اهداف و هر آنچه میخواهید به آن برسید، حتی اگر دستنیافتنی به نظر برسد.
از شکل و زمینه آرزوها و اهدافتان، میتوانید کسی که هستید را پیدا کنید. ما مجموعهای از تمایلات درونی و اهداف مشخص هستیم. قطعاً آرزوهای ما، بخش عظیمی از شخصیت ما را تشکیل میدهند. بیراه نیست که میگویند: «هر چیز که در جستن آنی، آنی!»
از کسانی که میدانید دوستتان دارند بپرسید
بخشی از ابعاد شخصیت ما که از دیدمان پنهانشده است، از بیرون شخصیتمان کشف میشود. اگر بخواهم بهتر توضیح بدهم باید بگویم که بخش قابلتوجهی از شخصیت ما، توسط دیگران تعریف میشود. آنها بهعنوان ناظران بیرونی شخصیت شما، میتوانند تحلیل بهتری از ابعاد وجودیتان داشته باشند.
گاهی درباره آنچه هستید، از دوستانتان سؤال کنید. کسانی که شما را واقعاً دوست داشته باشند، بدون غرض و از روی محبت، تمام نقاط قوت و ضعف شما را به شما گوشزد خواهند کرد. با انجام این کار، میتوانید به نکات ارزشمندی از شخصیتتان دست پیدا کنید.
با خودتان حرف بزنید
بخشی از وجود ما حرف زدن با خودمان آشکار میشود! شاید دیوانهها به نظر برسد اما وقتی با خودمان حرف میزنیم، باشخصیت درونمان دوست میشویم. با خودتان درباره مسائلی که توجهتان را برانگیخته میکند صحبت کنید و سعی کنید راهحل مسائل را با صدای بلند پیدا کنید.
نتیجه شگفتانگیز است. حتماً این راه را امتحان کنید.
معتبر می توانید با آسودگی انجام دهید.
منبع : idrlabs Love